در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

آفرین بر نظر پاک خطاپوشت باد!

شنبه, ۳۰ ارديبهشت ب.ظ

خطابی با نخبگان هوادار آقای روحانی در انتخابات ۹۶


طبیعتا از امثال من انتظار دارید در چنین شرایطی مطالبی بنویسم از سنخ «پیروز حقیقی ملت ایران است و انقلاب اسلامی است به خاطر مانور قدرت‎مند دموکراسی» یا «تبریک به طرفداران آقای روحانی» یا «ما به خواسته مردم هرچه باشد احترام می‎گذاریم» یا «بالاخره آقای روحانی و تیمش محاسنی داشتند که می‎توان به پررنگ‎تر شدن آن‎ها و کمرنگ‎تر شدن ضعف‎ها در دولت جدید امیدوار بود» و... ؛ البته که همۀ این گزاره‎ها درست هستند و البته که همواره از سوی امثال ما فقط اعلام شده‎اند. رقبای ما در ۸۸ شیرینی پیروزی را بر ما و خودشان و همه مردم تلخ کردند و در سال ۹۲ جز تبریک چیزی از ما نشنیدند.

اما من این‌بار می‌خواهم مطلب دیگری بنویسم، چه اینکه انتخابات ۱۳۹۶ به مراتب با انتخابات سال ۱۳۷۲، ۱۳۸۰ و ۱۳۹۲ متفاوت است. جبهه وفادار به آرمان انقلاب اسلامی در این سه سال هم به جبهه حریف باخت (یک‌بار به مرحوم هاشمی، یک‌بار به آقای خاتمی و یک‌بار به آقای روحانی) اما این پیروزی روحانی با پیروزی قبلی روحانی تفاوت بسیاری دارد. سال ۹۲ آقای روحانی برای بسیاری از عموم مردم و نیز نخبگان کشور چهرۀ شناخته‎شده‎ای نبود. طبیعتا اکثرا نمی‎دانستند با چه فرد و دولتی طرف هستند. خیلی‎ها با امید و خوش‎قلبی حداکثری به ایشان رأی دادند و البته که فضای سیاسی به شدت ایشان را همراهی می‎کرد. هم نخستین پسا۸۸ بودن آن انتخابات؛ هم اتحاد و ائتلاف جریان‎های مختلف اصلاح‎طلب و کارگزاران و کنار رفتن آقای عارف و هم رد صلاحیت دقیقه نودی و غیرقابل پیش‎بینی آقای هاشمی و جلوه‎کردن آقای روحانی به عنوان نماینده ایشان. امسال بسیاری از این تنش‎ها کمرنگ شده بود و آقای روحانی دست کم برای نخبگان شناخته شده بود. با همۀ ضعف‎هایش. به همین خاطر معتقدم این انتخابات را آقای روحانی در سایه حمایت و یا سکوت آگاهانۀ جمع‎های بسیاری از نخبگان پیروز شد. اگر این حمایت یا سکوتِ همراه با «چشم‎پوشی از معایب آشکار» نبود؛ جناب روحانی با اینهمه ضعف آشکار نمی‎توانست پیروز این انتخابات شود.

من در این یادداشت کاری به عموم مردم رأی‎دهنده ندارم که طبیعتا چشم به نخبگان خود دارند و حق هم دارند؛ کاری به کسانی که صراحتا سیاسی رأی می‎دهند و می‎گویند ما این سبک زندگی و فرهنگ و تفکر را به دیگر سبک‎ها و فکرها ترجیح می‎دهیم، ندارم؛ کاری به آن جوانان دانشجوی سال اولی که در خیابان می‎خواستند مرا طرفدار روحانی کنند ندارم که بندگان خدا هیچ چیزی درمورد گذشته و امروز روحانی نمی‎دانند و فکر می‎کنند رأی ۹۶ به روحانی همان رأی ۷۶ به خاتمی است؛ کاری به جماعتی که از تهدید به جنگ روحانی بر خود ترسیدند یا تحت تأثیر قدرت بیان و خطابه روحانی قرار گرفتند ندارم؛ کاری به گروهی که همواره فقط دوست دارند پیروز انتخابات باشند و با مسیر آب حرکت می‎کنند ندارم؛ من با همان نخبگانی کار دارم که دقیقا می‌دانستند روحانی چیست و کیست و اتفاقا هم دعوی رأی غیرسیاسی و حقیقت‌مدارانه دارند، ولی عموما از سر انرژی قدرتمند «لج» از او حمایت کردند یا نهایتا از گفتن معایبش سرباز زدند.

این نخبگان را به دو دسته کلی تقسیم می‎کنم؛ گروهی آنانند که در سال ۸۸ طرفدار آقایان موسوی و کروبی بودند و گروهی آنانکه در سال ۸۸ مخالف آقایان موسوی و کروبی (و طرفدار آقایان احمدی‌نژاد و رضایی) بودند.

مخالفت گروه نخست در سال ۸۸ با آقای احمدی‎نژاد بیش از همه روی دو موضوع بود ۱.«اقتصاد» ۲.«اخلاق». آن‎ها با ادعای غیرسیاسی‎بودن رأیشان می‎گفتند احمدی‎نژاد بلاهای زیادی سر اقتصاد آورد و تورم را بالا برد و... از طرفی از لحاظ اخلاقی هم احمدی‎نژاد سقوط کرده است. هم دروغ می‎گوید، هم مخالفانش را تحقیر می‎کند، هم به دیگران تهمت می‎زند و هم عوام‎فریبی می‎کند. بعضی از این‎ها البته هیچگاه رسما ثابت نشد، مثل موضوع خس و خاشاک که در حقیقت تهمت به احمدی‎نژاد بود، اما در بعضی موارد شاید حق داشتند. امروز در انتخابات ۹۶ مشخص شد ادعای غیرسیاسی و غیر لجبازانه‎بودن رأی این نخبگان محترم دروغی بیش نبود. روحانی به مراتب بیشتر، بارهاوبارها منتقدانش را تحقیر کرد، دروغ گفت، تهمت ناروا زد و عوام‎فریبی کرد. در امر اقتصاد روحانی جلوی تورم را گرفت (این‌سوی الاکلنگ) و از آن طرف به رکود و بی‎کاری دامن زد (آن‎سوی الاکلنگ)، حال آنکه مدعی عامل موهومی به نام برجام بود اما در عمل برجام اثری نکرد و اگر برجام هم نبود با افزایش بیکاری و رکود می‎شد جلوی تورم را گرفت. روحانی با برجام سرمایه‎های بسیاری از ایران را خرج کرد و در نهایت چیزی با خود به خانه نیاورد. و این‎ها را شما دیدید! شما تعطیلی پی در پی تولیدی‎های مهم و پرسابقه کشور  «ارج» و «آزمایش» و «روغن نباتی قو» و... را با چشم خود دیدید. با گوش خود شنیدید فحش‎ها و تحقیرهای پیاپی روحانی و وزیرانش نسبت به دیگران را. با چشم خود دیدید روحانی ۲۳تیر ۱۳۹۴ در پیش چشم همگان اعلام کرد «در همان روز اجرای توافق، همۀ تحریم‎ها، نه فقط تحریم‎های هسته‎ای، حتی تحریم‎های تسلیحاتی، موشکی و اشاعه‎ای هم لغو خواهد شد و نه تعلیق» و در ۱۸اسفند۱۳۹۵ آمد و باز در پیش چشم همگان گفت: «سوال می‎کنند آیا همه تحریم‎‎ها پایان گرفته؟ البته که نه! ما فقط در یک جاده و یک بخش تحریم‎های هسته‎ای پیش رفتیم، تازه اگر طرف مقابل منصفانه عمل کند، تازه اگر صادقانه عمل کند، تازه اگر به عهدش پایبند باشد...» .

شما با چشم خودتان دیدید روحانی در سال ۹۲ وعدۀ یک میلیون شغل  را داد، در سال ۹۶ وقتی قالیباف هم چنین وعده‎ای داد ابتدا از سوی جهانگیری تحقیر شد که چنین وعده‎هایی اصلا امکان ندارد، بعد که در مناظره قالیباف به یاد روحانی آورد وعده‎اش را روحانی اول قویا تکذیب کرد و گفت می‎خواهم گناه قالیباف زیاد نشود! بعد که متنش را دید در سایت خودش، خواست فرضیه ابطال‎پذیرش را تصحیح کند، گفت خب من گفته بودم اگر ده میلیون توریست بیاوریم! در حالیکه این شرط دوم هم تابع وعده نخست است و خودش وعده آقای روحانی و بر عهدۀ ایشان است. با اینحال و برفرض قبول آن سفسطه، تنها چندروز قبل از مناظره بود که معاون گردشگری دولت در سایت دولت اعلام کرده بود «بازدید حدود ۲۰ میلیون گردشگر خارجی از ایران در دولت یازدهم»!!! و خنده‎دارتر که پس از اینهمه تایید و تکذیب، آقای جهانگیری محبوب شما در مناظرات بعدی آمد و وقیحانه خودش وعده ۹۵۰هزارشغل در سال را داد! کسی که وعده یک میلیون شغل دادن را فریب افکار عمومی می‎دانست!!!

شما این‎ها و ده‎ها مورد مشابه این‎ها را با چشمان خود دیدید، اما از دروغ‎گویی، پوپولیسم، فحاشی و وقاحت روحانی و جهانگیری ناراحت نشدید. شما از افزایش آمار بیکاری مردم ایران و تعطیلی کارخانه‌ها و اوج گرفتن رکود و دزدی و اختلاس و ناکارآمدی ناراحت نشدید. شما دیدید که عزت چگونه به پاسپورت ایرانی بازگشت. دیدید حوادث منا و جده و استانبول و آلمان و سازمان ملل و... و خاک‎برسری و حقارت دولت ما در برابر دیگران را و بهتان برنخورد. دیدید حضور جهانگیری در مناظرات یک تقلب و خدعۀ وقیح سیاسی بود. سخنان کرباسچی درمورد مدافعان حرم را شنیدید. شما با اینکه می‎فهمید این سخن چقدر دروغ و پوپولیستیست، ناراحت نشدید از روحانی وقتی گفت: «این‎ها اگر بیایند در پیاده‎رو‎ها دیوار می‎کشند»  از تزویر روحانی نرنجیدید وقتی گفت «این‎ها ۳۸ سال است جز اعدام و زندان چیزی بلد نیستند» در حالیکه دیده بودید ۳۸ سال پیش خود روحانی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفت «چوبه‌های دار را در نمازجمعه بر پاکنید تا مایه عبرت مردم شوند» دیده بودید چگونه به شهید چمران حمله می‌کرد برای قطع حقوق بازنشستگان و حذف ارتشی‎‎ها، دیده بودید بازپخش سخنرانی‎اش در حوادث سال ۷۸ را... شما خیلی چیزها را با چشم خود دیدید و فهمیدید ... حالا امروز مشخص شد سال هشتاد و هشت دروغ گفتید که گفتید به خاطر اخلاق و اقتصاد. شما نه معلم و پاسدار اخلاق بودید نه دلسوز و نگران اقتصاد و وضع معیشت مردم محروم. شما کاملا سیاسی و از سر لجبازی به احمدی‎نژاد فحش می‎دادید. اقبالتان به سمت روحانی هم اقبال به سوی یک معلم اخلاق یا منجی اقتصاد نبود. شما در مناظره‎های سال ۸۸ تحقیر شدید. تحقیر شدید که می‎دیدید قهرمانانتان در مقابل احمدی‎نژاد حرفی برای گفتن ندارند و به لرزش و عصبانیت می‎افتند. دلتان می‎خواست انتقام بگیرید. دلتان می‎خواست یک احمدی‎نژاد برای خود داشته باشید. یک احمدی‎نژاد که که با قدرت بیان بالا بیاید در میدان و رقیبان را یکی‎یکی تحقیر کند و به جریان انقلابی زخم بزند. حال‎آنکه اقبال انقلابی‎ها در 84 به احمدی‎‎نژاد بر چنین مبنایی نبود، انقلابی‎ها به خاطرکارآمدی، عدالت‎طلبی، ساده‎زیستی و بازگشت به گفتمان انقلاب سراغ احمدی‎نژاد رفتند. چه اینکه در 84 مناظرات به این شکل اصلا وجود نداشت. آن‎چیزی که ما در مناظره‎های 88 دیدیم از احمدی‎نژاد، پیش از آن نمی‎دانستیم. اما شما مشخصا به خاطر انتقام و لجبازی چنین فردی را -که فقط نقاط منفی احمدی‌نژاد را دارد- بر کشور و سرنوشت خود و دیگران مسلط کردید. فلذا در همه بلایایی که در طی این چهارسال بر سر ایران و ایرانی آمد و بلایایی که در طی چهارسال آینده بر سر ایران و اسلام خواهد آمد شریک هستید. مولایم علی (ع) فرمود:

« الرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ وَ عَلَى کُلِّ دَاخِلٍ فِی بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَا بِه‌»

(کسی که به فعل گروهی راضی باشد، انگار جزو آنان است؛ و در کل هر اهل باطلی  دو گناه دارد: 1. گناه عمل به باطل . 2. گناه رضایت به باطل )

و فرمود:

«الْعَامِلُ‏ بِالظُّلْمِ‏ وَ الرَّاضِی‏ بِهِ‏ وَ الْمُعِینُ عَلَیْهِ شُرَکَاءُ ثَلَاثَة»

(ستمگر و کسی که از او راضی‌ست و کسی که به او کمک می‎کنند شریک‌های سه‌گانه در ظلم هستند)

و البته که اگر نکبتی (چه در دنیا و چه در آخرت) قرار باشد گردن این گردن‎کشان را بگیرد، یقۀ تمیز شما را هم فراموش نخواهد کرد. در این باب شما را به خوانش روایت پرسش پاسخی از حضرت رضا (علیه السلام) درباب عذاب قوم نوح دعوت می‎کنم. یک از اصحاب امام هشتم چنین روایت‎می‎کند:


«قُلْتُ‏ لَهُ‏ لِأَیِ عِلَّةٍ أَغْرَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّنْیَا کُلَّهَا فِی زَمَنِ نُوحٍ (ع) وَ فِیهِمُ الْأَطْفَالُ وَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ ؟

فَقَالَ مَا کَانَ فِیهِمُ الْأَطْفَالُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْقَمَ أَصْلَابَ قَوْمِ نُوحٍ وَ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ أَرْبَعِینَ عَاماً فَانْقَطَعَ نَسْلُهُمْ فَغَرِقُوا وَ لَا طِفْلَ فِیهِمْ وَ مَا کَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِیُهْلِکَ بِعَذَابِهِ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ

وَ أَمَّا الْبَاقُونَ مِنْ قَوْمِ نُوحٍ (ع) فَأُغْرِقُوا لِتَکْذِیبِهِمْ لِنَبِیِّ اللَّهِ نُوحٍ (ع) وَ سَائِرُهُمْ أُغْرِقُوا بِرِضَاهُمْ بِتَکْذِیبِ الْمُکَذِّبِینَ

وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِیَ بِهِ کَانَ کَمَنْ شَهِدَهُ وَ أَتَاهُ.»

(از امام رضا پرسیدم: برای چه خداوند همه اهل دنیا را در زمان نوح غرق کرد، در حالیکه در بین ایشان کودکان و بی‎گناهان بودند؟

امام رضا فرمودند: در بین ایشان کودکان نبودند. چون خداوند مردان و زنان قوم نوح را نزدیک به چهل سال عقیم کرده بود، وقتی نسلشان منقطع شد و کودکی بینشنان نبود غرقشان کرد. و خدا هرگز بی‎گناهان را عذاب نمی‎کند

و اما آنانکه از قوم نوح غرق شدند دو گروه بودند، گروهی چون نوح را تکذیب کردند غرق شدند و دیگر گروهی که چون به فعل گروه اول راضی بودند غرق شدند

و اگر کسی از انجام عملی دور باشد، اما در دل به آن رضایت بدهد، مثل کسی است که به آن عمل نزدیک بوده و آن را انجام داده است)


و اما گروهی دیگر از نخبگان حامی روحانی و یا سکوت‎کننده در برابر ستم‎ها و نارواهایش، کسانی هستند که سال ۸۸ مخالف جریان اصلاحات بودند. اما در برابر مانورهای رسانه‎ای و خیابانی جنبش سبز (پیش و پس از انتخابات) در درون خود تحقیر و منفعل شدند. فحش شنیدند و شنیدن فحش‎ها برایشان گران بود. چه اینکه از ابتدا هم گره‎خوردگی این جماعت با جریان انقلاب صرفا یک گره‎خوردگی سیاسی، احساسی و رونمایی بود، نه اعتقادی و دینی و ریشه‎دار. گروهی در همان ایام خود را باختند، گروهی پس از ۸۸ و گروهی پس از ۹۲. این جماعت اگر این‎بار سکوت کردند یا از روحانی حمایت کردند فقط به خاطر این  بود که می‎خواستند جزو «فحش‎خورها» نباشند و جزو «برنده‎ها» باشند.  چون رسانه‎ها و دانشگاه‎ها (از دیرباز) و اعتبار و ثروت و قدرت دولت (از چهارسال پیش) کامل در دستان اصلاحات‎چی‎هاست. دنیا این طرف است و این‎ها گدایانش. لذا این گروه آنقدر حقیرند که حتی ارزش مورد خطاب قرار گرفتنم را ندارند و چون گروه قبلی با ایشان سخن نخواهم گفت.


خوشا به حال شهید چمران، خوشا به حال شهید همدانی، خوشا به حال دایی حسنم ... خوشا به حال همه شهیدانی که امروز در کنار ما نیستند و روزهای دشوار ایران و اسلام را نمی‎بینند.


یاعلی‎مدد.


نظرات  (۱۹)

از اون متن هایی بود که بی تشکر نمیشد از کنارش گذشت
متشکر از نگارش این مطلب
پاسخ:
نظر لطف شماست
ممنون که مطالعه کردید
واقعیت این است که جریان اصولگرا مدت هاست که باور پذیری خود را نزد مردم از دست داده. مقدس سازی و داعیه بهشتی زمان و رجایی زمان بودن و سخن از محرومین و مستضعفین، در کارکردی متناقض بلای جان آنها شده. مردم مت هاست در تعقل ورزی جناح راست مشکوک اند و لذا سعی میکنند حکومت را به کسی بسپارند که اگر گرهی از مشکلات معیشتی آنها باز نمی کند بدتر همه چیز را خراب نکند. یک کلام، نتیجه انتخابات، آری به روحانی نبود. نه به دروغ و تزویر و مقدس مابی بود.
پاسخ:
سلام
بر سطر نخستتان تا حدی می‎توانم صحه بگذاریم. چه اینکه در یادداشت یک ماه پیشم بنده نیز مقدس‌مآبی و بهشتی دوم بودن و امثال ذلک را تمسخر کردم و نسبت به آن هشدار دادم
اما نتیجه انتخابات مشخصا فرق دارد با آنچه شما می‎فرمایید. مردم به «قدرت» رأی دادند و به «ضعف» نه گفتند. و الا مجسمه‎ای گویاتر و زیباتر از آقای روحانی برای «دروغ و تزویر» پیدا نخواهیم کرد.
مردم به قدرت رأی دادند . √ √
...
خوش به حال همه ی شهیدانی که نیستند و روزهای دشوار اسلام و ایران رو نمی بینند . 
پاسخ:
آخه بعضی وقتی احمدی‎نژاد رای می‎آورد، به مردم و حماقتشان فحش می‎دهند یا مدعی تقلب گسترده می‎شوند
اما وقتی روحانی با همان سازوکار رای میاورد و بلکه بدتر، شروع میکنند به تفسیرهای فوق نخبگانی رای مردم
البته که کسی منکر وعده های دروغین جناب روحانی نیست. شاید مردم تحمل شنیدن وعده های دروغ را داشته باشند اما تحمل شعار های دروغین را به هیچ وجه! حل مشکلات در مدت صد روز یک وعده دروغین است و بوی بهشتی آمد و یاور محرومین و مستضعفین یک شعار دروغین!
اگر شعار های توخالی و دروغین را هم جزو دروغ بشمارید، خواهید دید که مجسمه هایی بس گویا تر و زیباتر از جناب روحانی پیدا می شوند.
پاسخ:
تفاوت اینجاست:
شعار دروغین را یک یا چند هوادار نابخرد کاندیدا می‎دهند
اما وعده و سخن دروغ را خود کاندیدا اعلام می‎کند
به همین خاطر مجسمه هنوز روحانی ست :)
👌👌👌🤐🤐🤐
پاسخ:
یاعلی
وقتی در ایام انتخابات انتقاد کردید از اصرار قالیباف بر ماجرای دختر وزیر امیدوار شدم به منطق و اخلاق گرایی در اصول گرایان جوان
اما حالا
کاش کمی صبر می کردید برای نوشتن این مطلب که خشم تان از باخت بر آن تأثیر نگذارد
(فقط یک ایرانی مسلمان شدیدا عصبانی رییس جمهور منتخب و قانونی مملکت که حکمش را هم ولی فقیه تنفیذ می کند مجسمه گویای تزویر و دروغ می خواند)
صرفا جهت اطلاع
فیلم سخنان روحانی در مورد ایجاد شغل در نت موجود است همه دیدند شما هم ببینید
روحانی می گوید اگر ما بتوانیم سالانه ده میلیون گردشگر داشته باشیم اینقدر شغل ایجاد می شود
از شما که اهل ادبیات هستید بعید است از مشاوران خبره قالیباف هم بعید بود چنین ابله فرض کردن مردم
در نکته بعدی که گفتید بیست میلیون گردشگر در طول چهارسال دوره یازدهم امده
در آخر از همه چیز گفتید جز جناب تتلو نقش ایشان را چطور فراموش کردید؟
پاسخ:
سیر منطقی سخنان گهربارتان یکی دوجا گم شده 
علی‎ای‎حال:
1. اگر اینطور باشد که صرفا ما هروقت به نفعشان سخن بگوییم، «ناشناسان جوان و نوجوان» به منطق و اخلاق‎گرایی در ما امیدوار شوند؛ این جماعت ابتدا باید به نبود منطق و اخلاق‎گرایی در خودشان افسوس بخورند
2.حکم بنی‎صدر هم تنفیذ شده بود. آیا نباید از او هم انتقاد می‎شد؟ حکم احمدی‎نژاد هم تنفیذ شده بود. آیا شما و همفکرانتان از نقد و دست‎کم توهین به ایشان خودداری می‎کردید؟!
3. معلوم است هم متن مرا سرسری خوانده‎اید هم هنگام پخش سخنان آقای قالیباف حواستان جای دیگری بوده. خوش به حال آقای روحانی با چنین هوادارانی ! به ویژه که خودتان پاسخ خودتان را در همین کامنت هم نوشته‎اید! :)

«روحانی می گوید اگر ما بتوانیم سالانه ده میلیون گردشگر داشته باشیم اینقدر شغل ایجاد می شود»
«در نکته بعدی که گفتید بیست میلیون گردشگر در طول چهارسال دوره یازدهم امده »

خب پس سوال چیست؟!
یکبار دیگر اینجا شرح می‎دهم
اولا شرط دوم هم تابع وعده نخست است و خودش وعده آقای روحانی و بر عهدۀ ایشان است. ایشان دو وعده مشروط به هم داده‎اند. یک: ده میلیون توریست میاوریم. دو: چهارمیلیون شغل ایجاد می‎کنیم.  اگر دومی به خاطر محقق نشدن اولی محقق نشده؛ یعنی ایشان دو وعده محقق‎نشده دارد. چون ده میلیون توریست را هم خودشان باید میاوردند.
ثانیا: فرض بگیریم، سفسطه آقای روحانی را نفهمیدیم و استدلال بالا به ذهن خطور نکرد. عرض کردم: تنها چندروز قبل از مناظره بود که معاون گردشگری دولت یازدهم (مرتضی رحمانی) در سایت دولت اعلام کرده بود «بازدید حدود ۲۰ میلیون گردشگر خارجی از ایران در دولت یازدهم»!!! اینجا لینک هم گذاشتم. پس اگر جناب روحانی گفته من گفتم اگر ده میلیون بیایند.. خب بیا الآن بیست میلیون آمدند! باید هشت میلیون شغل ایجاد کرده باشی نه اینکه یک میلیون را بیکار!!!!
به این می‎گویند دروغ در روز روشن با اعتماد به نفس بالا.

تتلو چه ربطی دارد به حمایت نخبگان از دروغ و تزویر جناب روحانی؟ تتلو بد است؟ از بی بی سی بدتر است؟ باشد مسئله‎ای نیست. از میرسلیم حمایت می‎کردید. رأی سفید می‎دادید. یک حمایت تتلو برابری می‎کند با آن‎همه دروغ و تزویر؟؟!
خدا حفظتان کند که کلماتتان آبی است بر آتش دل ما
خدا حفظ کند این قلم شیوا را
خدا حفظ کند این زبان حق‌گوی باتقوا را
به‌خدا قسم از صبح تا الان مشوش و غمگین بودم و حالا تازه احساس میکنم کسی حرف‌های دلم را شیواتر از من زده

پاسخ:
بزرگوارید سرکار خانم.
ممنونم که وقت گذاشتید و مطالعه کردید
نظر لطف شماست قطعا

مومن هیچگاه بن‎بست و افسردگی ندارد. آنکه باید افسرده شود کسی است که حاضر است برای رسیدن به قدرت به هر دروغ و خدعه‎ای متوسل شود.
چه جالب منم از این نسبت دادن به شهید بهشتی و اینا خوشم نمیومد فکرمیکردم مشکل از منه
پاسخ:
ما اگر نابخردان داخلی را سر عقل بیاوریم، شکست دشمنان خارجی کاری ندارد
ای خشونت طلب
ای متحجر
ای نامعتدل
از یک قشری بی سواد عقده ای شکست خورده ی نا امید بی تدبیر جز این نوشته انتظاری نمی رود.
حسادت از سراسر و شراشر متن ات می بارد.
برای امثال شما نباید اظهار تاسف کرد و آرزوی شفا داشت
باید اول بدهند اسمت را عوض کنند تا هم نام رئییس جمهور محبوب و مردمی و مبارز و با عرت و نترس و مودبمان نباشی
بعدا ببرندت بالای کوه هیمالیا-دست کم نوک اهرام سه گانه ی سیسی- بیندازندت پایین
تا هم حسابت کف دستت بیاید و بفهمی یک کیلو آرد و یک من ماست به لف و نشر مشوش چند کیلو کره دارد و چند دانه بربری می شود
و هم مایه ی عبرتی شوی برای همگنان بی عنانت

اوس حسن
غصه نخور!
شیرت خشک میشه.
ملت ما اهل ادب و شعر و بلاغت هستن
بر فرض عدم تقلب، صنعت رد العجز الی الصدر و تجدید مطلع رو پیاده کردن
درست میشه عزیزم
به قول سیف فرغانستان: آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست/گرد سم خران شما نیز بگذرد

مهم انجام وظیفه بود. مکلف به نتیجه که نیستیم جیگر.

اما داغ به سینه ی مون گذاشتن
کوفتشون بشه الهی!
:)

پاسخ:
:)
من که متن اولم شاد بود
اما وقتی بنشینم به اینهمه فقر و فساد و بچه یتیم و زن سرپرست خانوار و جانباز و شهید ایرانی و سوری و عراقی و یمنی و بحرینی و لبنانی و... فکر کنم، تصمیم می‎گیرم با دوستان مدعی محکم سخن بگویم.
راستی یادم رفت به خاطر تیتر قشنگتون تشکر کنم.
[گل]
پاسخ:
یاعلیمدد
از قضا تیتر کار رفیق شیرازیمان است. باید از او تشکر کرد.
سلام.
اونا به اون چیزی که میخوان نمیرسن! همون طور که عمر سعد نتونست از گندم ملک ری بخورد...
همه چیز در تاریخ اومده...
شما عاشورایی باشید...

پاسخ:
سلام علیکم
خدا کند ما واقعا عاشورایی بشویم. یعنی در ته ته دلمان. نه در شعارهایمان. اگر کسی عاشورایی شود دیگر با بالا و پایین دنیا، بالا و پایین نمی‎شود.
آیا سیصد هزار نفری که در مصلی و میتینگ های مختلف شعار بوی بهشتی و یاربهشتی آمد می دادند یک یا چند هوادار نابخرد بودند؟ ضمن اینکه کاندیدای محترم نباید به خاطر این شعار ها که همه از بلندگوی خودشان خارج میشد و مردم فقط تکرار کننده بودند تذکر میداد؟! خب اگر میخواهید عقل را بفرستید مرخصی و چشم را بر روی واقعیت ببندید حرفی نیست. ولی آنچه واضح است این است که مقدس سازی و مایه گذاشتن از مفاخر انقلاب کار این جماعت است.
پاسخ:
حداقل آن زمانی که من بودم در مصلی نگفتند. ولی در میتینگ‌ها عموما کار دست مجری جلسه است. و مجری مصلی هم از آن جوگیرها بود. احتمالا او دم می‎داده.
البته من اگر جای آقای رئیسی بودم نسبت به این امر تذکر می‎دادم و اگر ایشان چنین نکرده اشتباه کرده
چنانچه رهبری همیشه در این موارد تذکر می‎دهد و خودش را هیچ می‎انگارد

برادرجان، من امیدوارم جماعت نابخردِ هم‎رأی ما تکان خورده باشند و عوض شده باشند، خیلی‎ها را هم به چشم دیدم، شما چه اصراری داری ناامید باشیم؟ :)
گفتم عصبانی هستید
اول بیست میلیون گردشگر در چهارسال می شود سالی پنج میلیون نه ده میلیون
دوم اگر_ما بتوانیم_ سالانه_ ده میلیون گردشگر داشته باشیم یک میلیون شغل ایجاد می شود
چطور ما سالانه ده میلیون گردشگر داشته باشیم وقتی به سفارت یک کشور خارجی (ولو بدترین و ظالم ترین کشور دنیا) حمله می کنیم؟

پاسخ:
شما هرطور می‌خواهید بفرمایید
من چه عصبانی باشم چه نباشم منطقی هستم، آیا شما هم منطقی هستید؟

ایشان در فیلم می‎فرمایند، اگر ده میلیون توریست بیاید، چهار میلیون شغل خواهیم داشت. قید زمانی مبهم است. اگر طی چهار سال باشد، میشود همان هشت یلیون شغل. اگر منظورشان طی یکسال باشد؛ چه بدتر! ایشان باید طی این چهارسال چهل میلیون توریست آورده باشند و 16میلیون شغل ایجاد کرده باشند! آیا این اتفاق افتاده؟ :)

سوال دومتان به اصلاح اهل منطق، سالبه به انتفاء موضوع است. شما می‎فرمایید «ما چطور در چنین شرایطی ده میلیون گردشگر داشته باشیم؟» حال آنکه خود دولت اعلام کرده «ما در همین شرایط بیست میلیون گردشگر داریم!» پس شما دارید از چیزی دفاع می‎کنید که خود دولت ضدش را می‎گوید :)

انبوه وعده‎های عمل نشده جناب روحانی و انکار و اصلاحشان دیگر ضرب المثل شده اند http://www.aparat.com/v/oFE4h
تاریخ تکرار مکررات است وامان از بشر فراموشکار
از تتلو گفتم چون نمی توانید از انتخابات حرف بزنید و این اتفاق را نادیده بگیرید
شاید تأثیر همان دیدار و همان عکس و فیلم موجب کاهش آرای آقای رئیسی شده باشد
یادآوری می کنم
در سال۸۸ همین اتفاق برای آقای کروبی افتاد دیدار ایشان با ساسی مانکن خاطرتان هست؟ آن روزها شما و دوستانتان چه گفتید؟

پ.ن: حتی در تحلیل دیدار با تتلو هیچکدام از کلیپ های هواداران آقای رئیسی به اندازه حرفهای شهرام شکوهی در معرفی تتلو آنچه بود و هست منصفانه نبود(در تمام کلیپ ها اصرار بر توبه ایشان بود بدون حرفی از گذشته او در حالی که شکوهی با گفتن تمام حقیقت همه را به همدلی با یک جوان دعوت کرد)
پاسخ:
موضوع این یادداشت من علت رأی نیاوردن آقای رئیسی نیست. قطعا به نظر من هم دیدار جناب تتلو با آقای رئیسی در کاهش رأی ایشان موثر بوده و در مجموع کار درستی نبوده است. 
چنانچه دیدار آقای کروبی با ساسی مانکن و دیدار آقای روحانی با خوانندگان «سوسن خانم» کار زیبایی نبود و البته که تتلو به این دو مورد شرف داشت

آنچه ما اینجا نوشتیم این است که نخبگان حامی روحانی به چه دلیلی از روحانی حمایت کردند و چشم بر دروغ‎ها و تزویرها و اشتباهات فاحشش بستند؟!
و گرنه کسی که می‎خواهد به خاطر حمایت تتلو از رئیسی به روحانی رأی بدهد؛ خب آن طرف هم سوسن خانم و خیلی چیزهای بدتری وجود دارند.
حمایت نخبگان باید از آدمی باشد که آنقدر درایت داشته باشد که دو قدم جلوتر خودش را ببیند 
مگر می شود آدم بالاترین مقام اجرایی کشور باشد و عواقب دیدار های رسمی خودش را نتواند حدس بزند
مگر می شود آدم برنامه مدون داشته باشد بعد سه بار بپرسند منابع تأمین مالی این یارانه سه برابری کجاست جواب ندهد؟ اصلا منطق پرداخت چنین یارانه ای کجاست؟
بعد هم نه من که اکثر آدم هایی که چندین دولت را به چشم خود دیدند دیگر منتظر معجزه از هیچ دولتی نیستند همین که یک دولت خرابی فجیع به بار نیاورد ما را بس
پاسخ:
آقای روحانی وقتی آن ودعده‎های درخشان را می‎داد داشت جلوی خودش را می‎دید؟
وعده‎هایش مبنی بر بی‎نیازشدن مردم از دولت، رفع مشکل بیکاری، رفع مشکل رکود، رفع تمامی تحریم‎ها با برجام و موفقیت برجام ... ؟!
وقتی داشت با سوسن‎خانمی‎ها و خیلی‎های دیگر  دیدار می‎کرد و عکس یادگاری می‎گرفت چطور؟
آیا منتظر فجایعی بالاتر از تعطیلی مهمترین تولیدی‎های ایرانی، چندبرابر شدن واردات، رکود، بی‎عزت شدن و حقیر شدن پاسپورت ایرانی در مجامع بین‎المللی، تجاوز به نوجوانانمان در جده و... هستید؟!
پس شما خیلی جنبۀ بالایی دارید!

مسئله این است: آیا واقعا به خاطر حمایت امیر تتلو از آقای رئیسی، به روحانی رأی دادید؟! آیا اینهمه فجایع و تحقیرها با یک حمایت تتلو برابری می‎کند؟!
نه خیر. مسئله شما این نیست. اگر امیر تتلویی هم وجود نداشت شما به روحانی رأی می‎دادید.
خیلی هم عالی آقای صنوبری
پاسخ:
نظر لطف شماست
قصد جسارت ندارم ولی یه دسته رو به نظرم جا انداختید،یه سری افرادی که سکوت کردن (امثال خود من) حس کردن اگه قرار به حرکت علیه این دولت دروغ هست (کسی اگه تا اینجا رو رد کنه آدم منصفی نیست) رهبر معظم استارت این کار رو خواهند زد و به طور غیر مستقیم و ارشاد گونه با یه سری مخالفت میکردن ولی این کار رو نکردن و هدف رهبر شرکت حداکثری مردم در انتخابات بود.اگه این هدف نبود،شدید ترین حملات رو علیه این دولت میتونستم و خیلیای دیگه میتونستن انجام بدن و اتفاقا کاملا مستند و متقن هم میشد پیش رفت چرا که خطا های این دولت به شدت آشکار بود (از امور خارجه تا سایر جنبه هایی که شما هم اشاره کردین) ولی با انجام چنین روشن گری هایی قبل از انتخابات یه عده از رای دادن دلسرد میشدن و حتی اگه یه نفر از کسانی که به اصلاحات تمایل داشت با روشن گری امثال من از رای دادن منصرف میشد من باید پاسخگوی این مسئله می بودم چرا که رهبر معظم شرکت در انتخابات رو یک فریضه اعلام کردن پس من به نوعی در گناه شخصی که از رای دادن منصرف شده شریک میشدم.پس لزوما سکوت یه عده جزو دسته بندی شما نیست و البته الآن بعد از انتخابات به مدت ۴ سال فرصت برای روشن گری دلسوزان هست.
پاسخ:
شک دارم شوخی نکرده باشید
علی‌ای‌حال:
یک: طبیعتا رهبری از هیچ فردی پیش از انتخابات حمایت نمی‎کند و طبیعا در انتقاد از این افراد هم از حدی بیشتر ورود پیدا نمی‎کنند؛ چون رهبرند. باید حتی‎الامکان بی‎طرف باشند. اما درباره من و شما مسئله فرق می‎ند. اگر من و شما هم از کسی طرفداری نکنیم و از کسی انتقاد نکنیم رسما انتخابات را مسخره کرده‌ایم.
دو: اصلا بالارفتن مشاورت حداکثری و پرشور شدن انتخابات بدون همین انتقادها و جدیت در نقد طرفین امکان تحقق ندارد
سه: حتی خود رهبری هم خیلی وقت‎ها در حین انتخابات از رئیس جمهور و دولت انتقاد کرده و می‎کنند. امسال هم این اتفاق را شاهد بودیم. هم درمورد موضوع 2030 هم درمورد مسجد حظیره و هم در موضوع اینکه چه چیزی سایه جنگ را از کشور دور کرد.
فلذا استدلال حضرتعالی، فاقد مقدمات صحیح است
هرکه تنهایی نزد قاضی برود، راضی برمی گردد. 
این نوشته من را روشن کرد که واقعا خائن هستم! خودم هم خبر نداشتم! 
متاسفانه فضای مجازی برای بحث و استدلال مناسب نیست. 
علی ای حال ادعاهای زیادی در این نوشته مطرح کرده اید و استدلال خود را بر آن ها بنا کرده اید که در بیشترشان می شود تشکیک کرد. 
کسی که انکار کند تورم و رکود اقتصادی از زمان دولت نهم آغاز شد و در دولت دهم شدت گرفت و تبعاتش تا  دولت یازدهم ادامه داشت، در عدالتش شک میکنم. 
ما سال 92 هم انتظار معجزه از دولت روحانی نداشتیم و هنوز هم نداریم. 
این که کسی خس و خاشاک خواندن مردم توسط احمدی نژاد در سخنرانی سرشار از غرور و مستانه اش پس از پیروزی در انتخابات را تهمت بنامد، برایم عجیب است. 
اما در بحث برجام اختلاف نظرمان جدی است در کامنت بعدی آن را پی می گیرم. 
من اکثر مخالفت های رسانه ها با برجام و سنگ اندازی های پیش پای وزارت خارجه را ناشی از این می دانم که عده ای داشتند از عدم شفافیت ناشی از تحریم ها سود می بردند. مثالش باندهای قاچاق دارو. بسیاری از این سروصداهای رسانه ها علیه برجام به نظر من ناشی از وطن پرستی نیست اما من شما را به خیانت متهم نمی کنم. یک مثال میزنم: 
یادم هست هنگام امضای قطعنامه 598 در خبرها آمد که چند نفر از احتکار کنندگان با شنیدن خبر سکته کرده اند. حتی مدتی سوژه ی گل آقا و طنزهای تلویزیونی بودند. یعنی داشتند از شرایط جنگ سودهای آن چنانی می بردند که یکهو نقشه هایشان نقش بر آب شد! همان موقع عده ای از جوانان پرشور رزمنده که در جبهه ها بودند با عجله خودشان را به تهران رساندند تا از طریق منابع معتبر اطمینان حاصل کنند که خود حضرت امام با این کار موافق بودند. ایشان هم ضمن این که اعلام کردند که با این کار جام زهر را نوشیده اند اما با اعلام صریح موضعشان جلوی دعواهای داخلی را گرفتند. اگر این کار را نمی کردند همان ها که از شرایط جنگ سود می بردند از احساسات پاک مذهبی و وطن دوستانۀ جوانان رزمنده سو استفاده می کردند. 
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">