شهریار: پیرمرد روستایی عالم شعر شهری
ارزشگذاری زیباییشناختی در عالم شعر با عوالم دیگر هنر متفاوت است. فقط بحث علوّ اثر و شکوهش مطرح نیست. دلشکستگی یک معیار مهم است.
رمانتیسیسم اگر در دیگر هنرها یک خاصیت است و عارضی، در شعر (آنهم شعر فارسی) ذاتی است و عمومیت دارد. لذا در هردوران برای یافتن چهرۀ اصلی شعری با دو عینک و دو قضاوت به موضوع نگریسته شود. یکی شکوه و علو و عمق و پیچیدگی و ظرافت هنری، دیگری شدت عاطفه و صفا و صداقت و توان ابرازشان. با عینک اول، به نظر من بزرگترین شاعر عصر کهن فردوسی است و پس از او امثال حافظ و نظامی و... با عینک دوم برترین شاعر باباطاهر است و شاید پس از او امثال مولوی. با عینک نخست بزرگترین شاعر عصر نو اخوان ثالث است و در پی او شاعرانی چون علی معلم دامغانی؛ با عینک دوم برترین شاعر این عصر شهریار است و در مراتب پایین تر سپهری و فرخزاد و... نیما هم که همیشه وسط میایستد. امینپور و شفیعی و خیلیهای دیگر هم مثل نیما وسط هستند. البته همۀ شاعران هم رمانتیک هستند هم اهتمام به شکوه دارند، ولی دو نحله اول در یکی از ویژگیها شدت دارند.
شهریار توانست چهرۀ اسطورهای «شاعر عاشق» را که پیش از او در مفاهیم و انتزاعات و خیالات جستجو میشد، با وجود خود بازنمایی و تصویر و تجسم کند. این است مقام بیبدیل و عظیمش در شعر امروز.