در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میثم مطیعی» ثبت شده است

۲۵
مرداد

نوحه واحد شب ششم محرم ۱۴۰۰  با صدای دکتر میثم مطیعی

شعر: حسن صنوبری

دانلود نوحه

 

ادب‌خانۀ اولیا اینجاست، کرم اینجاست، وفا اینجاست
شبستان اهل خدا اینجاست، حرم اینجاست، صفا اینجاست
دوای پریشانی دل را، تو در جایی، نخواهی یافت
اگر تربت کربلا اینجاست، دوا اینجاست، شفا اینجاست


در این عالم، به جز تو ندارم کسی یاحسین
بیابانم، پر از رنج و لب‌تشنگی‌ها حسین
تو دریایی، مرا هم ببر سمت دریا حسین


مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب ای رحمت عام عشق
مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب ای ماه تمام عشق


من از دوری از خانۀ محبوب، پریشانم پریشانم
جز او مرهمی بر جراحاتم، نمی‌دانم نمی‌دانم
اگر حرفی از دیگری گفتم، پشیمانم پشیمانم
جز این نام زیبا نمی‌دانم: حسین جانم حسین جانم


لبم را کاش، مهیای درس عطش‌ها کنم
نگاهم را، خریدار دیدار مولا کنم
خودم را باز، در این فرصت گریه پیدا کنم


مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب ای رحمت عام عشق
مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب ای ماه تمام عشق

  • حسن صنوبری
۰۸
دی

از پیش تو مویه‌کنان می‌آمدم من
از آن مزارِ بی نشان می‌آمدم من

چشمی به قبر و همچنان می‌آمدم من
چشمی دگر بر کودکان می‌آمدم من

این سو کنارِ من حسین، آن سو حسن بود
چشم دو فرزندت غریبانه به من بود

من همچنان سر در هوای خویش بودم
در خاطراتِ روزهای پیش بودم

‏ من رفته بودم از خودم با یک اشاره
تکرار می شد پیشِ چشمانم دوباره ...‏

من همچنان سر در تنورِ غم نهاده
تو همچنان در بینِ آتش ایستاده

پر از شمیم یاس می‌شد صحن خانه
هربار می‌آمد فرود آن تازیانه

ای کاش دستورِ خدا دستم نمی‌بست
تا بشکنم از ضاربِ زهرا، سر و دست

از ضربتِ سیلی گلم نقشِ زمین بود
در سرنوشتِ من «شبِ ضربت» همین بود

تو در جهاد از مرد و زن سبقت گرفتی
درکارزار از تیغ من سبقت گرفتی

گیرد مدد از نام من هر پهلوانی
آموزگار من تویی در پهلوانی

نزدیک‌تر بودی به حق از من، تو زهرا
این شد که قدری زودتر رفتی از اینجا

جایی برای من در این دنیا، وطن نیست
یا فاطمه! دنیای بی تو جای من نیست

دنیا برای مردمِ دنیا بماند
تنها برای مرتضی زهرا بماند ...‏



خاموش، خواب آلوده و خاکسترآلود
شهرِ مدینه مثلِ گور ساکتی بود

از مدفنِ تو باز می گشتم به خانه
از مدفنِ تو باز می گشتم،
                                شبانه


***

جایی دگر، وقتی دگر، مردی دگر، باز
می‌آید از بالا سرِ نعش پسر باز

داغی دگر، دردی دگر، یک مرد دیگر
می آید از بالای نعشِ پاکِ اکبر ...

 


پ‌ن: از شعرهای قدیمی که هفت‌هشت‌سال پیش به پیشنهاد آقای میثم مطیعی برای پس از شهادت و تدفین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها گفته بودم. خود آقای مطیعی گفته بود در آخر شعر گریزی باشد به سوگ امام حسین علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر: لینک شنیدن روضه. مداحان دیگری هم بعدها این شعر را خواندند از جمله آقای میثم مومنی عزیز.

  • حسن صنوبری
۲۲
مهر

در ایام محرم و صفر گفتگویی با خبرنگار محترم خانم هانیه شالباف برای سایت ترنم شعر، داشتم درباره مسائل گوناگون شعر آیینی و شعر هیئت، به‌ویژه نوآوری در شعر هیئت و همچنین فلسفه حضور سیاست در شعر آیینی. مشروح این گفتگو به نقل از ترنم شعر به شرح زیر است:

 

اختصاصی ترنم شعر/ در دانشگاه شهید بهشتی فلسفه غرب و در دانشگاه علامه طباطبایی ادبیات فارسی خوانده است. به خاطر سردبیری سایت‌های ادبی برگزیده جایزه‌هایی چون «نهمین جشنواره رسانه‌های دیجیتال» و «دومین جشنواره کتاب در فضای مجازی» شده است. قلمش هم در سرایش شعر و هم در نگارش پژوهش و نقدهای ادبی و هنری پویاست و یکی از دغدغه‌های اصلی‌اش شعر آیینی و شعر هیئت است. در ایام اربعین حسینی با حسن صنوبری شاعر و منتقد ادبی به گفتگو نشستیم تا از وضعیت امروز نوحه سرایی و شعر هیئت سخن بگوییم.
 

تمایز شعر آیینی و شعر هیئت در چیست؟

پس از انقلاب، پرداختن به ارزش‌های دینی مورد توجه قرار گرفت، و به تبع آن اصطلاح‌سازی‌ها و توسعه‌های ادبی اتفاق افتاد و اسم کلان شعر مذهبی شعر آیینی شد؛ اما شعر هیئت مخصوص مجلس و محفل است و هدف اصلی‌ آن، انتقال معنا و نگرش معنوی است. این مسئله بر نگاه‌های ساختاری اولویت دارد. شعر هیئت در ایام محرم و صفر  پیام عاشورا و نهضت امام حسین (علیه السلام) را به مردم منتقل می‌کند و ادبیات آن، به گونه‌ای است که اقشار مختلف مردم با آن ارتباط برقرار می‌کنند. بنابراین، شعر هیئت، نوعی مردمی از شعر آیینی است که تمرکزش روی انتقال محتوا است و البته اکثرا همراه با موسیقی.
 
بعضی از شاعران و کارشناسان فضای مجازی را علت افت کیفیت اشعار می‌دانند؛ شما با این نگاه موافقید؟
 
فضای مجازی ابزار توسعه و انتشار است؛ خیلی ربطی به کیفیت ندارد. من موافق این حرف که فضای مجازی باعث ضعیف شدن شعر شده، نیستم؛ در فضای مجازی همه‌چیز هست، هم خوب هم بد. دقیق بخواهیم سخن بگوییم باید بگوییم توسعه‌ی کمی شعر آیینی می‌تواند تازه یکی از علل این مسئله باشد؛ زیرا هر چیزی که تولیدش با دشواری همراه است، کیفیتش بیشتر می‌شود. پیش از انقلاب که سرودن شعر آیینی با دشواری و حتی مجازات همراه بود، به ویژه عصر پهلوی اول، فقط افرادی که دانش و اعتقاد زیادی در زمینه‌ی مسائل دینی داشتند، درباره‌ی عاشورا شعر می‌گفتند. ابتدای انقلاب هم دوره‌ی مهمی در زمینه‌ی شعر آیینی است، زیرا، فضایی نخبگانی‌ که از قبل وجود داشت، به آزادی رسیده بود و شاعران  در کنار هم می‌توانستند شعر بگویند، نقد کنند و در عین حال، به تنوع و تکثر صداها احترام گذاشته می‌شد. نتیجۀ این شرایط سرایش انبوهی شعر آیینی موفق شد از شاعرانی چون طاهره صفارزاده، علی موسوی گرمارودی، علی معلم، سید حسن حسینی، قادر طهماسبی، قیصر امین پور، زکریا اخلاقی و... . جدا از شاعران آیینی که تخصصی این موضوع را دنبال می‌کردند مثل حبیب الله چایچیان، غلامرضا سازگار، علی انسانی، محمدعلی مجاهدی، غلامرضا شکوهی و... . از نیمه‌ی دوم انقلاب، ما در زمینه‌های مختلف، توسعه‌های کمی دیدیم و طبیعت توسعه‌ی کمی، پایین آمدن کیفیت است. در تاسیس و توسعه دانشگاه‌ها، بانک‌ها، برنامه‌های تلویزیونی و همچنین در عالم شعر با همه زیرشاخه‌هایش. این اتفاق برای شعر آیینی هم افتاد. البته گفتم این تنها دلیل نیست، دلایل دیگر هم وجود دارد.


این وضعیت چرا برای شعر هیئت اتفاق افتاد؟ آیا جلسات نقد و بررسی یا فضای آموزشی مناسبی نداشتیم؟
 
بله به نسبت تعداد شاعران‌مان، ما انجمن شعر خوب، آموزشگاه خوب، منتقد باسواد و رسانه نقد ادبی خیلی کم داریم. برای مثال در شعر هیئت شرایط اینگونه است که شاعری که قریحه‌ی شعری متوسطی دارد، به مداح معرفی می‌شود و مداح که طبیعتا کارشناس شعر نیست، از شاعر شعر را می‌گیرد و می‌خواند و آن اثر منتشر می‌شود. مثل آثار شاعرانی همچون بنده و نه البته شاعران درجه یک.  این روند خیلی طبیعی و سریع اتفاق می‌افتد و بسیار گسترده. یعنی مثل انتشار کتاب شعر یا خوانده شدن ترانه نیست. در فضای ترانه اولا خواننده یا تهیه کننده اثر مبلغ قابل توجهی به شاعر پرداخت می‌کند و طبیعتا به خاطر آن مبلغ توقع کار خوب دارد. ثانیا وزارت ارشاد آن ترانه را بررسی می‌کند و طبق قانون سعی می‌کند جلوی انتشار ترانه بد را بگیرد. ثالثا رسانه‌ها و مجله‌های فراوانی هستند که در حوزه نقد ترانه و موسیقی فعال‌اند. حالا شما ببینید در ترانه‌سرایی با سه اهرم و فیلتر پول و قانون و نقد، سرانجام انبوهی ترانه ضعیف تولید می‌شود؛ در چنین شرایطی انتشار نوحه ضعیف بدون آن سه فیلتر اصلا چیز عجیبی نیست. و البته من فکر می‌کنم اوضاع در نوحه‌سرایی به مراتب بهتر از ترانه‌سرایی است. ما واقعا نوحه و نوحه‌سرای خوب در سراسر ایران کم نداریم، مخصوصا در بین شاعران جوان.  در نوحه‌سرایی شاید شاهکار کم باشد و اکثر آثار متوسط باشد، اما افتضاح هم کم است. اما در ترانه‌سرایی آثار افتضاح خیلی خیلی زیاد است.
 

ما در محتوای شعر، با دو نگاه متضاد مواجه‌ایم؛ برخی معتقدند شعر هیئت، نباید سیاسی شود و ذکر مصیبت، کافی است؛ عده‌ای هم معتقدند اساساً عاشورا یک اتفاق سیاسی است و در روایت آن، باید مسائل سیاسی و اجتماعی روز را وارد کرد.

ذکر مصیبت یک اصل مهم است و نباید از آن فارغ شد، یعنی به خودی خود موضوعیت دارد و بار اصلی را به دوش می‌کشد؛ اما یکی از وجوه مهم نهضت امام حسین (علیه السلام) وجه سیاسی آن است و عاشورا یکی از پر رنگ‌ترین جلوه‌های سیاسی اسلام است. هیئتی که نمی‌خواهد حرف سیاسی در مسیر اهل بیت (علیهم السلام) بزند، به این نکته بی توجه است. وقتی می‌گوییم سیاست منظورمان منافع این جناح و آن جناح، اهداف حقیر این حزب و آن حزب، یا حمایت از فلان نامزد انتخابات نیست، منظورمان بحث کلان رصد حق و باطل در اجتماع با محوریت فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) است.  ما در سیره‌ی ائمه (علیهم السلام) هم این توجه و اهمیت دادن به شعر سیاسی را می‌بینیم. ببینید اهل بیت چه تشویق‌ها کردند شاعرانی را که حکام مستکبر را نکوهش کردند و حضرت سیدالشهدا و مظلومان تاریخ را ستایش.  اینکه برخی می‌گویند شعر آیینی در دو دهه اخیر سیاسی شده، حرف دقیقی نیست؛ مثلاً شعر زیبای «بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است / که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است» از مرحوم خوش‌دل تهرانی، قبل از انقلاب سروده شده و مفهومی کاملا سیاسی دارد.
از طرفی باید توجه کرد وقتی زورسالاران جهان و حتی کشورهای به ظاهر اسلامی، بر علیه تشیع‌اند، یک ملت شیعه‌مذهب توجه‌اش به مفاهیم سیاسی عاشورا بیشتر می‌شود و تلاش می‌کند تا این موضوعات، پیوند بیشتر و دقیق‌تری باهم پیدا کنند؛ مثلاً در نوحه‌ها و مرثیه‌خوانی‌های زمان جنگ هم این پیوند سیاست روز با عاشورا را می‌توانیم به وضوح ببینیم.



کدام مسائل شاعر را ملزم می‌کند که از دریچهی سیاست، عاشورا را روایت کند؟ درواقع مهم‌ترین مولفه‌ها، کدام‌اند؟
 
در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام دو مفهوم «محب» و «شیعه» با هم متفاوت‌اند. محب یعنی دوست‌دار، شیعه یعنی پیرو. این فرق را امامان شیعه بارها توضیح داده‌اند. ما در بهترین حالت می‌توانیم مدعی باشیم که محب اهل بیتیم. اما آرزومندیم که روزی شیعه ایشان شویم. محب فقط اعلام عشق می‌کند؛ اما برای شیعه بودن باید راه ایشان را پیمود. این حرکت در مسیر شیعه بودن لاجرم به روایت سیاسی عاشورا و نیز داشتن نگاه عاشورایی در سیاست نیز منجر خواهد شد. اینکه می‌بینیم مثلا الآن شعر عاشورایی سیاسی‌تر است به نسبت شعری که در دوران غزنویان یا سامانیان سروده می‌شده، علتش مسئلۀ مهم «آزادی» است. قرن‌های متمادی حکومت ایران تحت سیطرۀ حکمرانان اهل تسنن بوده است. آن‌هم نه اهل تسنن معمولی و خوب، بلکه اهل تسنن متعصب، منحرف، خون‌ریز و جائر. در این ادوار به راحتی شیعیان را می‌کشتند و آزار می‌کردند. حتی بسیاری از خود اهل تسنن را با اتهام شیعه بودن از بین می‌بردند. در تاریخ بیهقی خوانده‌اید ذکر بردار کردن حسنک وزیر را به اتهام شیعه بودن در دوران مسعود غزنوی. پیشترش حکایت فردوسی را شنیده‌ایم که به خاطر ابیاتی در مدح امام امیرالمومنین علی علیه السلام چه آزارها از محمود غزنوی ستمگر دید. در چنان شرایط خفقانی که آزادی شیعیان در حد صفر بود، نفس سرودن در مدح اهل بیت و آوردن نام اهل بیت (علیه السلام) سیاسی‌ترین کار ممکن بود. همینکه کسایی آن قصیدۀ «باد صبا درآمد فردوس گشت صحرا» را در عزای کربلا می‌گوید شاهکارکرده چون آن موقع محب‌بودن هم جرم بود چه رسد به شیعه بودن. یا در دوره معاصر خودمان در عصر رضاخان ملعون. اما در این دوره دیگر آن محدودیت‌ها نیست و طبیعتا شعر از جایگاه اثبات محب بودن می‌تواند به سمت شیعه بودن حرکت کند، یعنی قدم نهادن در همان مسیری که مسیر اهل بیت علیهم السلام است و جدا از ابراز عشق به ایشان، انعکاس فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایشان در شعر. باید دقت کرد هدف ما از سوگواری صرفا تخلیه‌ی روانی و عاطفی نیست؛ بلکه می‌خواهیم به ارزش‌های فرهنگی و معنای عظیمی که در این مراسم‌ها وجود دارد، توجه کنیم. ما در این سوگواری‌ها، به سمت کمال می‌رویم و نتیجه‌ی این رشد، این است که ببینیم اگر اهل بیت (علیهم السلام) امروز بودند، چگونه رفتار می‌کردند و ما چه‌طور می‌توانیم از پیشوایان دینی خویش عملا پیروی کنیم.

 

 

در محتوای شعر هیئت، با توجه به حساسیت‌هایی که درباره آن وجود دارد، تا چه میزان شاعر می‌تواند دست به نوآوری بزند؟

هنر، ذاتاً با نوآوری زنده است و اگر این نوآوری در اثر هنری ایجاد نشود، آن هنر به مرور از بین می‌رود. شعر هیئت، از یک سو هنر و ادبیات است و باید به سمت نوآوری برود؛ اگر این‌گونه نشود، از ذات‌اش دور شده است. باید توجه کرد که در اصول و معنا، نمی‌توان دست به ابتکار زد؛ اما در بیان و ساختار و وجه هنری، باید این اتفاق بیفتد.

ابداع، هزینه دارد؛ فرقی نمی‌کند درست باشد یا غلط، همیشه و در همه‌ی جوامع نوآوری مخالفت‌ عده‌ای را به دنبال دارد؛ برخی ذاتا در مقابل هر چیز غیرمعمول واکنش منفی نشان می‌دهند و دوست همه‌چیز همواره ثابت و بی‌تغییر باشد، البته برخی هم برای انتقام‌گرفتن‌های سیاسی یا شخصی، از این فرصت سوءاستفاده می‌کنند و به نوآوری‌کننده حمله می‌کنند. وظیفه‌ی منتقدان، متخصصان، رسانه‌ها و علاقه‌مندان به هنر و فرهنگ، این است که تمایز ابداع  با بدعت را نشان بدهند و از آثار خوب، حمایت کنند تا نوآوری گسترش پیدا کند و قدرت بگیرد. مثلاً ما از گذشته شعر و ترانه‌های بسیاری‌ برای کودکان و نوجوانان داشتیم، مخصوصا پس از انقلاب، اما در زمینه‌‌ی نوحه و شعر هیئت، کار برجسته‌ای مخصوص این مخاطب نداشتیم. امسال جناب میثم مطیعی در دهه اول محرم شعر هنرمندانه‌ای از دکتر محسن رضوانی را برای کودکان و نوجوانان خواند، بسیار هم زیبا خواند؛ اگر کسی مقدمه‌اش را نمی‌شنید از ادبیات و محتوای جدید شعر متعجب می‌شد؛ اما قبل از نوحه‌خوانی، آقای مطیعی توضیح خوبی دادند و گفتند این کار برای کدام گروه سنی است و فیلم نوحه هم با همین توضیح منتشر شد؛ نوجوانان ارتباط خوبی با این نوحه برقرار کردند و یک تجربه‌ی موفق و بدیع در حوزه شعر هیئت اتفاق افتاد. یعنی اثر در مخاطبش موثر واقع شد. اما خب طبیعتا چون نوآوری است عده‌ای هم علیه نوحه اعتراض کردند. کسانی که عموما اصلا متخصص ادبیات نبودند، فعالان سیاسی بودند و کار روزانه‌شان تولید فحش علیه این و آن است. اینجا جایی است که منتقد و متخصص باید حرف بزند و البته کسی که فهم ادبیات کودک و نوجوان و اهمیتش را دارد. کسی که می‌فهمد نوجوان و کودکی که با پدر و مادر خود آمده به هیئت و باید دو ساعت همراهشان باشد و چیزی هم از مضامین بزرگ‌سالانه هیئت سردرنیاورد هم آدم است، او هم قابل احترام و شایستۀ تولید محتواست. اینجا جایی است که باید رسانه به میدان بیاید و کمک کند مسیر نوگشودۀ «نوحه کودک و نوجوان» به عنوان یک نوآوری خوب، گسترده و تقویت بشود.
 

در قالب‌های شعری چطور؟

در قالب‌های شعری هم نوآوری زیاد اتفاق افتاده. مخصوصا پس از انقلاب می‌توانیم بگوییم تمام قالب‌های شعری به شعر هیئت راه پیدا کرده‌اند و کار فقط محدود به غزل و قصیده و مثنوی نمانده. البته باید توجه کرد موسیقی، از بایسته‌های مهم شعر هیئت است؛ جدا از اینکه جزو اجزای دیرین و اصیل شعر ایرانی است. مثلاً جناب محمود کریمی با آن تسلط فوق‌العاده‌اش روی موسیقی، هم شعر نیمایی و هم حتی نثر را به هیئت برد. شعر نیمایی از مرحوم عمران صلاحی و نثر از شهید آوینی. اما این کار ادامه پیدا نکرد. این پیام مهمی است که ظرفیت هیئت و شعر آیینی، گسترده است؛ اما لزوماً همه‌ی نوآوری‌ها اتفاق خوبی نیستند و نمی‌توانند ادامه پیدا کنند. اقتباس‌ها و ابداعات زیادی هم در نغمه‌پردازی از جناب کریمی دیدیم که موفق بودند و ادامه پیدا کردند و ایشان از نظر مقام بالایی در رشد و گسترش نوآوری در شعر و موسیقی هیئت دارند. یک مثال دیگر هم دو زبانه خواندن یا  تلفیق مداحی فارسی و عربی بود که میثم مطیعی آن را با جدیت آغاز کرد و ادامه داد و هنوز هم گونه‌ای موثر و موفق است.  

 

  • حسن صنوبری
۱۸
اسفند

عیدغدیری که گذشت این قصیده هم توفیق داشت در جوار خانه خدا و محل تولد امیرمومنان با تبرک‌جستن به نام مبارک «علی» علیه السلام سروده و پس از آن از مکه عازم شهر قم شود تا در جشن حرم حضرت معصومه سلام‌الله علیها نیز خدمت کند. امید که بی‌ادبی نباشد:



ذکر

چه بود ذکر عارفان؟ علی علی علی علی
چه بود روشنای جان؟ علی علی علی علی

که بود خالق جهان؟ خدا خدا خدا خدا
که داشت از خدا نشان؟ علی علی علی علی

گدای شاه کیست، هان؟ منم منم منم منم
مرا چه کس دهد امان؟ علی علی علی علی

هزار نغمه پیش از این، سروده‌اند در زمین
ولی یکی‌ست جاودان: علی علی علی علی

لوای فتحِ اوست: نور، بیان مدحِ اوست: نور
نگاه کن به کهکشان: علی علی علی علی

اگر خداخداکنی ، تمام شب دعا کنی
رسد ندا از آسمان: علی علی علی علی

از این زمین به آسمان، فقط یکی‌ست نردبان
و پله‌های نردبان: علی علی علی علی

که بوده کعبه مولدش؟ کنار حق تولدش؟
به‌جز امیرمومنان؟ علی علی علی علی

به خوابگاه مصطفی که خفت وقت ابتلا
شب هجوم بی‌امان؟ علی علی علی علی

که روز کارزار خود، به برق ذوالفقار خود
بسوخت جان کافران؟ علی علی علی علی

به بدر و خندق و اُحد به خیبر و حنَین شد
چه کس هماره جانفشان؟ علی علی علی علی

که در رکوع، بی‌ریا، زکات داده بر گدا
چنانکه کرده حق بیان؟ علی علی علی علی

بخوان بخوان غدیر شد، به مومنان امیر شد
دهل‌زنان و کف‌زنان: علی علی علی علی

مهی چنین مبارکت، الا زمین! مبارکت
بچرخ دور او بخوان: علی علی علی علی

خوش‌اند خوش، چو انسیان، به‌زیر خاک جنیان
که شد امام انس‌وجان: علی علی علی علی

برای دین امیر بس، برای خلق: دادرس
برای شیعه، آرمان: علی علی علی علی

یتیم، خنده‌رو شده، فقیر، بذله‌گو شده
به‌این امام مهربان: علی علی علی علی

علی‌ست ذکر اولم، علی‌ست ورد آخرم
و اسم حیّ لامکان: علی علی علی علی

امام اولین و هم امام چار و هشت و ده
بگویمت یکان یکان: علی علی علی علی

 

***

تو را که بی‌نوا شدی، از این و آن جدا شدی
چه کس شود نگاهبان؟ علی علی علی علی

مرا که دل شکسته‌ام، خمیر و خورد و خسته‌ام
که ره دهد به آستان؟ علی علی علی علی

نگاه ما به سوی تو، به جستجوی روی تو
در این جهان و آن جهان: علی! علی! علی! علی!

چو دود، خاستم ز جا، که سوختی دل مرا
به کوره‌های امتحان، علی! علی! علی! علی!

ز هجر باغ روی تو، بسوخت دل به‌بوی تو
قسیم دوزخ و جنان: علی! علی! علی! علی!

در آن زمان که هیچکس، نیایدش به لب نفس
بگیر دست ناتوان، علی! علی! علی! علی!

 

***

هرآن زمان که این زبان، هنوز هست در دهان
به ذکر توست همچنان: علی! علی! علی! علی!

 

 


 

+ خوانش این شعر توسط دکتر میثم مطیعی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها به مناسبت عید غدیر (مرداد1398)

 

  • حسن صنوبری
۲۴
آبان
  • حسن صنوبری
۰۲
آبان

این نوحه یک‌جورهایی ادامه، یا نسخۀ کناری نوحۀ قبلی است


لینک دانلود با کیفیت اصلی 


چه رازی
در این گوشه‌ی بی‌قرار صحراست؟

که هرسال

زمان اربعین قیامت اینجاست

از این خاک
خدا چه می‌خواست؟

هنوز آید صدای گریه‌ی کودکان از اینجا

هنوز آید صدای ناله‌ی کشتگانِ صحرا

پیامی دارد این خاک به کل دنیا:

آبروی افلاک
 شد کشته در این خاک


***


در این خاک
به هرسو ردی از عبور مهدی است

سراسر
جهان منتظر ظهور مهدی است

زمانِ
حضور مهدی است

ندانم کی به پایان می‌رسد آخر این جدایی؟

پناه و رهبر مستضعفانِ جهان کجایی؟

تو‌ای خورشید تابنده کی می‌آیی؟

دارم با تو‌عهدی
لبیک یا مهدی


  • حسن صنوبری
۲۸
مهر

نوحه واحد شب نهم صفر 1397 با صدای دکتر میثم مطیعی 

نغمه‌پردازی: اکبر شیخی / شعر فارسی: حسن صنوبری / شعر عربی: احمد حسن الحجیری

 

لینک دانلود با کیفیت اصلی 

 

 

دوباره
دلم راهی اربعینِ مولاست

پیاده

در این جاده قدم‌زدن چه‌زیباست

 

دراین‌دل
دوباره غوغاست

 

به یاد کودکانی که گذشتند از این بیابان

روم افتان و خیزان، تشنه‌لب، روی‌وموپریشان

به یاد خاطراتِ همه شهیدان

 

من در هر دو دنیا
می‌مانم با مولا

 

***  

 

و یک‌روز،
سواری از همین جاده می‌آید

می‌آید،
که روزنی به آسمان گشاید

بدانید،
که او می‌آید

 

بگیرد انتقامِ غنچه‌های به خون تپیده

ز دستی که گلوی کودک ششماهه بریده

دراین شب عاقبت می‌دمد سپیده

 

دارم با تو عهدی
لبیک یا مهدی

 

  • حسن صنوبری
۲۹
شهریور

نوحه زمینه شب چهارم محرم 1397 با صدای دکتر میثم مطیعی 

شعر و نغمه‌پردازی: حسن صنوبری


لینک دانلود با کیفیت اصلی 




به گوش ‌آید صدایی، که عطرش آشناست
مرا می‌برد به جایی، که نامش کربلاست (مرا برده به جایی که نامش کربلاست)

نسیم موی او
دلم را برد

شبی تا کوی او
دلم را برد

حسین!
مرا صداکن مرا صداکن

اگر، چه بدترینم تو بهترینی

حسین!
چگونه باید تو را ببینم

اگر، دگر نخواهی مرا ببینی

حسین! حسین!

به غیر از ‌کوی تو، کجا دارم؟
از این عالم فقط، تو را دارم


***

محرم آمد از راه، زمان ماتم است
خوش آن دل که به رازِ‌ مُـحَرّم مَحرَم ‌است

سلام خون ما
به ثارالله

ز ما مولا تو را
سلام الله

حسین!
قسم به خونِ جوانت اکبر

جوانی مرا نذر راه خود کن

حسین!
قسم به شش‌ماهۀ سپاهت

مرا، یکی ز جمع سپاه خود کن

حسین! حسین!

به غیر از ‌کوی تو، کجا دارم؟
از این عالم فقط، تو را دارم

***

فدای آن نگاهی، که دنبالت دوید
به جز روی تو چیزی، ‌در این‌ عالم ندید

تمام هستی‌ام
به قربانت

به قربان‌تو و
شهیدانت

حسین!
اگر به دنیای خود اسیرم
تویی، که می‌توانی ‌مرا ‌رَهانی

حسین!
به خود رهایم مکن زمانی

بیا، مرا بخر در همین جوانی

حسین! حسین!

به غیر از ‌کوی تو، کجا دارم؟
از این عالم فقط، تو را دارم
  • حسن صنوبری
۲۹
شهریور

نوحه شور شب هشتم محرم 1397 با صدای دکتر میثم مطیعی 

نغمه‌پردازی: سید صالح حسینی . شعر: حسن صنوبری


 

 

لینک دانلود با کیفیت اصلی 

 

چرا اسیر جهان باشد دل رند و عیارم؟
که هرچه از دو جهان دارم همه از مولا دارم

دو جهان در چشم عاشق همه زندان است
که حسین پاداش چشمان شهیدان است

یا رب مهمانم کن بر خوان حسین
آشنایم کن با عرفان حسین
همره کن ای خدا،
من را در دو دنیا،

با یاران حسین

(لبیک لبیک، مولا یا ثارالله
یا اباعبدالله)



***

 

 

کبوتر حرمم مولا به سوی تو می‌آیم
شکسته بال و پرم اما به سوی تو می‌آیم

به خدا فریادم را جز تو پناهی نیست
ز دل بشکسته تا کوی تو راهی نیست

جانم تو، جانان تو، جانانه تویی
آرام قلب این دیوانه تویی
پرکشیده از دل،
هر مقصود باطل،

در این خانه تویی

(لبیک لبیک، مولا یا ثارالله
یا اباعبدالله)


***

به حنجر شهدا سوگند، که شب و روز عاشوراست
ز خون جاری مظلومان همه عالم کربلاست

به شقایق‌های معصوم چمن سوگند
به گلوی سرخ اطفال یمن سوگند

شیعه یعنی جنگِ در راه خدا
جنگِ با کفر و جهل و روی و ریا
جنگِ با خون‌خواران،
با یاران شیطان،

جنگِ با آمریکا

(لبیک لبیک، مولا یا ثارالله
یا اباعبدالله)

  • حسن صنوبری
۱۵
مرداد

این نسخه اولیه شعری است که آقای دکتر میثم مطیعی در ایام روز دختر اجرا کردند (فایل صوتی). البته فقط دوتا از تغییرهای مورد نظر جناب مطیعی به دلم نبود که در این نسخه به صورت اولیه حضور دارند. و شاید آن تغییرها برای اجرای ایشان واقعا لازم بودند، ولی برای متن و انتشار در صفحه خودم به نظرم نیازی نیست.

 

نکند مومنان حراج کنند عاقبت آبروی ایمان را

نکند در من و تو می‌بینند، دیگران چهره مسلمان را

 

ظاهر ما نه باطنِ دین است، دین رها زین نقاب ننگین است

ای‌بسا ادعای دین‌داری که برانگیخت خشم رحمان را

 

ای بسا بی‌خبر ز عالم روح، که به یک جامه گشت روحانی

ای بسا قاری کتاب الله، که نفهمیده است قرآن را


صدق پیش آر، چون که میدانی «گر تو قرآن بدین نمط خوانی

 ببری رونق مسلمانی»[1]، مبر از یاد پند پیران را


اولین درس مصطفی ما را، نه نماز و جهاد، اخلاق است[2]  

پیش از دکترای دین باید، طی کنیم اول دبستان را

 

دین اگر از ریا نپالاییم، نزد خلق و خدای، رسواییم

گرکه عصیان کنند اهل نفاق، اهل ایمان دهند تاوان را[3]

 

وای اگر پیش از امتحان خدا، نشویم از عیوب خویش جدا

قایقِ موریانه‌خورده ما، چه کند چاره روز طوفان را

 

وای اگر از سر دغل‌کاری، ببریم آبروی دین‌داری

پر ز دکّان کنیم دنیا را، وز ریا و ریال دکّان را

 

جای اینقدر ادعای گزاف؛ شیعه واقعی اگر باشیم

پله‌پله بریم سوی خدا زمره از خدا گریزان را[4]

***

 

ای درختِ بلندِ پاک نظر! دخترِ مومنِ خداباور!

در غرورِ بهار، یادآور، پیش‌رو فصل برگ‌ریزان را

 

دختر پاکزادِ ایرانی! در دل قصه‌های قرآنی

دختران شعیب را یادآر[5]، یاد کن یاد، دخت عمران[6] را

تویی از آن گروه یاریگر؟ یا از آنان که دشمنی کردند؟

موسی و عیسی و محمد را، یونس و یوشع و سلیمان را؟

 

این‌زمان لشگرش زیاد شده، دستک و دفترش زیاد شده

نیست اندک، فرشتۀ معصوم! مکن افزون سپاهِ شیطان را

 

چادرِ فاطمه است این، هش‌دار، پاسدار جلالتش باشی

هان! مبادا که بازی انگاری پرچم غیرت شهیدان را

 

خفته در خون و خاک چشمانی‌ست که به ما خیره‌مانده‌اند هنوز

هان! مبادا بریم از خاطر، همت و باکری و چمران را

 

ای‌بسا چادری که می‌پوشد ننگ‌ها را و رنگ‌ها را نه

ای‌بسا روسری که می‌بندد تهمتی تازه دین و ایمان را

 

آخرین یادگاری زهراست، و لباس فرشته‌های خداست

یا مینداز روی سر چادر، یا نگهدار حرمت آن را

 

نیست در صفحۀ دل عاشق، جز گل روی دوست تصویری

خودنمایی و خودپرستی نیست سالک راه عشق و عرفان را

 

چه حقیقت چه در مجازی تو، پاکی خویش را نبازی تو

این تو هستی تویی که می‌سازی چهرۀ دختران ایران را

 

در مجال مجاز افزون‌تر آبروی حیا و تقوا باش

ای خوشا آنکه پاس می‌دارد حرمت خلوت و خیابان را

 

یادکن در کتاب یوسف را، که به هرخلوتی خدا را دید

اینچنین یاد می‌کنند به حُسن پاکباز دیار کنعان را

 




[1] . تضمین شعر از گلستان سعدی: گر تو قرآن بدین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی

[2] . رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ص‏ بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَکَارِمَ‏ الْأَخْلَاقِ. من مبعوث برسالت شدم تا سطح اخلاق را بالا برم. (بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج‏16، ص: 210)            

[3] . امیرالمومنین علیه السلام: فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یَلْعَنِ الْقَرْنَ الْمَاضِیَ بَیْنَ أَیْدِیکُمْ  إِلَّا لِتَرْکِهِمُ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَلَعَنَ اللَّهُ السُّفَهَاءَ  لِرُکُوبِ الْمَعَاصِی وَ الْحُکَمَاءَ لِتَرْکِ التَّنَاهِی. خداى سبحان، مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت مگر براى ترک امر به معروف، و نهى از منکر. پس خدا، بى‏خردان را براى نافرمانى، و خردمندان را براى ترک باز داشتن دیگران از گناه، لعنت کرد. (بحار الأنوار علامه مجلسی، ج‏97، ص: 90.)

[4] قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ‏ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع‏. ابن ابى یعفور گوید: امام صادق علیه السّلام به من فرمود: مردم را به غیر از زبانتان دعوت به دین کنید، تا سعى و کوشش و درستى و پرهیزگارى و خویشتن دارى را از شما مشاهده کنند. (بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏۶۷، ص ۳۰۹.)

[5] . سوره قصص آیه 25: فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی‏ عَلَى اسْتِحْیاء. و یکى از آن دو (دختران شعیب) به سراغ او آمد در حالى که با شرم، قدم برمى‏داشت‏.

[6] . سوره مریم آیه 16: وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا. و در این کتاب (آسمانى)، مریم را یاد کن، آن هنگام که از خانواده‏اش جدا شد، و در ناحیه شرقى (بیت المقدس) قرار گرفت‏.
سوره تحریم آیه 12: وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا. و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود و ما از روح خویش در آن دمیدیم‏.

  • حسن صنوبری
۰۶
تیر

حمایت از روحانی یا حمایت از داعش؟!

  • حسن صنوبری
۱۶
اسفند

http://bayanbox.ir/view/429332450967501868/Motiee.jpg

 

نوحه‌ای که برای رزمندگان مظلوم فاطمیون سرودم و شام شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) توسط جناب آقای میثم مطیعی در محضر رهبر انقلاب اجرا شد

  • حسن صنوبری
۰۹
آبان

سه تا از نوحه‌های سال‌های قبل که توسط دکتر میثم مطیعی اجرا شده‌اند را اینجا می‎گذارم. متن دوتا از نوحه‌ها از وبلاگ قبلیم پاک شده، فلذا در ادامه مطلب بازمی‎نویسم همان دو تا را. این سه نوحه همه موضوع عمومی محرم و امام حسین (ع) را دارند، دوتاشان نوحه «زمینه» هستند و یکی نوحه «واحد». نوحۀ واحد مربوط به ایام عاشورا (فکر کنم شب هشتم) آن سالیست که روز عاشورا و روز 13آبان همزمان بودند. فلذا در بند آخر شعر از قلب هیئت، چند سطر ناقابل، شلیک کردیم به طرف نیویورک.

 

1. نوحه زمینه: همه عمرم اگر کنم بی‌تو سفر ...

2. نوحه زمینه: زندگی تویی، عاشقی تویی، شاه کربلا یاحسین!

3. نوحه واحد: قصۀ عاشقان ماندنی‎ست

 

 

 

«نوحه زمینه»

 

نه سرخیِ پرچمِ تو را
نه مجلسِ ماتم تو را
به غصه‎های دلِ خودم
نمی‎فروشم غمِ تو را
 
به بیرق هیئتت قسم
قسم به شالِ محرمم
که از در خانه‎ات حسین
به جای دیگر نمی‎روم
زندگی تویی، عاشقی تویی، شاه کربلا یاحسین
بندگی منم، تو ز بند تن، کن مرا رها یاحسین
(یاحسین یا کربلا)
 
دلم فقط آشنای توست
مسافرِ روضه‎های توست
وطن ندارم در این دیار
دیارِ من کربلای توست
 
فتادم از پا و از توان
بدونِ من رفته کاروان
امیر دیرینِ عاشقان!
به کربلایت مرا رسان
دورم از تو و می کشم نفس، در هوای تو یاحسین
دورم از تو و می شود دلم، کربلای تو یاحسین
(یا حسین یا کربلا)
دوباره هنگامه‎ی عزاست
دوباره هرکوچه نینواست
اگرچه دلم‎مرده‎ام ولی
برای دل، تربتت شفاست
 
چه حاجتِ گنبدِ طلاست؟
غبار کوی تو کیمیاست
نماز من در حریم توست
که مُهرم از خاکِ کربلاست
هرکجا روم، قبله‎ی دلم، رو به سوی تو یاحسین
سجده می‎کنم، عاشقانه بر خاکِ کوی تو یاحسین
(یا حسین یا کربلا)
 
غمی که در نام زینب است
نمی‎ ز آلامِ زینب است
شب من و تو کجا سیاه
به قدر یک شام زینب است؟
 
کسی چه فهمیده از غمش
ندیده ماتم چو ماتمش
نمی‎شود مجلسش تمام
ادامه دارد محرمش
 
ما کجا و فهمیدنِ غمِ وارثِ غمِ کربلا؟
ما کجا و فهمیدنِ غمِ دیدنِ شَهِ سرجدا؟
(یاحسین یا کربلا)

 


 

«نوحه واحد»

 

همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
 
از همه خاک زمین تربتِ تو ما را بس
خو گرفتن به غم و غربتِ تو ما را بس
اهل دنیا نشود گریه کن عاشورا 
از خوشی های جهان، هیئتِ تو ما را بس
در عزای تو سینه زنان
هر شبم را سحر می کنم
از همینجا به سوی شما
با دل خود سفر می کنم
هر زمان دل، باصفا شد
زائر کرببلا شد
 
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
 
السلام ای شهیدانِ به خون غلطیده
کی جهان مثل شما اهل وفایی دیده؟
جان سپردید غریبانه ولیکن امروز
قصه ی عشق شما در دو جهان پیچیده
تا ابد نام زیبایتان
در کتاب جهان خواندنی است
از همه قصه های جهان
قصه ی عاشقان ماندنی است
می درخشید، همچو خورشید
چون که یارانِ حسینید
 
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
 
هست هر چند زمان اندک و طولانی راه
ما نداریم به غیر از حرم دوست پناه
از خطر ترس نباید، که سفر باید کرد
هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله
بار دیگر ببین آمده
دشمنِ کینه جوی امام
رهسپارم سوی کربلا
تا بگیرم از او انتقام
کن نصیبم، این سعادت 
یا زیارت، یا شهادت
 
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما و کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
 
هرکسی دشمنِ اربابِ شهید است امروز 
شیعه برخیز! که او باز یزید است امروز 
وقت جنگ است اگر دعویِ یاری داری
خیمه‎ی شمر همین کاخ سفید است امروز
مشتِ خود را گره می کنم 
تا زنم بر سرِ دشمنان
تیغِ دشمن چه دارد مگر؟
در مصاف دل عاشقان
هر زمان و هر کجاییم
ما سپاهِ کربلاییم
 
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما و کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
  • حسن صنوبری
۳۰
شهریور
 

سرود عید غدیر. سرودۀ بنده، با اجرای حاج میثم مطیعی در جشن عید غدیر دانشگاه امام صادق (ع)

 

دانلود با کیفیت اصلی

 

  • حسن صنوبری
۱۵
اسفند

 

این روزها روزهای روضه است. هم روزهای شنیدن و خواندن و فهمیدن و به یادسپردن مسائل و مصائب بانوی بانوان جهان (سلام خدا بر ایشان) و هم روزهای گریستن. بعضی از فکرها و فهم‎ها ناگزیرند از گریستن، و اگر کسی بگوید نیازی به گریستن نیست و و مطالعه و دانستن و فهمیدن کافی‎ست، معلوم است در همان فکر و فهم هم فقط مدعی‎است.

پس خوش به حال کسانی که در این امور بتوانند بفهمند، به‎یاد بسپرند و بگریند؛ آنگاه بگویند، به‎یادآورند و بگریانند. واقعاً خوش به حال کسی که صدای گرمی دارد و می‎تواند با اخلاص و با دل شکسته روضۀ حضرت زهرا را بخواند. من حتی صدای گرم را هم ندارم، چه رسد به ویژگی‎های دشوارترش. پدرم صدای خیلی خوبی دارد و مادرم دوست‎داشت من روضه‎خوان حضرت زهرا و امام حسین (علیهم‎االسلام) شوم، شاید چون فکر می‎کرد آن صدا به من هم ارث می‎رسد؛ ولی آن ارث نرسید و آن آرزو هم محقق نشد. هرگاه نوحه یا شعر مرثیه‎ای می‎گویم و حنجرۀ گرمی آن شعر را می‎خواند و گوش عاشقی آن شعر را می‎شنود، بی‎شک خیلی خداراشکر می‎گویم؛ هرچند می‎دانم «اثر» خاص و خاسته از نفس و حنجرۀ خواننده و گوش و دل شنونده است. اما بالاخره شعر من هم خودش را قاطی ماجرا کرده. حس می‎کنم بدون داشتن بلیط و پنهانی سوار اتوبوس بهشت شده‎ام. ولو در ایستگاه بعدی بفهمند کیستم و پیاده‎ام کنند؛ یک ایستگاه هم یک ایستگاه است. «یک ایستگاه در بهشت».

در پوشۀ «میثم مطیعی»ام چهار قطعۀ صوتی با موضوع فاطمیه و با شعر خودم را پیدا کردم. آقای مطیعی واقعاً لطف کرده‎اند با وجود اینهمه شاعر خوب و بهتر از من، گاهی از من هم شعر خواسته‎اند. آن چهار عبارت‎اند از: سه روضه و یک نوحه. نوحه را دوست دارم. یک روضه را خیلی دوست دارم و دو روضه را نه خیلی. هرچند بابت همان‎ها هم خدا را شاکرم. از آن دو روضه که خیلی دوستشان ندارم یکی تقصیر شعر خودم و دیگری تقصیر طرف دیگر ماجراست! 

آن روضه که خیلی دوستش دارم، بسیار کوتاه است. لطف می‎کنید اگر بشنوید. اگر یک نفر هم این روضه (یا دیگری) را بشنود و بپسندد و بگرید بر مرثیۀ حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) من حاجتم را از وبلاگ‌نویسی‌ام گرفته‌ام. این روضه به‌نظرم بسیار هنرمندانه و زیباست. یعنی اجرایش توسط آقای مطیعی. در این روضۀ کوتاه تا حدی از سنت آواز ایرانی استفاده کرده است. چیزی که کمتر در روضه‎های ایشان شنیده‎ام. موضوع روضه مربوط به روز شهادت (یعنی پس از شهادت) حضرت فاطمه زهرا (سلام‎الله علیها) است. شعرش را هم (با همه سرعت و محدودیت سرایش) دوست دارم. یک بیت دیگر هم داشت که بیت دوم بود اما آقای مطیعی یا شاید هم دوست شاعرم گفتند خوب نیست، حذفش کن. کنارش گذاشتم، ولی آن موقع حس لطیفی داشتم و این بیت را مناسب حس و حالم و حس و حال موضوع می‌دانستم:

دانش‌آموز دبستان خدا

بازمی‌گردی به بستان خدا

حس من حس آرامش حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) پس از پایان گرفتن رنج‌ها و قدرناشناختن‌ها، با شهادتشان بود.

دانلود «فاطمه! دست علی یار تو باد»

لینک به متن شعر

در نوحه، آقای مطیعی بند دوم را خیلی دوست داشت و با بند اول مشکل داشت. می‎گفت مردم معنای «باد مهرگان» را نمی‎فهمند. من گفتم اولاً شما استاد دانشگاهی و هیئتتان هم دانشگاهی است، اینجا ایرادی ندارد کمی سطح بالاتر برود. دوما در آهنگی محرمی و بسیار معروف با شعر استاد ما هم این واژه هست و ... خلاصه حرف مرا با دلی مکروه قبول کردند. الغرض: بادمهرگان بادی است که در فصل پاییز می‎وزد وبا خود پیام نیستی (و ریختن شاخ و برگ درختان و سبزی و گل‎های باغ) را دارد. همان باد خزانی. همچنین آقای مطیعی گفتند اگر می‎شود گریزی هم به موضوع حجاب بزنم؛ من بی اکراه و با اعتقاد گفتم چشم.

دانلود نوحه «وای از آن غربت شبِ دریا»

لینک به متن شعر

این (همان است که تقصیر شعر خودم است) از همه قدیمی‎تر است. شعر  را الآن خیلی دوست ندارم و مخصوصا به‎نظرم به درد روضه‎خواندن نمی‎خورد.

دانلود «به حال ما در و دیوار خانه می‎گرید»

لینک به متن شعر

این (که اجرایش را خیلی موفق نمی‎دانم) هم مربوط به پس از مراسم تدفین حضرت زهرا سلام الله و از زبان مولاعلی (ع) است. البته روضۀ آقای مطیعی خیلی خوب است مثل همیشه، منظورم خوب چفت نشدن شعر با روضه است. شاید چون طولانی بود، خوب مدیریت نشد ولی بعضی بیت‎هایش را هنوز خیلی دوست دارم، از جمله این:

دنیا برای مردم دنیا بماند

تنها برای مرتضی زهرا بماند

دانلود «از آن مزار بی‎نشان می‎آمدم من»

لینک به متن شعر

  • حسن صنوبری