در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بوسنی و هرزگوین» ثبت شده است

۲۶
تیر

Hor Kewser _ گروه سرود کوثر بوسنی

این مطلب یک عیدی فرهنگی هنری برای عید است. البته یک پیشگفتار هم دارد.

قبل از پیشگفتار، رادیو را با آهنگ امام علی باز کنیم:

 

 

پیشگفتار

به قول یک بنده‎خدایی در بوسنی هرزگوین همه مسلمان‎اند، نه شیعه و سنی. شیعه نیستند و سنی هم نیستند خیلی، مسلمانند. مسلمانند و دوستدار اهل بیت (ع)، ولو حنفی نماز بخوانند. شبیه همین عقیده را قبلاً از خانم لارن بوث هم درمورد خودش نقل کرده بودم «همه‎چیز درباره لارن بوث» . البته این برای قدیم و اصل ماجراست، پس از جنگ و با کمرنگ شدن حضور ما و پررنگ شدن حضور فرهنگی اقتصادی کشورهایی چون عربستان سعودی و ترکیه و هجومِ وهابی‎ها و سلفی‎ها به آن دیار برای تبلیغ، کم‎کم داستان دارد عوض می‎شود. تا جایی که دیدیم رئیس العلمای جدید بوسنی که خودش قبلاً رابطۀ خوبی با ایران و شیعیان داشت اخیراً از چیزی به عنوان «خطر گسترش تشیّع در بوسنی» سخن گفت یا اینکه علمای آن دیار در امور دیگری مثل سوریه هم با عربستان و ترکیه همراه شدند.

یک نمونه از این کمرنگ‎شدن حضورر ایران را در کامنت‎های پست قبل با دوستان بحث کردیم. سالروز قتل عالم سربرنیتسا یک روز مهم برای همۀ دنیا و به خصوص جهان اسلام است. به خصوص برای ما ایرانی‎ها که تنها کشوری بودیم که در دوران جنگ بوسنی همراهشان بودیم. حال در چنین روزی دیدیم آقای بیل کلینتون به نمایندگی از آمریکا به این مراسم آمد. کسی که در دوران جنگ ناظر قتل عام بود و سرانجام هم باعث صلح تحمیلی به مسلمان بوسنی شد. اما با اعتماد به نفس تمام و تبلیغات فوق العادۀ قبل و بعد مراسم در این سالگرد شرکت کرد و حتی مردم مسلمان بوسنی را نصیحت کرد که صرب‎ها را ببخشند (بی که مجازاتی شده باشند) و حتی نخست وزیر صربستان را در آغوش بگیرند و ... خب از ایران چه کسی رفت؟

اول بگوییم از طرفِ دولت جمهوری اسلامی ایران و به نمایندگی از انقلاب اسلامی چه کسانی می‎توانستند بروند؟

1. شخصیت‎های سیاسی مشهور: اگر احمدی‎نژاد را به خاطر تفاوت نگاه سیاسی‎اش فاکتور بگیریم، دولت می‎توانست آقایان خاتمی (که قبلاً هم به بوسنی رفته) یا هاشمی رفسجانی را بفرستد. (قبل از دولت آقای روحانی هی می‎گفتند چرا احمدی‎نژاد از ظرفیت جهانی رئیس جمهورهای سابق استفاده نمی‎کند، حالا هم همان روال است، انگار حضرات واقعاً ظرفیتی ندارند!). 2. شخصیت‎های هنری: مثلاً مجید مجیدی که هم یک چهرۀ اسلامی و هم یک چهرۀ هنری بین‎المللی ماست و اخبار فیلم اخیرش هم در جهان اسلام پیچیده. یا ابراهیم حاتمی‎کیا که اولین فیلم سینمایی راجع به جنگ بوسنی را در همان زمان ساخته است. یا دست کم رضا برجی که اخیراً مستندی با همین موضوع ساخته. 3. شخصیت‎های علمی، مذهبی و فرهنگی: اگر آیت‎الله مصباح (که قبلاً هم به بوسنی رفته) را با به همان دلیل قبلی فاکتور بگیریم،  افراد دیگری هم هستند، مثل آیت‎الله جنتی که بین مسلمانان بوسنی چهرۀ محبوبی است. ایشان قبلاً هم به عنوان نمایندۀ ویژۀ رهبری به بوسنی رفته. یا آیت‎الله تسخیری، که چهرۀ تقریبی ایران است و بین فرهیخته‎های مسلمان محبوب است، همانطور که دیدیم حضور اخیر ایشان در کویت هم حضوری مؤثر بود. یا حتی آیت‎الله جوادی‎آملی که از چهره‎های برجستۀ علمی و معنوی جهانی ماست. یا دست کم دکتر داوری اردکانی یا حسن رحیم‎پور ازغدی که حرفی برای گفتن دارند. خب حالا ببینیم دولت آقای روحانی برای چنین رویداد مهمی کدام چهرۀ برجستۀ سیاسی یا هنری یا فرهنگی را فرستاده است که دست کم هم قد کلینتون باشد؟! ---> آقای ترکان . دقت بفرمایید من هیچ انتقادی به آقای ترکان ندارم، ایشان زحمت کشید و خدا هم خیرش بدهد که رفت. سخن من انتقادی است به گزینش دولت و نگاه فرهنگی و دیپلماسی عمومی‎اش. و نه فقط دولت، که انتقادی است به همۀ حکومت که می‎توانست خیلی بهتر در زمینۀ بوسنی وارد شود.

 

Hor Kewser _ گروه سرود کوثر بوسنی

 

گروه سرود کوثر (Hor Kewser)

با وجود جوّ سنگینی که پس از جنگ، غربی‎ها و سلفی‎ها ضد ایران و ضد شیعه در بوسنی ایجاد کردند، هنوز تا حدی اقدامات مؤثر فرهنگی مردمِ بوسنی که نشانگر علاقۀ ایشان به اهل بیت (علیهم السلام) است را می‎توانیم ببینیم. گروه سرود کوثر (Hor Kewser) یکی از بهترین این اقدامات است. ما کلاً موسیقیِ بوسنی هرزگوین را بیشتر با گروه‎های سرودِ مسلمانشان می‎شناسیم. مثل همان گروه سرودی که نادر طالب‎زاده در تیتراژ پایانی خنجر و شقایق ازشان استفاده کرد.

تا آنجایی که بنده تحقیق کردم موسسه‎ای در بوسنی و در شهر ساریوو فعال است به همین نام کوثر (Kewser) که تمرکز و تخصصش زنان، کودکان و خانواده با محوریت فرهنگ اسلامی است و با تأسی و الگوگیری از شخصیت بانوی مکرّم اسلام حضرت فاطمه (سلام الله علیها). از این موسسات در ایران هم زیاد داریم، مثلاً قسمتِ «درباره ما»ی سایت مهرخانه را اگر ببینید، خیلی شبیه دربارۀ مای این موسسه است. ولی خب فرق زیاد است. این موسسۀ کوثر یک مجله، یک شبکۀ تلویزیونی و یک شبکۀ رادیویی دارد همه به نام زهرا (Zehra) و نیز یک گروه سرود و موسیقی خانم‎ها به نام کوثر (Hor Kewser). همچنین سالانه در روز میلاد حضرت زهرا یک جشنواره (فستیوال) فرهنگی و هنری دارد به نام «عطر پیامبر» یا «مشک پیامبر» (Mošus Pejgamberov) که باز اشاره به حضرت زهراست (طبق حدیثی که من جایی ندیدم). در این فستیوال اتفاقات زیادی می‎افتد، مثل نمایش مدهای پوشش و حجاب اسلامی یا کنسرت‎های موسیقی اسلامی. در این کنسرت‎ها موزیسین‎ها و خواننده‎های بین‎المللی و معروف مسلمان مثل مسعود کرتیس یا ماهر زین هم شرکت کرده‎اند، افرادی که عموماً نزدیک به ترکیه هستند و مقابل با جریان مقاومت اسلامی و جریانات شیعی. داشتم فکر می‎کردم در میان این خوانندگان مسلمان بین‎المللی از همه بهترشان انصافاً همین سامی یوسف است. از طرفی ما یک نماینده هم در این جمع نداریم. یعنی یک ایرانی شیعه که بیاید عربی یا انگلیسی بخواند و برای جهان اسلام. حال آنکه ظرفیتش را داریم. موسیقی و حنجرۀ محمد اصفهانی ما از جناب سامی یوسف هم صد پله بالاتر است، چه رسد به کج و کوله‎هایی مثل ماهر زین. نمی‎دانم چرا مثلاً محمد اصفهانی و آریا عظیمی‎نژاد نمی‎آیند یک آلبوم عربی (یا عربی‎فارسی یا چند زبانه) با محوریت جهان اسلام کار کنند. هیچ کاری برایشان ندارد و به سرعت هم و با قدرت هم جهانی می‎شوند. چون واقعاً هنرش را دارند، هرچند فعلاً جهت‎گیریش را ندارند. مخصوصاً که اصفهانی در موسیقی عربی هم بسیار تواناست. بگذریم.

 دختران مسلمان بوسنی _ گروه کوثر Hor Kewser

داشتم می‎گفتم: تأسیس گروه سرود کوثر برای سال 2004 است اما گمانم نخستین‎بار در این جشنوارۀ فرهنگیِ عطر پیامبر در سال 2005 گروه سرود «کوثر» با تعدادی از دختران بوسنیایی مسلمان اولین کنسرتشان را می‎دهند و آهنگی برای حضرت زهرا (س) اجرا می‎کنند. این آهنگ و این اجرا و این نوع حضور (دختران مسلمان محجبه) با استقبال فوق العاده‎ای مواجه می‎شود و باعث می‎شود ایشان هرسال بیایند و چندبار همین آهنگ را بخوانند. به نظر من آن آهنگ اتفاقا آهنگ قشنگی هم نبود، بلکه خلأ حضور چنین رویکردهایی (مخصوصاً با گرایش به محبت اهل بیت) چنان واکنش‎هایی را در پی داشت. علی‎ای‎حال این گروه کارش را با قدرت ادامه داد و با همکاری آهنگسازهای مطرح بوسنیایی (مثل خانم lejla jusic و آقای Ibrahim Alibegović و ... ) سرودها و آهنگ‎های زیبای زیادی را با موضوعات اسلامی تولید کرد. از میان شخصیت‎های اسلامی، این گروه برای پیامبر اسلام، حضرت زهرا، امام علی و حضرت خدیجه (علیهم السلام) سرود اجرا کرده است. دیگر سرودها هم عموماً موضوعاتی اخلاقی و مذهبی دارند یا درمورد پیامبران دیگرند.

آخرین اجرای گروه کوثر در جشنوارۀ عطر پیامبر، مربوط به سال 2012 است. از آن به بعد فکر می‎کنم اصلاً این فستیوال برگزار نشد و من هیچ اثر دیگری از این گروه نیافتم. احتمالش کم نیست که با قدرت‎گیری گروه‎های وهابی و سلفی فعایت‎هایشان محدود شده باشد. در همین راستا نظر شما را به کامنتِ خبیثانۀ یک وهابی و پاسخ صریح یک بوسنیایی باصفا ذیل یکی از ویدئوهای این گروه جلب می‎کنم (پیشاپیش از ادبیات نامحترمانه‎ای که خواهید دید عذر می‎خواهم ) ---> «اینجا» 

ببینید چه مردم خوب و باصفایی دارند. پس از آنهمه کشتار و جنایتی که در حقشان شد و اینهمه هجمۀ فرهنگی امروز، باز هم آدم مانده‎اند و بی‎وفا نشده‎اند.

بگذریم. برگردیم به موسیقی:

 

آهنگی برای حضرت زهرا

و اما این کنسرت آخر یک فرق اساسی با دیگر کنسرت‎های گروه کوثر داشت _همین فرق عیدی ویژۀ من به شماست_ و آن اینکه یکی از سرودهای اصلی کنسرت را نه دختران جوان، که گروهی از دختران کودک و نوجوان برای حضرت زهرا اجرا می‎کنند. این موسیقی و این فیلم واقعاً زیبا و تأثیرگذار است. جدا از اینکه موسیقی‎اش از آهنگ قدیمی‎شان برای حضرت زهرا خیلی زیباتر است (و حتی از آهنگ تازه‎ترشان)، اجرای اثر توسط این دختربچه‎ها کار را شگفت‎انگیز کرده است.  ما زبان بوسنیایی را بلد نیستیم، اما در این آهنگ‎ها بعضی از اسامی و اصطلاحات اسلامی را می‎شنویم و آشنا می‎یابیم. مثلاً در این آهنگ با لهجۀ بوسنیایی نام‎های «فاطمه»، «زهرا» و «طاهره» (اسامی حضرت صدیقه) را می‎شنویم.

به قول شاعر: «نام تو به هر زبان که گویند، خوش است»!

نظر من این است که این یک آهنگ را حتماً با نسخۀ تصویری ببینید. تازه یک‎بار هم نه.

 

 

می‎توانم بگویم اکثریت کارهای قابل دسترس این گروه را گوش کردم و به نظرم به جز سرود فاطمه الزهرای سال 2012،  بهترین سرودها و آهنگ‎های گروه کوثر همین‎ها هستند که برای دانلود گذاشته‎ام:

  1. دانلود آهنگ Imam ALi (امام علی)
  2. دانلود آهنگ Čežnja (اشتیاق)
  3. دانلود آهنگ Ti me rani (تو به من صدمه زدی)
  4. دانلود آهنگ Ceznja (شکر؟)
  5. دانلود آهنگ Fatima voda čista (چشمۀ زلال فاطمه؟)

 یاعلی‌مدد

حسن صنوبری

  • حسن صنوبری
۲۳
تیر

تیتر دو: بوسنی را فراموش مکن

و روسیه را، و آمریکا را

 

سربرینتسا

 

چندروز پیش در اخبار خواندم روسیه قطعنامۀ «به رسمیت شناختن نسل‎کشیِ سربرنیتسا» را وتو کرد. خبری که در ایران خیلی واکنشی را در پی نداشت. این وتو دو سه روز قبل از سالگرد این نسل‎کشی بزرگ روزگار انجام شد. داستان داستان غم‎انگیز و وحشتناکی است. تازه بعد از بیست سال سازمان ملل تصمیم گرفت جنایت بزرگی را که خودش هم در آن آشکارا مقصر بود را فقط به رسمیت بشناسد. همین. اما حتی همین ...

 

ابعاد فاجعۀ جنگ بوسنی و قتل عام سربرنیتسا

محض یادآوری چند سطر از ابعاد جنایت بوسنی به ویژه موضوع نسل‎کشی سربرنیتسا را می‎نویسم (به نقل از رسانه‎ها و اخبار رسمی)

 

در این جنگ برای اولین بار تجاوز به زنان و حتی دختران خردسال و کشتار کودکان، به عنوان یک تاکتیک نظامی برای پیروزی قلمداد شد.

بنا بر گزارشات مستند در سازمان ملل: در جنگ صرب ها علیه بوسنی، بیش از ۳۰۰ هزار غیرنظامی کشته و هزاران زن مورد تجاوز قرار گرفتند .

بنا بر همین مستندات، در کشتار جولای ۱۹۹۵، بیش از ۸۰۰۰ غیر نظامی بوسنیایی (مسلمان) که اغلب آنان را پیرمردان و جوانان تشکیل می دادند، در داخل و اطراف شهر سربرنیتسا توسط یگان نظامی «Srpska (VRS) » به فرماندهی ژنرال راتکو ملادیچ (Ratko Mladić ) قتل عام شدند. و دبیر کل سازمان آن را بدترین و وحشتناک ترین قتل عام در دنیا، پس از جنگ جهانی دوم خواند.
...

به گزارش انجمن حمایت از زنان صدمه دیده در جنگ بوسنی، تا کنون پرونده ۲۵۰۰۰ زن آسیب دیده به سازمان ملل ارائه شده است.
...

در سال ۲۰۰۴ و در طی برگزاری دادگاه جنایات جنگی، قاضی (Prosecutor v. Krstić ) تصریح کرد: ۲۵۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰ زن و کودک بوسنایی (مسلمان) را به انتقال اجباری واداشته اند و تعداد کثیری از آنان در طی انتقال مورد تجاوز و قتل عام قرار داده اند و شواهد دال بر کشتار هدفمند و سازماندهی شده است

 

جنگ بوسنی

 

در پی اعلام استقلال بوسنی و هرزگوین صرب‌ها هزاران نیروی نظامی را روانه سارایوو کردند و این شهر را به محاصره درآوردند. محاصره‌ای که بیش از ۱۱۵۴۱ هزار نفر کشته به جا گذاشت. محاصره سارایوو که حدود چهار سال طول کشید، طولانی‌ترین محاصره یک پایتخت در تاریخ مدرن به شمار می‌رود

 

طبق آمار رسمی تعداد کشته های نظامی و غیرنظامی در این جنگ از ۱۵۰ هزار تا ۲۶۰ هزار نفر تخمین زده می شود. شمار مفقودان نیز ۱۷ هزار و ۶۸۹ نفر اعلام شده است. شمار کودکان به قتل رسیده اعم از صرب، مسلمان و کروات ۱۷ هزار نفر ذکر می شود

 

با حمله صرب ها به روستاهای بوسنی که با ویرانی و قتل و تجاوز همراه بود تا فوریه 1994 حداقل دویست هزار بوسنیایی قتل عام شدند که هشتاد و پنج درصد آن ها افراد غیرنظامی بودند. به جای ماندن چهار میلیون آواره , ابعاد گسترده این جنگ را نشان می داد.

 

جنگ بوسنی

 

- در سربنیتسا، در ژوئیه 1995 ، 8372 مرد مسلمان غیرنظامی به طرز فجیعی به قتل رسیده اند.

- کشته شدگان جنگ بوسنی به طور کل 66 درصد مسلمان، 25 درصد صرب، و 8 درصد کروات بوده اند.

- کشته شدگان غیر نظامی 83 درصد مسلمان (30 درصد این رقم زن و کودک بوده اند.)، 10 درصد صرب، و 5 درصد کروات بوده اند.

 

جنگ بوسنی

 

 


 

چند نکته

یک: اعداد وقتی از صد بیشتر می‎شوند مخصوصاً درمورد کشته‎ها، برای ما خیلی واضح نیستند. چون کم پیش می‎آید کسی شاهد مرگ صد نفر باشد. یعنی ما تصوری از عظمت و حقیقتِ صد نفر کشته هم نداریم. مخصوصاً وقتی در زمانه‎ای زندگی می‎کنیم که روزی نیست که خبر قتل و کشتار مسلمانان را نشنویم. زین‎رو وقتی می‎خواهیم به این اعداد نگاه کنیم و بفهمیمشان باید اول اعداد کمتر را مورد توجه قرار دهیم. کمترین عددی که اینجا می‎بینیم «۸۰۰۰»نفر است که موضوع یادداشت ما هم هست. اما ما از ۸۰۰۰ نفر کشته هم تصوری نداریم، بگذارید با یک عدد دیگر مقایسه‎اش کنیم: اسرائیل در جنگ آخرش که خودش را کشت تا تمام مردم غزه را بکشد و تمام کند و با حمایت غرب هرروز بمباران هوایی داشت می‎دانید چند نفر را کشت؟ دوهزار نفر. این تعدادِ شهدای غزه در جنگ ۲۰۱۴ بود که فلسطین و امت اسلامی را سوگوار و تمام جهان را بهت‎زده کرد. حالا ۸۰۰۰ را مدنظر بگیرید و حالا به این فکر کنید که این هشت هزار فقط در یک روز کشته شدند. و کاری نداریم که بیش از هشت هزار نفر بوده‎اند.

دو: هر بار که سیلی چیزی در بوسنی هرزگوین راه می‎افتد، باز یک گور دسته جمعی دیگر کشف می‎شود. «و اخرجت الارض اثقالها».

در همین سالگرد اخیر هم حدود صد و سی جنازۀ تازه‎یافته تشییع و دفن شد.

 

سربرینتسا

 

سه: آقای یوسف اسلام (کت استیونس سابق) هم هم‎زمان با این سالگرد اخیر، یک قطعۀ موسیقیِ بی‎کلام و کوتاه را به یاد سربرنیتسا منتشر کرده است، که می‎توانید از اینجا گوش کنید و دانلود:

 


دانلود آهنگ یوسف اسلام برای سربرنیتسا

 

چهار: چرا غرب در سربرنیتسا هم مقصر است؟

غرب (یعنی قدرت‎های اروپایی + آمریکا + سازمان ملل متحد) به بهانۀ صلح و مذاکره با صرب‎ها، مسلمانانِ سربرنیتسا را خلع سلاح کردند. از طرفی غربی‎ها از قصد صرب‎ها برای حمله به سربرنیتسا خبر داشتند. از طرفی موقع وقوع جنایت در محل حاضر بودند. می‎گویند سربازان هلندیِ سازمان ملل در پنج متری صرب‎هایی که در حال قتل عام بودند ایستاده بودند اما مداخله نمی‎کردند. در حالیکه اصلاً ناتو و آمریکا برای مقابله با نسل‎کشی و مبارزه با صرب‎ها رفته بودند آنجا. اما خب همه می‎دانیم جان مسلمان خیلی ارزشی ندارد، مخصوصاً مسلمانانی که در قلب اروپا با تکیه به رفراندوم و اکثریتِ جمعیتی‎شان می‎خواستند کشور خودشان را داشته باشند. یک کشور اسلامی در قلب اروپا که قطعاً چیز خوشایندی نیست.

 

 

سربرینتسا

 

 

پنج: با این وجود، مخالفت غربی‎ها با صرب‎ها سر چی بود؟ الآن چرا استثنائا این یک جنایت را آمریکا و اروپا در رسانه‎هایشان پوشش می‎دهند؟

اولاً حجم جنایت‎ها خیلی بیشتر از آنی بود که بتوانند بوی مردار و رنگ خون را از دیوارهای اروپا جمع کنند. به گفتۀ خودشان بزرگترین جنایت پس از جنگ جهانی. ثانیاً یوگسلاوی (و پس از فروپاشی‎اش، صربستان) از همپیمانان شوروی و روسیه بود (و هست). به همین خاطر الآن هم که بعد از بیست سال که فقط می‎خواهند نسل‎کشی را به رسمیت بشناسند، روسیه _این آمریکای جوان_ قطعنامه را وتو می‎کند. غربی‎ها به خاطر خدا یا انسانیت نمی‎خواستند این جنایت را به رسمیت بشناسند، چون اگر چنین بود به وقتش جلویش را می‎گرفتند و مشابهش را در جاهای دیگر انجام نمی‎دانند، بلکه آن‎ها برای گرفتن حال روسیه و تقابل با روس‎ها این قطعنامه را نوشتند و روسیه هم از آنجایی که مثل آن‎ها بیگانه با اخلاق و اسلام است وتویش کرد.

شش: ایران چه موضعی داشت؟

ایران مخصوصاً در دورۀ پایانیِ جنگ بوسنی وارد حمایت جدی از مسلمانان شد. به همین خاطر نیمۀ دوم جنگ وضعیت عوض شد و مسلمان‎ها کم کم قدرت گرفتند. و البته که غرب همانطور که خوش نداشت صرب‎ها پیروز باشند، خوش نداشت پیروزی‎های مسلمان‎ها آن‎هم با حمایت ایران را ببیند. به همین خاطر یکهو یادشان افتاد موضوع صلح را جدی بگیرند. لذا صلح با وسط بازی کردن آمریکا انجام شد و به شرط اخراج همۀ نیروهای ایرانی از بوسنی.

البته به جز سلاح و دارو و پول و آموزش، ایران آن زمان اقدامات فرهنگی‎هنری هم انجام داد که شاخص‎ترین‎هایش «خنجر و شقایق» نادر طالب‎زاده و شهید آوینی و همچنین «خاکستر سبز» حاتمی‎کیا بود. مهم این است که ما اولین بودیم و همان موقع که بوسنی به کمک احتیاج داشت به کمکش رفتیم و اولین آثار هنری و تبلیغات فرهنگی را برایش ساختیم. آنهم بی هیچ چشم‌داشت. و اِلّا الآن بعد بیست سال، دایناسورهای عالم هم برای بوسنیایی‎ها اشک تمساح (اشک دایناسور) می‎ریزند تا لج طرف مقابل را درآورند. گفتنی‎ست ما همان موقع هم مجبور بودیم یک اتحادکی با روسیه داشته باشیم، اما آن اتحاد استراتژیک ما را برای دفاع سیاسی و حتی نظامی از بوسنی در رودروایسی نینداخت. یعنی آن زمان ما هم یکجورهایی با روسیه دوست بودیم هم یکجورهایی داشتیم با روسیه می‎جنگیدیم. برخلاف غرب که در ظاهر دشمن بود اما در عمل نمی‎خواست رودرروی روسیه قرار بگیرد.

 

دیدار آیت الله خامنه‎ای با علی عزت بگویچ

 

علی‌عزت بگویچ‌: جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که در جنگ به صورت واقعی مردم مسلمان بوسنی را مورد حمایت قرار داد و در امور داخلی ما نیز به هیچ وجه دخالت نکرد و این حقیقت روشن به عنوان یک صفحه درخشان در تاریخ ثبت خواهد شد.

 

 

هفت: در مراسم بیستمین سالگرد سربرنیتسا که پریروز با تشییع جنازه‎های تازه‎یافتۀ شهدا برگزار شد، حاج آقای کلینتون به عنوان نماد صلح و از طرف کشور صلح‎افکنشان شرکت جستند و سخنرانی هم کردند. گویا ایشان از نخست وزیر صربستان هم دعوت می‎کنند و از مردم مسلمان هم می‎خواهند از او به گرمی استقبال کنند و خلاصه همه با هم دست بدهند و آشتی کنند. یک دهن کجی هم به روسیه. اما شکر خدا مردم داغدار این مورد آخری را برنتافتند و با سنگ و کلوخ نخست وزیر صربستان _که حاضر نشده هنوز نسل‎کشی را هم بپذیرد و یک کلمه عذرخواهی کند_ را از مراسم بیرون انداختند.

 

هشت: «یک داغ دل بس است برای قبیله‎ای»

اگر اخبار کشتار مسلمانان در فراوانی و استمرار، تنه به اخبار گزارش‎های آب و هوا نمی‎زد؛ سزاوار بود هرروز سوگوار مسلمانان شهید و  مظلومِ بوسنی و هرزگوین باشیم. اما دشمنان ما دوست ندارند ما بر یک داغ سوگوار باشیم. و البته کلاً دوست ندارند متوجه باشیم چه بلایی دارند سرمان می‎آورند.

 

تشییع شهدای قتل عام سربرنیتسا

 

نه: این خیلی وحشتناک است که روسیه هم یک آمریکای بالقوه است. یک آمریکا که همۀ آمریکا بودن‎هایش را به فعلیت نرسانده. چه نتوانسته چه نخواسته. اما آمریکا بودن بهتر از بندۀ آمریکا بودن است. وقتی همه نوکر خان‎اند، به سرعت دخل آدم آزاده را می‎آورند. ولی وقتی یک نفر دیگر هم ادعای خانی کند، برای مردم آزاده وسط دعوای این‎ها یک راه نفسی باز می‎شود. این تفاوت شاهان نخستین قاجار با شاهان فرجامین قاجار و پهلوی‎هاست. نادرشاه و آقامحمدخان، خون‎ریز و مستبد بودند اما برای شاه بودن خودشان و آمریکای درونشان هم احترامی قائل بودند. لذا دست کم در دوران آن‎ها یکپارچگی و تمامیت ارضی حفظ می‎شد و چیزی برای آیندگان باقی می‎ماند. اماپس از آن‎ها با شاهانی مواجه شدیم که خون‎ریز و مستبد بودند اما حقیر هم بودند. اقتدار خودشان را خیلی باور نداشتند و بیش از اینکه به فتح و شکست دشمن علاقه داشته باشند علاقه‎مند سفرهای خارجی برای «مداوا» و دیدار از نزدیک با پدیدۀ خارق‎العادۀ «خانم‎های موطلایی» بودند. این فرق پوتین با حکام فاسد عرب است.

و البته خدا همه‎شان را لعنت کند.

و از خدا می‎‏خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبۀ مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم

...

اگر در روز قدس همه بیرون بیایند از خانه، فریاد کنند مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و مرگ بر شوروی، همین قول مرگ بر شوروی برای آنها مرگ می آورد.

(امام خمینی)

  • حسن صنوبری