تراژدی کمدیک شهرداری محمدعلی نجفی
قسمت اول: نوشته شده در 17اسفند 1396
چهکسی فکرش را میکرد که هرروز فعالیتِ آقای «محمدعلی نجفی» در شهرداری تهران، خود نکوداشت و تبلیغی عملی شود برای دوران شهرداری دکتر «محمدباقر قالیباف» .
قالیباف اگر بخواهد باز هم نامزد ریاستجمهوری شود، با این افتضاحات دولت و شهرداری دیگر نیازی به تبلیغات ندارد.
دوران کوتاه مدیریت نجفی بر شهر تهران یکی از مفتضحترین و مضحکترین مدیریتها در تاریخ شهرداری تهران است در همه شئون، (چه آنانکه به چشم آمدند و مورد اعتراض مردم واقع شدند، چه آنانکه نهان ماندهاند هنوز). دوران شهرداری نجفی یعنی دوران بروز و ظهور کامل و خالص مدیریت کشور به روش اصلاحطلبان: کار نکن، متهم کن.
مدتی بود که سیاسی نمینوشتم و نمیخواستم هم بنویسم. اما در روزهای اخیر که بحث «رقص دخترهای نوجوان» در محضر و دربار جناب نجفی مطرح شده، نگران شدم که به این موضوع زیاد پرداخته شود. نجفی نباید به خاطر مجلس رقص محکوم شود. نباید به خاطر مجلس رقص برکنار شود. مدیر نالایق، ناتوان و ناکارآمد باید به خاطر بیلیاقتی و ناتوانی و ناکارآمدیاش عزل و محکوم شود و سیلی بخورد. بزرگشدنِ اتهام نجفی به شرکت و تایید مجلس رقص، خود پوشش و حجابی است برای پنهانشدن اتهامات فراوان او در ناکارآمدی و بیلیاقتی مدیریتی.
من از اینکه چنین برنامهای در مجلس جناب نجفی و تحت اشراف ایشان برگزار شد و ایشان هم هیچ به روی مبارک نیاوردند تعجب نکردم. زن در منظر انسانی که اندیشهی توحیدی و الهی نداشته باشد البته چیزی جز ابزار لهو و لعب و مجلسگردانِ عیش و نوش نیست. زن در منظر مرد بیمقدار البته که بیمقدار است و از کودکی باید به خاطر قر و اطوار آمدن تشویق شود و روی سن برود. زن در منظر فرد محروم از تربیت معنوی و کرامت اخلاقی، انسان نیست و کمال انسانی ندارد، نهایتا ابژه و موضوع سرگرمی و لذت است و جز این حظی از وجود آگاهانهی انسانی ندارد. البته که اینها در این برنامه، تعریفِ زن را به پیش از 57 و حتی پیش از اسلام بازگرداندند. بحث مخالفت با موسیقی و هنر و شادی نیست (حتی خود رقص هم جای بحث دارد و قابل تشکیک و ترتب است، که البته نوع رقصی که در ابتدای فیلم منتشرشده بود نازلترین ومبتذلترینش بود) بحث نوع نگاه به مسائل و عقبگرد فرهنگی است از آن اندیشه گرامی و فرمایش والای «امام خمینی» : «این مقام زن نیست؛ این عروسکبازی است نه زن. زن باید شجاع باشد؛ زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت بکند، زن آدمساز است، زن مربی انسان است.». وگرنه اسلام نه مخالف حضور اجتماعی زن است نه مخالف هنر و هنرمندی و پیشرفت و موفقیت او. زنی که امثال ایشان تربیت میکنند زنی است که دیروز اعراب جاهلی و پهلوی و امروز حکام فاسد خلیج و ترامپ مد نظر دارند: ملعبه.
اما از این برادرتان بپذیرید و گناه این خیانت بزرگ فرهنگی را بگذارید گردن راهبرد فرهنگی کلی مسئولانِ خودباخته و بیشخصیتِ فعلی. به نجفی کاری نداشته باشید. بگذارید او خودش خودش را ویران کند. چنانچه در مسئولیت قبلیاش با «شیردال تقلبی» چنین کرد.
تنها چیزی که همه دوستداران ایران با هر سلیقه سیاسی را در همان ابتدا متحیر کرد این بود که چرا اصلاحطلبها به جای «محسن هاشمی» که دستکم تجربه مدیریتی قابل قبولتر و آشنایی بیشتری با موضوع مدیریت شهری داشت، مدیریت تهران را به نجفی دادند. چقدر یک جناح سیاسی میتواند از عرق ملی و شرافت وطنی تهی باشد که منافع مردم و سرزمینش را پای انتخابهای سیاسی قربانی کند. انتخاب هاشمی هم انتخابی بیگانه با سیاست و اندیشهی حزبی اصلاحطلبها نبود، اما رجحان نجفی بر هاشمی -علیرغم افتضاحات مدیریتی و کاری پیش از اینش- فقط به این دلیل است که او در منظر این جماعت سرپردهتر، خودیتر و سیاستبازتر است.
حداقل بعد از مدیریت قالیباف این را میفهمیم که مدیریت یک کلانشهر، یک کلانمرد و کلانمدیر میخواهد، نه خردهمدیر و چهرهی تزئینی.
.قسمت دوم: نوشته شده در 25اسفند 1396
ظاهرا هفته گذشته من در اتفاقی عاشقانه و خارقالعاده داشتم به همان چیزی فکر میکردم که محمدعلی نجفی فکر میکرد.
اینکه واقعا چه دورۀ مفتضحی شده این دورۀ شهرداری؛ اینکه ادارۀ شهر بزرگی مثل تهران کار امثال من و نجفی نیست. نشان به این نشان که پس از اینکه من متنم را منتشر کردم نجفی هم در حرکتی عاقلانه استعفا داد.
البته تبلیغاتچیهای اصلاحطلب طبیعتا کاری به بود و واقعیت ماجرا و فکر دوتاییِ من و نجفی نداشتند. آنها برای این تربیت شدهاند که چگونه هر اتفاقی در هرکجای جهان بیفتد را طوری بازنمایی کنند که انگار موفقیتی دیگر یا مظلومیتی دیگر برای همحزبیهایشان بوده است. به همین خاطر تیترها و عکسهایی را برای استعفای مفتضحانه نجفی برگزیدهاند که اگر کسی با فضای سیاسی ایران آشنا نباشد -چنانچه عرض شد- فکر میکند صاحب عکس هنگام جانفشانی در حومه ادلب یا لاذقیه به شهادت رسیده است، یا وقتی شهروندان تهران زیر بوران برف یا انبوه آلودگی یا استرس زلزله گرفتار بودند، جناب شهردار خود را به وسط میدان رسانده و حتی پیرمرد باغبانی را که زیر گاری گرفتار شده بوده با نیروی شگفت و روحیۀ جهادی خود نجات داده! (یک روزدر مادلن! یک روز در تهران!)
با اینحال من و نجفی که خودمان میدانیم اوضاع از چه قرار است. میدانیم ماهی مرده را هر وقت از آب بگیریم خدمتی کردهایم به سلامت آب. میدانیم که در این مدت هواداران آتشین اصلاحطلبان هم چقدر از اوضاع شهر خشمگین بودند. میدانیم تیتر «تنهاترین شهردار» روزنامه آفتاب یزد چقدر شوخی است برای شهرداری که دولت و مجلس و شورای شهر و رسانههای اجارهی و زنجیرهای پشتش هستند. میدانیم این قالیباف بود که در زمان شهرداریاش دوتا رئیس جمهور علیهش بودند و از سر رقابت با قلدری بودجهاش را قطع کرده بودند، نه نجفی. من و نجفی خودمان میدانیم تا همینجایش چقدر ختم به خیر شده. حالا اگر روزنامه آرمان جازدن نجفی را با تیتر «نجفی جا نزد» اعلام کرده و روزنامه اعتماد با تعبیرِ «رانده از بهشت»، کنارهگیری مفتضحانه را به کنارگذاشتهشدنِ مظلومانه تحریف کرده به بلاهت خودشان و هوادارانشان خندیدهاند.
آقای نجفی و حامیانش علت استعفا را «بیماری» عنوان کردهاند. وقتی این خبر را شنیدیم یاد دیگر استعفاهای نجفی افتادیم که دلیل آنها هم بیماری عنوان شده بود. از جمله استعفا از سازمان میراث فرهنگی پس از افتضاحاتی چون شیردال تقلبی . اگر این سخن راست باشد -که از منظری هم هست- سوال این است که چرا اصلاحطلبان برای مسئولیتهای خطیر که هر لحظهاش هزینهای ملی دارد، اصرار بر استخدام افراد بیمار دارند؟ یعنی این جماعت دربرابر منافع سیاسی و حزبی درصدی هم برای منافع ملی ارزش قائل نیستند؟!
قسمت سوم: 19فروردین
نجفی در توضیح علت استعفایش گفت: حفظ مسئولیت با این بیماری خیانت در امانت است و اگر با این وضعیت عهده دار مسئولیت شهر باشم، به شهر لطمه میخورد. از دوستانم در شورا تقاضا دارم این موضوع را به مسائل سیاسی ارتباط ندهند؛ اصلیترین علت تقاضای بنده بیماری است.
قسمت چهارم: 19فروردین
در پنجاه و دومین جلسه شورای شهر تهران ، نمایندگان مردم به استعفای نجفی رای منفی دادند تا نجفی همچنان سکان شهرداری تهران را به دست داشته باشد. در اولین جلسه رسمی امروز شورا اعضا با 16 رای مخالف و 4 رای موافق استعفای نجفی را نپذیرفتند.
قسمت پنجم: 20فروردین
شهردار تهران به توصیه پزشک معالج خود مجددا استعفا داد!
قسمت آخر: 21فروردین
پنجاه و سومین جلسه شورای شهر تهران با موضوع بررسی مجدد استعفای محمد علی نجفی شهردار تهران در غیاب شهردار برگزار شد.جلسه علنی، استعفای نجفی درنهایت با 15 رای موافق، 5 رای مخالف و یک رای سفید پذیرفت و سمیع الله حسینی مکارم سرپرست شهرداری تهران شد.