دوباره: پناهیان، خردگریزی و انتخابات!
(بعدنوشت: بحمدالله برجک جهالت را زدیم و جناب حرفشام را پس گرفتند (اینجا). لکن این تنبههای دقیقهنودی فایده ندارد و جلوی تبعات نابخردی را نمیگیرد. به نَفَسِ از منبرِ امام حسین (ع) برآمدۀ این آقایان مخلص، در تیراژ بالا و قربه الی الله، لیستهای احمقانه در سراسر شهر ما حاضر شدهاند، مخصوصا مناطق مستضعف. مگر میشود اینهمه لیست را جمع کرد؟ مگر میشود جبران کرد؟)
تقریبا با شرایط جدید نظرم دارد عوض میشود. به سمت تلخترین و جبریترین گزینه: رأی به همۀ لیست جامعه مدرسین و ائتلاف اصولگرایان.
فکر نمیکردم اینطور بشود، ولی انگار باز بوی خردگریزی در فضا پیچیده است. سهچیز باعث شد این اندیشۀ جدید در من روشن شود. یکی مرور یادداشتهای پیشگویانهام در انتخابات 92 . اما دو عامل بیرونی خارجی بودند و هردو نشان از اینکه حماقت و جهالت نمیمیرد، رنگ عوض میکند. حمقا و جهلۀ قوم، نابود نمیشوند، خود را پنهان میکنند و به وقت نزول بلا، آشکارا بر سر جامعه نازل میشوند. توجهتان را به این دو نکتۀ بیرونی جلب میکنم:
1. در شبکههای تلگرامی، برای مقابله با لیست آقای هاشمی در خبرگان، مدعیان حزبالله و اصولگراییِ بیفکر لیستی درست کردهاند به نام «غیرمشترکین»! در این لیست مشترکین لیست جامعه مدرسین با لیست آقای هاشمی، حذف شدهاند و فقط همان دو سه نفر مغضوب آقای هاشمی و یکی دو نفر مستقل هستند به گمانم. حماقتی را که انتظار داشتم طرفداران هاشمی مرتکب شوند، را آخر این نابخردان پای ثابت خودمان انجام دادند.
2. مصاحبهای از آقای پناهیان (کسی که تحلیلهای فاجعهبار دقیقهنودیاش در انتخابات قبلی را بنده در قسمتی از یک مقالهی علمی به ریشخند گرفته بودم) منتشر شده است (اینجا) و ایشان در این مطلب با هوش سرشار ریاضیشان به این نتیجه رسیدهاند که در خبرگان شبیه به روش بالا باید عمل کرد و از رای دادن به آیتالله موحدی کرمانی (سرلیست اصلی!) و آیتالله ریشهری باید اجتناب کرد چون ممکن است اینها رای بیاورند و آقایان جنتی، مصباح و یزدی رأی نیاورند.. اول فکر کردم لابد مصاحبه دروغ است، امکان ندارد این آدم با اینهمه تجربۀ اشتباهی که قبلا برای امت حزبالله آفریده، بتواند اینقدر متهور باشد هنوز. بعد رفتم سایتشان دیدم سخنانی به همین مضمون تیتر یک است (اینجا).
اولینبار که این طرح را شنیدم، گفتم یا خود مشاور مخصوص ملکۀ بریتانیا داده، یا دیگه خیلی دست پایین بگیریم زیباکلام یا حجاریان، تازه نه برای خدعه، برای شوخی و سرگرمی. و چهبسا اصلش همین باشد و آن بیچارهها هم حیرت کرده باشند چطور شوخیشان گرفت.
جناب حجه الاسلام باهوش! اولاً از کی تاحالا فکر کردی چون شما یکچیزی بفرمایید لابد امت حزبالله همه مطیع امرتان هستند؟ از تجربۀ کمدی سیاه 92تان که قسم میخوردید جلیلی میرود به دور دوم؟! پس در درجۀ اول تنها لطف سخنتان این بود که لیست امت حزبالله بشکند. بعضی به حرف تو عمل میکنند و خیلیها نه (مثل گذشته) و رأی انقلابیون خراب میشود.
ثانیاً یک محاسبۀ عقلی: آقای هاشمی رأی لیست خودش را دارد، رأی حزبالله را ندارد. آقای جنتی رأی لیست خودش را دارد رأی اصلاحطلبان را ندارد. آقای موحدی و امثالهم (که ابتدا از سوی جامعه مدرسین معرفی شدهاند و از انگلیس هم برائت جستهاند و ...) در هر دو لیست هستند و هر دو رأی سازمانی را دارند. در این شرایط رتبههای اول به ایشان میرسید و ایشان در انتخابات میدرخشیدند و در معنا یعنی فکر و اندیشۀ ایشان که اصل فکر و اندیشۀ انقلاب است و هویت صنفی اصلیشان که جامعتین است میدرخشید. حالا با این تدبیر شما و همفکرانتان این رأی خراب میشود، نهتنها به خواستۀ انقلابیتان در اولشدن و راهیابی آقای جنتی نمیرسید بلکه شاید راهیابی یا اولشدن امثال آقای موحدی را خراب کنید و برادران دوقلوی رفسنجانی بر رتبۀ اول و دوم بدرخشند.
ثالثاً آخر شما چطور به خودتان اجازه میدهید برنامهریزی و تلاش و حرف آنهمه آیتالله، آنهمه مردان خدا را زیرپابگذارید؟! واقعاً حجت شما پیش خدا چیست؟!
آقای پناهیان که دمش گرم است، فقط میخواهم بدانم آیا آن کسانی که در انتخابات ریاستجمهوری با طناب پوسیدۀ ایشان و امثال ایشان به ته چاه فروافتادند، اینبار نزد خدا و شعور خودشان حجتی دارند تا به پناهیان و پناهیانها گوش کنند؟!
راست گفتهاند که «دشمنِ دانا به از نادان دوست». هاشمیجانم بخند به ریش ما که فعلا تو برندهای با این «نفوذی»های ناخودآگاه و قربه الیاللّهت!