۰۳
اسفند
یکی دیگر از فیلمهایی که ما باید میساختیم اما برادران آمریکایی بهجای ما قبول زحمت کردند «مالکوم ایکس» محصول 1992 به کارگردانی «اسپایک لی» است.
البته که شخصیت مالکوم ایکس (یا حاج «مالک الشباز») نیز مانند محمدعلی کلی، شخصیتی چندبعدی و محبوب برای قشرهای گوناگون است. هم آمریکاییها، هم مسلمانان، هم سیاهپوستان، هم آزادیخواهان، هم ضدنژادپرستها و هم ضدآمریکاییهای سراسر جهان هرکدام به نحوی نسبت به او احساس تعلق میکنند. او بیتعارف جهانی، فرامذهبی و فراملی است. من لیستی دارم از همه «فیلم هایی که هر مسلمانی باید ببیند» . مالکوم ایکسِ اسپایک لی یکی از آنهاست.
دیروز سالروز شهادت مالکوم ایکس در قلب نیویورک بود. روزی که یکی از مهمترین آزادیخواهان جهان در مدعیترین کشور آزادیخواهی جهان پیش چشم خانوادهاش کشته شد. اما بهنظر من کشندهتر از آن گلولههای سربی که آن روز بدنِ مالکوم ایکس را سوراخسوراخ کردند، آن گلولههای رسانهای بودند که با نیت بایکوت مالکوم ایکس یا تحریف و تنزل نهضت اسلامیاش به او شلیک شد و میشود. گلولههای سربی فقط یکروز به مالکوم ایکس شلیک شدند ولی گلولههای رسانهای بیش از پنجاهسال است که دارد به طرف او شلیک میشود. مهمترین هدف آنها هم پاککردنِ حقیقت و جامعیتِ تفکر و نهضت مالکوم ایکس است. چه آنها که بعد اسلامی را در حرکت مالوم ایکس کمرنگ میکنند، چه آنها که در عمق و پیشینه فکری او تردید میکنند.
در چنین شرایطی جای یک روایت حقیقتمدار، کامل و بیطرف از مالکوم ایکس وجود داشت که خوشبختانه در فیلم یک کارگردان آمریکایی و غیر مسلمان یعنی اسپایک لی رخ داده است. فیلمی که از دورانِ جوانی و تبهکاریِ «مالکوم لیتل» تا تحولش در زندان، پیوستنش به «گروه امت اسلام» و جدایی و تقابلش با اسلامِ آمریکایی، تحریفشده و نژادپرستانهی «الیجا محمد» (عالیجاه محمد) را روایت کرده است. در این فیلم نمایش جهان قهرمانانهی مالکوم ایکس به سانسورِ اشتباهاتِ دوران جوانیاش نانجامیده است.
مقایسهی مالکوم ایکسِ این فیلم و مالکوم ایکسِ فیلم «علی» مایکل مان، که بسیار هم بههم شبیه هستند، چهرهی دقیقتری را از او، رابطهاش با اطرافیانش و دشمنیِ سازمان سیا با او آشکار میکند.