در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

سه جور روانشناس داریم

چهارشنبه, ۹ دی ق.ظ
بر اساس آنچه در کتاب «گونه‎شناسیِ انواع انسانی»1 آمده است، نوع انسانیِ «روان‎شناس» (اعم از آنچه امروز در اصطلاح به عنوان «روان‎شناس» یا «مشاور» می‎شناسیم) بر سه قسم است:

  1. روا‎ن‎شناسی که در مواجهه با مراجع یا بیمار، سعی می‎کند با مجموعِ نظریات پراکنده و درست و نادرستی که در ذهن انباشته، موضوع و مشکل را نشانه‎شناسی کند و فرد و خواسته یا مشکلش را در چارچوب یکی (یا دوتا یا چندتا) از سیستم‎ها و نظریه‎های دانش روان‎شناسی که در کتاب‎های دانشگاهی طرح شده‎اند (یا همه‎شان)، معنا کند؛ وانگهی مخاطب را پاسخی سرشار از اصطلاحات دقیق دانش روان‎شناسی، تقدیم کند.

  2. روان‎شناسی که سعی می‎کند حسّ شخصی خود درمورد مُراجع یا بیمارش (و موضوع یا مشکل این فرد) را در قالب مجموعِ نظریات پراکنده و درست و نادرستی که در ذهن انباشته ببیند و ایدۀ شخصی و آنی خویش را به سیستم‎ها و نظریه‎های دانش روان‎شناسی که در کتاب‎های دانشگاهی طرح شده‎اند تحمیل کرده و سپس به مخاطب عرضه کند.

  3. روان‎شناسی که سعی می‎کند بی‎توجه به مجموعِ نظریات پراکنده و درست و نادرستی که در ذهن انباشته و فارغ از سیستم‎ها و نظریه‎های دانش روان‎شناسی که در کتاب‎های دانشگاهی طرح شده‎اند، با دقت به سخنان مراجع یا بیمار خود گوش فرادهد و سپس با اندیشه و تدبر و تکیه بر تجربیات ریز و درشت زندگی شخصی و کاری خویش، پاسخ، درمان یا راه‎کاری را برای مشکل یا موضوع مطروحه، پیش روی مخاطب قرار دهد.
در نسخه‎ای که من از کتاب داشتم، پاورقی مصحح اندیشمند و فرهیختۀ کتاب چنین بود:
بدیهی‎است که از میان گونه‎های یادشده دو گونۀ نخست فاقد عقل و شعور و حیثیّت انسانی هستند و تنها گونۀ سوم شایستۀ حضور در تقسیمات نوعِ روان‎شناس، به عنوان یک نوعِ «انسانی» است. این اشتباه فقط یکی از تفاوت‎های بنیادین «گونه‎شناسیِ انواع انسانی قدما» با «گونه‎شناسیِ انواع انسانی مدرن» است... الخ.
وقتی پاورقی مذکور را با استاد تمام دانشگاه مذکور در میان گذاشتم به این اندیشیدیم---> چگونه می‎توان با استفاده از مواد خام ارزان و اولیۀ قابل دریافت از هر سوپر مارکت، اسلحه‎ای لیزری و هوشمند ساخت که در کسری از ثانیه جهان و ذهن آدمیان را از انبوه خرافه‎های دانش‎مدّعی «روان‎شناسی» (و هول‎ناک‎تر---> روان‎پزشکی) پاک کند و آرامش را به بشر بازگرداند. همچنین اندیشیدیم چقدر فوتبالیست و بازیگر ستاره و خوانندۀ پاپ را باید در آب‎های خلیج همیشه فارس غرق کرد تا بودجۀ لازم برای تقدیر و حمایت از انسان‎های شریفی که در دستۀ سوم قرار دارند (و با وجود علم به خرافه در عمل تسلیم آن نمی‎شوند و خوب مشاوره می‎دهند و درمان می‎کنند) مهیا شود.


1. رسالۀ مفقودۀ منسوب به حکیم ثالث، نسخۀ بریتانیا؛ «گونه‎شناسیِ انواع انسانی»، یونان؛ 326 .ق.م.

نظرات  (۱)

  • طاهره حاجی علیخانی
  • پس با این وضعیت چه کاریه بریم دانشگاه روان شناسی بخونیم؟!:) الان من احساس کردم یک روانشناس خوبم بالقوه!
    آقا یک کم یواشتر پست بذارید...
    پاسخ:
    جمله اول عالی بود! حرف ما هم همین بود.
    جمله دوم: حالا شما به خودتان نگیرید :)) منظورم سن و سال‎دارها و کارکشته‎های فن بود!
    چشم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">