در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ عصر پهلوی» ثبت شده است

۱۹
بهمن

https://bayanbox.ir/view/4106804083468438063/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF.jpg

 

از کتاب‌ها و شخصیت‌هایی که خیلی دلم می‌سوزد چرا یک کارگردان باشعور نمی‌سازدش، چه سریالی چه سینمایی (و بیشتر به نظرم سریالی) «خاطرات احمد احمد» است. بس که این خاطرات فراز و نشیب دارند، ملموس و جزئی و دقیق و صادقانه روایت شده‌اند و عمیقا دراماتیک‌اند.

زندگی احمد احمد یک زندگی عادی نبوده. خودش هم. ما چنین زندگی‌های شگفت و آدم‌های بزرگی را در تاریخ همین امروز خودمان داریم _کنارمان دارند نفس می‌کشند_ و باز می‌خواهیم با تخیل‌های قد کوتاه شخصی، آثاری شعاری و سطحی درباره تاریخ و انقلاب بسازیم؛ آثاری که بیشتر از اینکه برگرفته از واقعیت باشند، برداشتی ضعیف از آثار داستانی یا تلویزیونی قبلی خود هستند.

فقط یکی از نکات مهم این کتاب این است:

احمد کسی نبوده که از اول تا آخر فقط عضو یک جریان بوده باشد، او در بین گروه‌های مختلف مبارزه و با جهان‌بینی‌های گوناگون و متضاد زندگی کرده، برای بسیاری‌شان قابل احترام بوده و از همه‌شان روایت‌های دست اول ارائه کرده: حزب ملل، انجمن حجتیه، حزب الله، سازمان مجاهدین و ...

کتاب خاطرات احمد احمد از پرفروش‌ترین و محبوب‌ترین آثار در زمینه روایت تاریخ انقلاب است و از این نظر در کنار آثاری چون کتاب‌های خاطرات مرضیه حدیدچی و عزت شاهی قرار می‌گیرد. (نگارش هر سه کتاب از سوی انتشارات سوره مهر به جناب محسن کاظمی سپرده شده است).

در مطالب پیشین گفتم به نظرم بهترین کتاب‌ها برای پاسخ به این پرسش که «چرا انقلاب شد»، «در خدمت و خیانت روشنفکران» آل احمد و «انقلاب تصورناپذیر در ایران» کورزمن است برای کسانی که هیچ زمینه ذهنی و طرفداری نسبتی به هیچ جهان‌بینی‌ای ندارند. اما برای کسانی که باورهای انقلابی یا مذهبی دارند و دستکم به اسلام بدبین نیستند، بهترین کتاب‌ها چنین کتاب‌هایی‌اند. کتاب‌هایی که تجربۀ عینی و مستقیم دلیرترین مبارزان علیه رژیم پهلوی را بی‌کم‌وکاست روایت کرده‌اند. و این میان کتاب احمداحمد از بهترین‌هاست.

توفیق داشته‌ام و طی سال‌ها به علل گوناگون خدمت بسیاری از مبارزان دوران ستم‌شاهی رسیده‌ام. بعضی را با شناخت کامل و بعضی را با شناخت کم. آقای احمد کسی بود که با شناخت کم محضرش رسیدم ۱۱سال پیش، در اوج شلوغی‌های ۸۸. با اینحال تاثیری که عظمت شخصیت این مرد و آزادگی و شرافت و صداقتش در من گذاشته هنوزکه‌هنوز است باقیست و ایشان را برای من با بیشتر مبارزان (که همه عزیز و بزرگوارند) متمایز می‌کند.

خلاصه که بهمن ماه را دریابیم، برای خواندن از بزرگترین انقلاب تاریخ معاصر.

.

  • حسن صنوبری
۱۸
بهمن

https://bayanbox.ir/view/4751643788431510213/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D8%B5%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg

 

کتاب خیلی ارزشمندی که حیفم می‌آید این ایام معرفی‌اش نکنم «انقلاب تصورناپذیر در ایران» است نوشتۀ پژوهشگر آمریکایی جناب «چالرز کورزمن». مخصوصا که دهه فجر را پیش رو داریم و بهمن‌ماه یک‌جورهایی فرصت مطالعاتی عمومی برای این سوال مهم است:

«چه شد که انقلاب شد؟»

هر مخاطبی دلش می‌خواهد «راستش» را بداند

و هرگوینده‌ای مدعی است که دارد «راستش» را می‌گوید

تمام رسانه‌های فارسی‌زبان با هر گرایشی این ماه سرگرم پاسخ به این سوال عظیم‌اند. جدا از انبوه کتاب‌ها، میزگردها، مقاله‌ها، سخنرانی‌ها و ویژه‌نامه‌هایی که در زمان‌های دیگر هم به این سوال پاسخ داده‌اند. اینکه شرایط قبل از انقلاب «واقعا» چگونه بوده و چه چیزهایی اولا عامل آن قیام عظیم سراسری مردمی و ثانیا باعث فروپاشی یک پادشاهی قدرتمند و سرکوبگر و وابسته به ابرقدرت‌ها شده.

اما حالا واقعا راست ماجرا چیست؟

اول نظر شخصی خودم را می‌گویم صادقانه، بعد می‌گویم این کتاب چه کمکی می‌تواند بکند به همه کسانی که با نظرهای مختلف و مخالف دنبال پاسخ این پرسش‌اند.

بی‌تعارف من معتقدم پاسخ راست حسینی و دقیق به این سوال را باید در خاطرات شفاهی و زندگینامۀ مبارزان مظلوم مسلمان پیدا کرد. از گرامیانی مثل زنده‌یاد بانو «مرضیه حدیدچی» و همچنین جناب «احمد احمد» بزرگ‌مرد شریف و آزاده (که امیدوارم هرجا هستند سالم و سرحال باشند) تا شهیدان بزرگی مثل شهید اندرزگو، شهید آیت‌الله سعیدی، شهید رجایی، شهید لاجوردی و... . چون از این آدم‌ها شریف‌تر، راست‌گوتر، خالص‌تر، باتقواتر و رنج‌کشیده‌تر در تاریخ معاصر ایران و جهان نمی‌شناسم. این نظر من است. پس «انقلاب تصور ناپذیر در ایران» بیانگر اعتقادات من نیست، معتقد نیستم هرچه نوشته درست نوشته و با بسیاری از بخش‌هایش مخالفم. اما چرا می‌گویم مهم و خواندنی است؟

چون اکثر آثاری که درباره دوران پیش از انقلاب نوشته‌شده‌اند با جهان‌بینی‌ها و سوگیری‌های خاصی همراه بوده و از یک پایگاه فکری با یک تفسیر خاص از جهان برخاسته: یا مسلمانان انقلابی نوشته‌اند، یا مارکسیست‌ها و چپ‌ها و وابستگان به شوروی، یا لیبرال‌مسلک‌ها و وابستگان به آمریکا و انگلیس. همین. گروه چهارمی هم وجود ندارد به آن صورت. خب نتایج پژوهش این سه گروه عمده، پیش از مطالعۀ پژوهششان و حتی پیش از آغاز و انجام پژوهششان تقریبا مشخص است! اما آثاری مثل انقلاب تصورناپذیر در ایران کورزمن، یا «در خدمت و خیانت روشنفکران» نوشته «جلال آل احمد» (که قبلا معرفی‌اش کرده‌ام) اینگونه نیستند. این‌ها از یک پایگاه فکری عقیدتی خاص نشات نگرفته‌اند و روحیه جستجوگری، پژوهشگری و پرسشگری در آن‌ها بسیار شدیدتر از باورهای پیشینی است. به‌همین خاطر است که گرچه من تمام نتایج پژوهششان را قبول نداشته باشم، اما می‌فهمم این دو کتاب برای تمام افراد با تمام گرایش‌ها ارزشمندند و هرکسی می‌تواند با هر عقیده‌ای همراهشان شود. این است که می‌گویم این دو را هر ایرانی شعورمندی بخواند به دردش می‌خورد، اگر بخواهد بفهمد در این مملکت چه اتفاقی افتاده و ما الآن کجای تاریخ خودمان هستیم.

البته که «آل احمد» آزاده‌تر و شریف‌تر و در میانۀ میدان‌تر است از کورزمن و «کورزمن بی‌طرف‌تر و بی‌قیدتر و ته‌نشین‌شده‌تر.

 

پ‌ن۱: پارسال پیارسال که می‌خواندمش، هر شب از دهه فجر یک صفحه منتخبم از کتاب را استوری می‌کردم برایتان. هایلایتش موجود است و می‌توانید آنجا کتاب را تورق کنید

پ‌ن۲: سطرهایی از انقلاب تصورناپذیر در ایران را در ادامه بخوانید؛

کتاب با این سطرها شروع می‌شود:
«همچون بسیاری از آمریکاییان، من نیز اولین‌بار وقتی با ایران آشنا شدم که دیپلمات‌های آمریکایی در سال ۱۳۵۸ گروگان گرفته شده بودند. ربع قرن گذشته است و من هنوز خشم را به یاد می‌آورم. یادم می‌آید که همراه با چندنفر از همکلاسی‌های دبیرستانم، در یک راهپیمایی ضد ایران شرکت کردم. در ساعت اوج ترافیک، بیرون یک مسجد ایستاده بودیم و پلاکاردهایی را بالای سرمان تکان می دادیم که رویش نوشته بودیم: «اگر از آیت الله متنفرید بوق بزنید». خیلی از رانندگان بوق می‌زدند. احتمالا آن‌ها نمی‌دانستند - همان طور که ما هم نمی‌دانستیم  که آن مسجد وابسته به عربستان سعودی ست و سعودی‌ها و ایرانی‌ها به دو مذهب مختلف از اسلام معتقدند (سنی و شیعه) و دولت‌های اسلامی عربستان و ایران نیز خصومتی دوطرفه با همدیگر دارند. بعدها وقتی یکی از معلمانم این نکته را برایم گوشزد کرد، پاک خجالت‌زده شدم.

وقتی مطالعه تاریخ ایران را شروع کردم، فهمیدم وقتی ما به «آیت الله» ارجاع می‌دادیم چقدر گمراه بودیم. چراکه آیت‌الله‌های بسیاری وجود دارند و از قضا، سید روح الله خمینی  آماج انتقادات ما  دیگر در ایران با این نام خوانده نمی‌شود. در سال ۱۳۵۷ و در خلال انقلاب، با عنوان «امام» به او ارجاع می دادند، لقبی منحصربه فرد که او را از دیگر پیشوایان مذهبی درجه اول شیعه متمایز می‌کرد. اینکه در غرب همچنان او را با تعبیر «آیت الله» می‌خواندند، نشان‌دهندۀ بی‌توجهی یا خصومت بود...»

  • حسن صنوبری
۱۸
شهریور

http://bayanbox.ir/view/6997599360861230387/%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%AA-%D9%88-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D9%81%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%84-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF.jpg

امروز روز درگذشت مردی است که از مصادیقِ واقعی آن شعر سنایی و مولوی است: «مرگ چنان خواجه نه کاری است خرد». دربارۀ این مرد باشکوه و آن مرگ باشکوه خیلی حرف‌ها دوست دارم بزنم، اما فعلا بسنده می‌کنم به معرفی یک کتاب مهمش، برای همۀ کسانی که می‌خواهند بدانند «ایران چه بود» و «ما که هستیم».

تصور و نتیجۀ پژوهش من این است: صفحات این کتاب با خون و عشق آمیخته است. چه انگیزۀ نگارشش و چه سرنوشتش. من فکر می‌کنم آل احمد با آن آتش درونی و عشق عجیبش به مردم خویش، جانش را بر سر نگارش و انتشار این کتاب قمار کرد تا میراث و معرفتی را برای من و شما به‌جا بگذارد.

درخدمت و خیانت روشنفکران به نظرم مغفول‌مانده‌ترین و مهم‌ترین کتاب جاودان‌یاد جلال آل احمد است. جد از اینکه از دقیق‌ترین، بی‌طرفانه‌ترین و صادقانه‌ترین آثاری است که در تحلیل وضعیت ایران معاصر و ایران در عصر پهلوی نوشته شده است. این کتاب را جز فردی که در عین نبوغ فکری و دانش گسترده، شهامت و سلامت شخصی فوق‌العاده داشته باشد نمی‌توانست بنویسد.

چرا مغفول‌مانده‌ترین: طرح کتاب در دی‌ماه ۱۳۴۲ و به تعبیر خود آل احمد «به انگیزۀ خونی که در ۱۵خرداد ۱۳۴۲ از مردم تهران ریخته شد و روشنفکران در مقابلش دست‌های خود را به بی‌اعتنایی شستند» ریخته شده است. یک‌سال بعد کتاب کامل می‌شود، سه‌سال بعد (۱۳۴۵) رضا براهنی دوفصلش را در مجله جهان نو منتشر می‌کند، پنج‌سال بعد (۱۳۴۷) کتاب تازه فرصت انتشاری محدود می‌یابد (یعنی یک‌سال پیش از مرگ مشکوک نویسنده)، اما به سرعت جمع می‌شود و تازه ۱۶سال بعد در ۱۳۵۸ (ده‌سال پس از مرگِ مشکوک آل‌احمد و یک‌سال پس از پیروزی انقلاب) به‌طور رسمی منتشر می‌شود. محتوای این کتاب به‌نظر من از براهینِ قطعی این مبحث است: جلال آل احمد به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است.

چرا مهم‌ترین: نگفتم زیباترین، یعنی نخواستم مقایسه‌ای با آثار داستانی آل‌احمد کنم. می‌دانیم که بخش مهمی از تالیفات و کتاب‌های جلال آل احمد از جنس جستار و مقاله و نظریات فرهنگی و اجتماعی او هستند که محبوب‌‌ترین و تاثیرگذارترینش غرب زدگی است. در داوری بنده، «غرب‌زدگی» با آن‌همه اهمیت تاریخی و عظمت فرهنگی در مقابل این کتاب یک نوشتار ژورنالیستی و احساساتی معمولی است. «در خدمت و خیانت روشنفکران» پایان‌نامۀ دکترای فکر و فرهنگ و اندیشۀ جلال است (هرچند می‌دانم با استفاده از مشترک لفظی «پایان‌نامه» دارم به جلال توهین می‌کنم). «در خدمت و خیانت روشنفکران» کتاب جامع علمی پژوهشی آل احمد است (هرچند با تعبیر سخیف امروزی و مصادیق مبتذل «کتاب علمی پژوهشی» توهین مجددی را مرتکب شدم!). موضوع کتاب بسیار مهم و جذاب است، نثر جلال مثل همیشه بسیار لذت‌بخش و قدرت‌مند است و در کنار این دو مولفه، او پژوهشی گسترده و علمی و مستند را پایۀ تحلیل‌های خودش قرار داده است. نکتۀ دیگر این است که کتاب واقعا اثری چندمنظوره و چندجانبه است. هم تاریخ، هم سیاست، هم فرهنگ، هم فلسفه، هم جامعه‌شناسی، هم مردم‌شناسی، هم ایران‌شناسی. هم تاریخ انتقادی روشنفکری در ایران و جهان است. هم تاریخ تفکر و و اندیشه و سیاست و فرهنگ. هم مقایسۀ سیر سیاست و تفکر در ایران کهن و ایران معاصر است. هم تاریخ تفکرات و تحولات فکری در غرب آسیا و مشرق‌زمین و هم چراغ راه آینده.

گفتم این کتاب مهم‌تراز غرب‌زدگی است، چون هم علمی‌تر و پژوهشی‌تر است، هم صریح‌تر و شجاعانه‌تر. اما تأکید می‌کنم خواننده بهتر است از آثار جلال دست‌کم غرب‌زدگی را آن‌هم با توجه به شرایط روزگار نگارش خوانده باشد. چه‌بسا بشود گفت غرب‌زدگی مقدمۀ این کتاب است. جلال هم چندبار اینجا به کتاب پیشین خود ارجاع می‌دهد.

نگفتم، دقت کنید، نگفتم با تمام حرف‌ها و تحلیل‌های آل احمد در این کتاب موافقم (مخصوصا با محدودیت‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی آن‌زمان می‌توان به نویسنده به خاطر بعضی نواقص حق داد). اما گفتم این کتاب با صداقت و عمق و دانش بسیار گسترده‌ای نوشته شده است. آن‌هم برای «ما». پس قطعا ارزش خواندن دارد!

حسن صنوبری

  • حسن صنوبری