در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

تراژدی کمدیک شهرداری محمدعلی نجفی

سه شنبه, ۲۱ فروردين ب.ظ



قسمت اول: نوشته شده در 17اسفند 1396

چه‌کسی فکرش را می‌کرد که هر‌روز فعالیتِ آقای «محمدعلی نجفی» در شهرداری تهران، خود نکوداشت و تبلیغی عملی شود برای دوران شهرداری دکتر «محمدباقر قالیباف» .

قالیباف اگر بخواهد باز هم نامزد ریاست‌جمهوری شود، با این افتضاحات دولت و شهرداری دیگر نیازی به تبلیغات ندارد.

 

دوران کوتاه مدیریت نجفی بر شهر تهران یکی از مفتضح‌ترین و مضحک‌ترین مدیریت‌ها در تاریخ شهرداری تهران است در همه شئون، (چه آنانکه به چشم آمدند و مورد اعتراض مردم واقع شدند، چه آنانکه نهان مانده‌اند هنوز). دوران شهرداری نجفی یعنی دوران بروز و ظهور کامل و خالص مدیریت کشور به روش اصلاح‌طلبان: کار نکن، متهم کن.

 

 مدتی بود که سیاسی نمی‌نوشتم و نمی‌خواستم هم بنویسم. اما در روزهای اخیر که بحث «رقص دخترهای نوجوان» در محضر و دربار جناب نجفی مطرح شده، نگران شدم که به این موضوع زیاد پرداخته شود. نجفی نباید به خاطر مجلس رقص محکوم شود. نباید به خاطر مجلس رقص برکنار شود. مدیر نالایق، ناتوان و ناکارآمد باید به خاطر بی‌لیاقتی و ناتوانی و ناکارآمدی‌اش عزل و محکوم شود و سیلی بخورد. بزرگ‌شدنِ اتهام نجفی به شرکت و تایید مجلس رقص، خود پوشش و حجابی است برای پنهان‌شدن اتهامات فراوان او در ناکارآمدی و بی‌لیاقتی مدیریتی.

 

من از اینکه چنین برنامه‌ای در مجلس جناب نجفی و تحت اشراف ایشان برگزار شد و ایشان هم هیچ به روی مبارک نیاوردند تعجب نکردم. زن در منظر انسانی که اندیشه‌ی توحیدی و الهی نداشته باشد البته چیزی جز ابزار لهو و لعب و مجلس‌گردانِ عیش و نوش نیست. زن در منظر مرد بی‌مقدار البته که بی‌مقدار است و از کودکی باید به خاطر قر و اطوار آمدن تشویق شود و روی سن برود. زن در منظر فرد محروم از تربیت معنوی و کرامت اخلاقی، انسان نیست و کمال انسانی ندارد، نهایتا ابژه و موضوع سرگرمی و لذت است و جز این حظی از وجود آگاهانه‌ی انسانی ندارد. البته که این‌ها در این برنامه، تعریفِ زن را به پیش از 57 و حتی پیش از اسلام بازگرداندند. بحث مخالفت با موسیقی و هنر و شادی نیست (حتی خود رقص هم جای بحث دارد و قابل تشکیک و ترتب است، که البته نوع رقصی که در ابتدای فیلم منتشرشده بود نازل‌ترین ومبتذل‌ترینش بود) بحث نوع نگاه به مسائل و عقب‌گرد فرهنگی است از آن اندیشه گرامی و فرمایش والای «امام خمینی» : «این مقام زن نیست؛ این عروسک‌بازی است نه زن. زن باید شجاع باشد؛ زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت بکند، زن آدم‌ساز است، زن مربی انسان است.». وگرنه اسلام نه مخالف حضور اجتماعی زن است نه مخالف هنر و هنرمندی و پیشرفت و موفقیت او. زنی که امثال ایشان تربیت می‌کنند زنی است که دیروز اعراب جاهلی و پهلوی و امروز حکام فاسد خلیج و ترامپ مد نظر دارند: ملعبه.

 

اما از این برادرتان بپذیرید و گناه این خیانت بزرگ فرهنگی را بگذارید گردن راهبرد فرهنگی کلی مسئولانِ خودباخته و بی‌شخصیتِ فعلی. به نجفی کاری نداشته باشید. بگذارید او خودش خودش را ویران کند. چنانچه در مسئولیت قبلی‌اش با «شیردال تقلبی» چنین کرد.

 

تنها چیزی که همه دوست‌داران ایران با هر سلیقه سیاسی را در همان ابتدا متحیر کرد این بود که چرا اصلاح‌طلب‌ها به جای «محسن هاشمی» که دست‌کم تجربه مدیریتی قابل‌ قبول‌تر و آشنایی بیشتری با موضوع مدیریت شهری داشت، مدیریت تهران را به نجفی دادند. چقدر یک جناح سیاسی می‌تواند از عرق ملی و شرافت وطنی تهی باشد که منافع مردم و سرزمینش را پای انتخاب‌های سیاسی قربانی کند. انتخاب هاشمی هم انتخابی بیگانه با سیاست و اندیشه‌ی حزبی اصلاح‌طلب‌ها نبود، اما رجحان نجفی بر هاشمی -علی‌رغم افتضاحات مدیریتی و کاری پیش از اینش- فقط به این دلیل است که او در منظر این جماعت سرپرده‌تر، خودی‌تر و سیاست‌بازتر است.

 

حداقل بعد از مدیریت قالیباف این را می‌فهمیم که مدیریت یک کلان‌شهر، یک کلان‌مرد و کلان‌مدیر می‌خواهد، نه خرده‌مدیر و چهره‌ی تزئینی.


 

.قسمت دوم: نوشته شده در 25اسفند 1396

ظاهرا هفته گذشته من در اتفاقی عاشقانه و خارق‌العاده داشتم به همان چیزی فکر می‌کردم که محمدعلی نجفی فکر می‌کرد.

اینکه واقعا چه دورۀ مفتضحی شده این دورۀ شهرداری؛ اینکه ادارۀ شهر بزرگی مثل تهران کار امثال من و نجفی نیست. نشان به این نشان که پس از اینکه من متنم را منتشر کردم نجفی هم در حرکتی عاقلانه استعفا داد.

 

البته تبلیغات‌چی‌های اصلاح‌طلب طبیعتا کاری به بود و واقعیت ماجرا و فکر دوتاییِ من و نجفی نداشتند. آن‌ها برای این تربیت شده‌اند که چگونه هر اتفاقی در هرکجای جهان بیفتد را طوری بازنمایی کنند که انگار موفقیتی دیگر یا مظلومیتی دیگر برای هم‌حزبی‌هایشان بوده است. به همین‌ خاطر تیترها و عکس‌هایی را برای استعفای مفتضحانه نجفی برگزیده‌اند که اگر کسی با فضای سیاسی ایران آشنا نباشد -چنانچه عرض شد- فکر می‌کند صاحب عکس هنگام جان‌فشانی در حومه ادلب یا لاذقیه به شهادت رسیده است، یا وقتی شهروندان تهران زیر بوران برف یا انبوه آلودگی یا استرس زلزله گرفتار بودند، جناب شهردار خود را به وسط میدان رسانده و حتی پیرمرد باغبانی را که زیر گاری گرفتار شده بوده با نیروی شگفت و روحیۀ جهادی خود نجات داده! (یک روزدر مادلن! یک روز در تهران!)


 

با این‌حال من و نجفی که خودمان می‌دانیم اوضاع از چه قرار است. می‌دانیم ماهی مرده را هر وقت از آب بگیریم خدمتی کرده‌ایم به سلامت آب. می‌دانیم که در این مدت هواداران آتشین اصلاح‌طلبان هم چقدر از اوضاع شهر خشمگین بودند. می‌دانیم تیتر «تنهاترین شهردار» روزنامه آفتاب یزد چقدر شوخی است برای شهرداری که دولت و مجلس و شورای شهر و رسانه‌‌های اجاره‌ی و زنجیره‌ای پشتش هستند. می‌دانیم این قالیباف بود که در زمان شهرداری‌اش دوتا رئیس جمهور علیهش بودند و از سر رقابت با قلدری بودجه‌اش را قطع کرده بودند، نه نجفی. من و نجفی خودمان می‌دانیم تا همینجایش چقدر ختم به خیر شده.  حالا اگر روزنامه آرمان جازدن نجفی را با تیتر «نجفی جا نزد» اعلام کرده و روزنامه اعتماد با تعبیرِ «رانده از بهشت»، کنار‌ه‌گیری مفتضحانه را به کنارگذاشته‌شدنِ مظلومانه تحریف کرده به بلاهت خودشان و هوادارانشان خندیده‌اند.

 

آقای نجفی و حامیانش علت استعفا را «بیماری» عنوان کرده‌اند. وقتی این خبر را شنیدیم یاد دیگر استعفاهای نجفی افتادیم که دلیل آن‌ها هم بیماری عنوان شده بود. از جمله استعفا از سازمان میراث فرهنگی پس از افتضاحاتی چون شیردال تقلبی .  اگر این سخن راست باشد -که از منظری هم هست-  سوال این است که چرا اصلاح‌طلبان برای مسئولیت‌‌های خطیر که هر لحظه‌اش هزینه‌ای ملی دارد، اصرار بر استخدام افراد بیمار دارند؟ یعنی این جماعت دربرابر منافع سیاسی و حزبی درصدی هم برای منافع ملی ارزش قائل نیستند؟!

 

قسمت سوم: 19فروردین

نجفی در توضیح علت استعفایش گفت: حفظ مسئولیت با این بیماری خیانت در امانت است و اگر با این وضعیت عهده دار مسئولیت شهر باشم، به شهر لطمه می‌خورد. از دوستانم در شورا تقاضا دارم این موضوع را به مسائل سیاسی ارتباط ندهند؛ اصلی‌ترین علت تقاضای بنده بیماری است.

 

قسمت چهارم: 19فروردین

در پنجاه و دومین جلسه شورای شهر تهران ، نمایندگان مردم به استعفای نجفی رای منفی دادند تا نجفی همچنان سکان شهرداری تهران را به دست داشته باشد. در اولین جلسه رسمی امروز شورا اعضا با 16 رای مخالف و 4 رای موافق استعفای نجفی را نپذیرفتند.

 

قسمت پنجم: 20فروردین

شهردار تهران به توصیه پزشک معالج خود مجددا استعفا داد!


قسمت آخر: 21فروردین

پنجاه و سومین جلسه شورای شهر تهران با موضوع بررسی مجدد استعفای محمد علی نجفی شهردار تهران در غیاب شهردار برگزار شد.جلسه علنی، استعفای نجفی درنهایت با 15 رای موافق، 5 رای مخالف و یک رای سفید پذیرفت و سمیع الله حسینی مکارم سرپرست شهرداری تهران شد.


نظرات  (۵)

  • آرزوهای نجیب (:
  • اون پاراگراف اولتون رو خوندم، یاد یه ویدئو افتادم با عنوان «چهار دلیل مخالفت بهاره آروین با استعفای نجفی». توی کانال همین خانمه هست!
    البته اگر عضو کانال احسان رضایی هستید، برید به همون کانالی که آخرین پستش رو ازش فوراد کرده ( همون پست که پسره دراز به دراز نشسته اخوان می‌خونه) ویدئو توی این کانال هم هست. (عجب آدرسی هم دادم((: )

    خلاصه اینکه این ویدئو رو ببینید تا روحتون شاد شه.
    پاسخ:
    شاید باور نکنید ولی از دو مسیر رفتم و یافتم و شروع کردم به دیدن .... ولی خیلی سخت بود. فقط سه دقیقه شو دیدم.
    لازمه تا هشت دقیقه روحم شاد شه؟!

    یک روزی به این انتخاب‌ها خود انتخاب‌کننده‌ها بلند می‌خندند
    خدا قوت جناب صنوبری،
    خب شما که تا اینجا آمدی، بقیه اش را هم می گفتی و خیال مردم را راحت می کردی.

    آنچه بنده اطلاع دارم این است که حتی علوی وزیر اطلاعات هم که دربست مجری تفکرات رئیس جمهوره، با اکراه شخصی و تحت فشار شخص روحانی، صلاحیت نجفی را برای تصدی پست شهرداری تهران تأیید کرده بود!!
    اما اخیراً که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور متفقاً بر صلاحیت اخلاقی، مالی و ... نجفی صحه گذاشته اند، او مخیر شده است بین استعفا و محاکمه و رسوایی، یکی را انتخاب کند و این شد که نجفی استعفا را پذیرفت.
    البته دو مرحله ای شدن پذیرش استعفای نجفی، تدبیر شخص خاتمی بوده و دلیل دیگری ندارد. اما در این میان، آقای منتظری دادستان کل کشور سادگی کرد و شاید هم با طراحی بازیگران اصلاحات بود که آمد با مصاحبه مبهم و غیر ضروری اش این گمانه را تقویت کرد که استعفای شهردار تهران، متأثر از پروندۀ رقص دختران در برج میلاد بوده است!
    پاسخ:
    سلام و تشکر
    والا من دیگر از پشت پرده‌ها خبر ندارم
    اصلا وقتی روی پرده همه چیز مفتضح است دیگر نیازی به پشت پرده نیست

    حق با شماست. درمورد دادستان واقعا اشتباه کرد
    سلام،
    احسنت ...
    بسیار عالی نوشتید ...

    کاملا موافقم ...
    به خصوص با قسمت اول ...
    و بحث خیانت بزرگ فرهنگی ...

    + یه نکته - شاید - بی ربط به موضوع ...
    و درباره این جمله "قالیباف اگر بخواهد باز هم نامزد ریاست‌ جمهوری شود" ...
    در تمام دوره هایی که نامزد ریاست جمهوری شد، هوادارش بودم ...
    هر گاه انصراف نداد، بهش رأی دادم ...
    ولی با انصراف بی موقعش در آخرین انتخابات، اعتمادم رو بهش از دست دادم ... 
    با تمام احترامی که هنوز به مدیریت جهادی اش ...
    و اعتقادی که به شایستگی اش دارم ...
    امیدوارم این اگر دیگه هیچ وقت اتفاق نیفته ... :|
    پاسخ:
    سلام
    خیلی ممنون که مطالعه کردید 

    + درباب آن نکته، حرف و حس شما را می‌فهمم. ولی اگر به این موضوع دقت کنیم که او چاره‌ای نداشته بهش حق می‌دهیم. قالیباف اخلاقی‌ترین کار ممکن را کرد. عمل اخلاقی یعنی بین دو ناگزیر و دو ضروری، خداپسندانه‌تر را انتخاب کنی. گرچه به ضرر خودت و هوادارت باشد.
    من که قبل از انتخابات نمی‌خواستم به او رأی بدهم و آرزومند بودم کاندید نشود: http://fihmafih.blog.ir/1396/01/17/ghalibaf
    سلام،
    با عرض پوزش، در سطر سوم از پاراگراف دوم کامنت بنده، «... متفقاً بر عدم صلاحیت نجفی صحه گذاشته اند» صحیح است که به اشتباه صلاحیت تایپ شده است.
    پاسخ:
    سلام
    سلامت باشید
  • سید محمد مهدی
  • آقای حسن صنوبری بزرگوار در ارتباط با آخرین پستی که در کانال تلگرامی تون راجع به ماجرای آقای محمدعلی نجفی منتشر فرمودید صرفا حدیثی از امیرالمومنین رو براتون یادآوری میکنم. (عمدا میگویم یادآوری. چون میدانم که میدانید. برای من قابل تصور نیست که کسی چون شما که شاعر خوش ذوق آیینی اهل بیت هستید این احادیث را نداند. حتما فراموش کرده اید. انسان است و نسیانش)


    خطاب امیرالمومنین به من و شماست:
    «از لغزش دیگران خوشحال مباش، زیرا نمیدانی روزگار با تو چه خواهد کرد»
    پاسخ:
    شما خوشحالی و نشایطی در من یا حتی کس دیگری دیدید نسبت به این لغزش؟!!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">