در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

شعر: حیرانی

دوشنبه, ۱۰ شهریور ق.ظ

گم شدیم از خویشتن، باری دگر پیدا شدیم
از تف داغ تو همچون لاله در صحرا شدیم

چون مسیحی مویه‌گر در واپسین شام بشر
شعله‌ای در سرسرای این شب یلدا شدیم

چون شدیم اینگونه؟ پرسیدیم آیا هیچگاه؟
از چه صبحی اینچنین بی‌چون و بی‌آیا شدیم؟

کافران بودیم و اکنون معجز پیغمبران
عاقلان بودیم و اکنون شاعر و شیدا شدیم

زشت بودیم آه، می‌دانیم قدر خویش را
تا شبی در روشنای ماه تو زیبا شدیم

واژه‌ای بودیم سرگردان و دور از آشیان
گوشه‌ای از دفتر اشعار تو، معنا شدیم

از سر کوی تو می‌آمد نسیمِ داغدار
روضه‌ای از تشنگی‌ها خواند، ما دریا شدیم

تا که دعوی جنون کردیم در صحرای عشق
شرمگین از طرهٔ آشفتهٔ لیلا شدیم

سوختیم از رویت خورشید هنگام غروب
بر رخ آیینه‌ها خاکستر رویا شدیم

آه از آوازهای منتشر در بادها
مثل خون، راز گلویی سرخ را افشا شدیم

مرگ آمد تا بیاساییم هنگامی ز رنج
عشق آمد نوحه‌ای نو خواند، نامیرا شدیم

هم‌نفس بودیم باهم در هوای آبشار
اینک اما در ملاقات غمت تنها شدیم

نه! ولی... اما... چگونه... وای... دیدی عاقبت
بی‌چگونه، بی‌ولی، بی‌وای، بی‌اما شدیم


***
در ازل قدری تأنی در «بلیٰ گفتن» چه کرد...
تا ابد حیرانی فردای عاشورا شدیم

 

حسن صنوبری
محرم 1399

نظرات  (۲)

سلام علیکم

خداوند خیر کثیر نصیبتان کند!

پاسخ:
سلام و سپاس از توجه شما
  • مجید اسطیری
  • سلام حاج حسن

    به بهانه روز جهانی وبلاگ نویسی شما را دعوت کردم به یک چالش

    http://asatiri.blog.ir/

     

    پاسخ:
    سلام و ادب
    لطف کردید استاد
    به چشم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">