در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۵ مطلب با موضوع «در عالم سینما :: ایسائو تاکاهاتا | Isao Takahata» ثبت شده است

۱۷
فروردين

 

ساعت از ۱۲ گذشته، دندانم خیلی درد می‌کند، ولی فکر می‌کنم اگر من ننویسم، چند نفر برایش می‌نویسند؟ روزهای درگذشت خیلی از هنرمندان شریف و آزاده اما ناآشنا با اسلام برای اینکه خودم را مجبور کنم همیشه به خودم می‌گویم اگر تو برایش فاتحه نخوانی کی می‌خواند؟

روزی که گذشت سومین سال‌روز درگذشت استاد ایسائو تاکاهاتا انیمه‌ساز نابغۀ ژاپنی بود. پیرمردی عجیب و دوست‌داشتنی که با آثار گوناگونش اعم از سریال‌های اقتباسی و سینمایی‌های تالیفی عالم ما و جهان کودکان و نوجوانان را زیباتر کرد.

اگر موضوع «ایسائو تاکاهاتا» را در وبلاگم ببینید می‌بینید پیش از این سه شاهکار او را معرفی کرده‌ام، سه شاهکاری که هیچ شباهتی به هم ندارند. انیمه‌ای که اکنون معرفی می‌کنم هم هیچ شباهتی به آن‌ها ندارد. تاکاهاتا می‌توانست با آن شهرت جهانی که از پی کارهایی مثل هایدی و آنشرلی به دست آورد تا آخر عمر یک فرم مو‌فق تجربه‌شده و امتحان‌پس‌داده را ادامه بدهد و هرروز بر شهرت و ثروت خود بیفزاید. کاری که ما هم در ایران انجام می‌دهیم و آمریکایی‌ها هم در هالیوود. یک اثر که مخاطب پیدا می‌کند را تا قیامت ادامه می‌دهیم، چه اسمش سریال پایتخت باشد چه سینمایی بتمن. اما تاکاهاتا ترجیح

 

داد نه‌تنها مقلد دیگران نباشد بلکه مقلد خود هم نباشد. او فراتر از یک کارگردان مولف، معلم و خالق ژانر بود و با ساخت هر اثر خود سرفصل تازه‌ای را به عالم انیمه و انیمیشن می‌افزود. این تجربه‌گرایی گستاخانه و شریف هرچقدر در درازمدت به نفع عالم هنر است در کوتاه‌مدت مخاطب عمومی را همراه نمی‌کند.

«همسایگان من یاماداها» (1999) {که به غلط در فارسی همسایه من یامادا ترجمه شده} آنقدر به نسبت دیگر آثار تاکاهاتا و کل استدیو جیبلی متفاوت بود که نتوانست موفقیت چندانی در گیشه پیدا کند. البته من هم قبول دارم جزو شاهکارهای کارگردان نیست ولی در نوع خودش شاهکاری است. یک کمدی خانوادگی شاد و سرحال، با بیان و ساختاری نوین و متمایز. در حقیقت شادترین انیمۀ استدیو جیبوری را سرانجام کسی ساخت که غمگین‌ترینش را ساخته بود.

جایی خوانده بودم این انیمه از سنت شرقی استدیو جیبلی فاصله گرفته و بسیار غر‌بی است، چون ساختارش بیشتر از اینکه مانگایی باشد کمیک‌استریپی است. اما اخیرا در جستاری، توصیفی جالب‌تر خواندم که یاماداها شبیه‌ترین ساختار را به زیبایی‌شناسی ژاپنی دارد، چون درست مثل یک مجموعه هایکوست.

واقعا هم این انیمه شنایی بین سنت و مدرنیته است، از این جهت که تنها کار تماما دیجیتالی جیبلی است مدرن و غرب‌مآبانه است و از این جهت که روایتی نکته‌گو و پیرنگ‌گریز و ساختاری مینیمال دارد، بسیار شرقی و ژاپنی است.

در هر صورت ساختار هرچه باشد، محتوا مبتنی بر قوی‌ترین سازمان شرقی یعنی خانواده بنا شده. تاکاهاتا اگر در «همین دیروز» نشانمان می‌داد که همین زندگی پیش‌پاافتاده و سادۀ روزمره حاوی شگفتی و زیبایی است، در همسایگان من یاماداها می‌گوید همین زندگی پیش‌پاافتاده و معمولی روزمره سرشار از شادی و طنز است. در اولی می‌گفت: سادگی، زیباست. در دومی می‌گوید: سادگی، خنده‌دار است :)

 

  • حسن صنوبری
۰۶
مهر

موضوع انشا: معرفی فیلم به مناسبت فرا رسیدن فصل مدرسه

http://bayanbox.ir/view/574684624856124018/Only-Yesterday.jpg

 

 

درمورد نسل‌های جدید نمی‌دانم، شاید اینترنت جهان بزرگ‌تر و مهم‌تری باشد برایشان، اما برای نسل‌های ما و قبل ما، مدرسه فقط یک دوره تحصیلی نبود و نیست، بلکه جهان بزرگی است که همواره و تا واپسین روز عمر با ما همراه است و بر عوالم و اوقات دیگرمان موثر. این تاثیر برای افراد درون‌گرا شدت بیشتری دارد. در چندین شعر خودم هم سعی کرده‌ام به آن بپردازم.

قبلا دو یا سه انیمه از مرحوم استاد ایسائو تاکاهاتا ( 高畑 勲 ) پیرمرد نابغۀ جهان انیمه معرفی کرده بودم. عرض کرده بودم هرکدام از آثار استاد تاکاهاتا (برخلاف رفیق و قل دیگرش جناب میازاکی) عالمی دیگرگون دارد. این اثر هم به همین نحو. هیچ شباهتی به دیگر آثار استاد و یا دیگران ندارد. یک اثر خاص خاص خاص است. «همین دیروز» ( おもひでぽろぽろ ) یا «فقط دیروز» یا «خاطرات دیروز» محصول ۱۹۹۱ یک اثر واقع‌گرا، دور از جنبل و جادو، دور از تلقی‌های کودکانه و سطحی از انیمه و انیمیشن و یک درام جدی و تاثیرگذار است. طبیعتا مخاطب کار بزرگ‌سال است؛ گرچه از موضوعات و مضامین اصلی اثر موضوع مدرسه است؛ اما این انیمه بیشتر با توجه به مخاطبی که روزگاری مدرسه رفته ساخته شده نه مخاطبی که می‌خواهد مدرسه برود. (با توجه به فرهنگ ما که چندجاییش واقعا ممیزی +۱۸ هم شاید بگیرد(.

اگر بخواهم با اثری از میازاکی مقایسه کنم، کمی یاد «سرویس تحویل کی‌کی» می‌افتم از این جهت که این کار هم متوجه به موضوع خودشناسی است. البته در کار میازاکی معرفت نفس به صورت یک حکمت و با نگاهی کلی و سنتی و مناسب همه سنین طرح شده بود، اما سیر معرفت نفس و سفر خودشناسانۀ انیمهٔ «همین دیروز» بسیار مدرن، جزئی، عمیق و لایه‌لایه اتفاق می‌افتد و اینجا دیگر از حال و هوای کودکانۀ انیمه میازاکی خبری نیست.

هربار انیمه‌ای از تاکاهاتا می‌بینم می‌گویم «پس این بود شاهکارش» و باز در اثری دیگر تجربه‌ای دیگر تکرار می‌شود. قد این پیرمرد ژاپنی خیلی بلند است. الآن که دارم کارهای موفق نسل‌های جوان انیمه ژاپن را می‌بینم بیشتر می‌فهمم و به‌نظرم این آثار موفق هنوز به گرد پای آثار دو پیرمرد ژاپنی نمی‌رسند، گرچه چشم ما و حتی غرب فقط می‌تواند ستایشگر همین‌ها باشد. اگر فرصت و حوصله دارید همین دیروز را ببینید و از قدرت فضاسازی، از خرد و اندیشه و از جهان نوی پیرمرد نجیب لذت ببرید. البته که اگر حوصله دارید و مدرسه و عوالم درون برایتان اهمیت دارد.

جدا از همۀ مولفه‌ها، موسیقی این اثر ساخته جناب کتسو هوشی هم بسیار موسیقی خاصی است. از سویی قابل توجه است چون فرهنگ شنیداری آن روزگار جوانان ژاپنی را به یاد می‌آورد و هم از سویی تناسب موسیقی با فضاسازی کارگردان بسیار شایستهٔ تحسین است. از سکانس‌های روح‌پرور و ماندگار این انیمه وقتی است که شخصیت اصلی به روستایی می‌رسد، هم روایت، هم تکنیک تصویرگری، هم رنگ موسیقی و هم موقعیت داستانی همه و همه با هارمونی کامل رنگی نو به خود می‌گیرند سمفونی زیبایی را برای مخاطب خویش آغاز می‌کنند.

 

در ادامه شما را به شنیدن و دانلود چهار قطعه زیبا از موسیقی متن انیمه همین دیروز دعوت می‌کنم

http://bayanbox.ir/view/5337959980546350225/omohide-poroporo-03-cd.jpg

 

  1. main theme
  2. teremt es
  3. frunzulita lemn adus
  4. c'intec de nunta
  5. ai wa hana - kimi wa sono tane

حسن صنوبری

  • حسن صنوبری
۲۹
اسفند

 

قبلا هم برایتان نوشته بودم که به نظرم وقتی بخواهیم با عینک هنر به سینما نگاه کنیم پیش‌روترین انیمیشن‌های امروز متعلق به ژاپن است. ولو غرب در صنعت پیش باشد. از سینمای خود ژاپن هم بخواهیم حرف بزنیم، شاید در گذشته با چهره‌هایی مثل کوروساوا و میزوگوچی و اوزو این سینما اعتبار جهانی داشت، ولی امروز اعتبار هنریش را مرهون انیمیتورهای بزرگ خویش است و بیرون از انیمیشن، سینمایش قدرت سابق را ندارد. از همین رو فهرست چهارمم را اختصاص می‌دهم به 9انیمیشن سینمایی خوب ژاپنی. (البته یک مورد هم چینی است ولی در همان سنت ژاپنی). سعی کردم هم به بهترین‌بودن وفادار باشم هم به تنوع.

 

این فهرست 9تایی شامل ۶ کارگردان است. دو پیرمرد که قبلا ازشان نوشته بودم و ۴ جوان که اکنون می‌نویسم. برای خواندن دو فیلمی که قبلا برایشان نوشته بودم می‌توانید به هشتگ بهترین انیمیشن های ژاپنی سری بزنید. آنجا یک شاهکار دیگر جناب تاکاهاتا هم هست که به خاطر اندوه بالایش در این فهرست نیاوردم. شما هم اگر با این عالم آشنایی دارید با یک گزینهٔ خوب فهرست مرا تکمیل کنید:

 

http://bayanbox.ir/view/144088138593430851/a1-spirited-away.jpg

 1. روح رانده شده (یا شهر اشباح) 2001 Spirited Away

به‌نظرم زیباترین، هنرمندانه‌ترین و عمیق‌ترین انیمیشن جهان است. آرزویم این است که ایران و دیگر تمدن‌های بزرگ هم بتوانند به چنین زبانی برای گفتگوی بین رازها و میراث‌های فرهنگی هنری عظیم خویش با مخاطب جهانی امروز برسند. 28مین فیلم محبوب جهان است طبق برآورد آی‌ام‌دی‌بی. اسکار هم توفیق داشته به این فیلم برسد | کارگردان: هایائو میازاکی | امتیاز من: 10 | امتیاز آی ام دی بی: 8.6 (با 593هزاررای)

 

http://bayanbox.ir/view/2022176600856298063/a2-prinmces-mononoke.jpg

2. شاهزاده مونونوکه 1997 Princess Mononoke

قبلا درباره‌اش نوشته‌ام. یادآور می‌شوم 67مین فیلم محبوب جهان است به روایت آی‌ام‌دی‌بی‌ | همان | من: 9 | آی‌ام‌دی‌بی: 8.4 (با 312هزار)

 

http://bayanbox.ir/view/9202113075221987564/a3-Nausicaa-of-the-Valley-of-the-Wind.jpg

3. ناوسیکا از دره باد 1984 Nausicaä of the Valley of the Wind

از خاص‌ترین و موفق‌ترین آثار قدیمی میازاکی. حماسی و پسارستاخیزی. در این اثر هم مثل شاهزاده مونونوکه مسئله طبیعت و زیست‌جهان برای میازاکی پررنگ است. در بسیاری از فهرست‌ها جزو برترین‌های ژانر خودش معرفی شده. البته اگر از دیگر کارهای میازاکی خوشتان آمد ببینیدش | همان | من: 8 | آی‌ام‌دی‌بی: 8.1 (135هزار)

 

http://bayanbox.ir/view/4354852736527621070/a4-The-Tale-of-The-Princess-Kaguya.jpg

4. افسانه شاهزاده خانم کاگویا 2013The Tale of The Princess Kaguya  

قبلا دربارۀ این هم نوشته‌ام. فقط یادآور می‌شوم که حسرت می‌خورم که کاش ایران هم ... | ایسائو تاکاهاتا | من: 10 | آی‌ام‌دی‌بی: 8 (32هزار)

 

http://bayanbox.ir/view/8498752438189837604/a5-pom-poko.jpg

5. پوم پوکو 1994 Pom Poko

عجیب‌ترین و خاص‌ترین و نمادین‌ترین کار آقای تاکاهاتا. البته در این نمادپردازی‌ها متاسفانه سراغ ظرائفی رفته که بیشتر به آقایان می‌توانم توصیه‌اش کنم و به سنین کم که اصلا. ولی در مجموع علی‌رغم بعضی خلاقیت‌های شگفت‌انگیز، به یک‌دستی کارهای دیگر کارگردان نیست و فرازوفرود زیاد دارد. کلا تاکاهاتا برخلاف رفیقش میازاکی هر کارش رنگی دیگر دارد و باورش سخت است که سازندۀ همۀ این‌ها یک نفر باشد | همان | من: 8 | آی‌ام‌دی‌بی: 7.3 (20هزار)

 

http://bayanbox.ir/view/9138785137189176931/a6-A-Letter-to-Momo.jpg

6. نامه ای به مومو 2011 A Letter to Momo

اثری لطیف و دلنشین و خلاقانه که به همه می‌توانم توصیه‌اش کنم. کارگردان این اثر جوانی است که کلا دو سه تا کار بلند ساخته ولی بسیار به آینده‌اش امیدوارم | هیرویوکی اکیورا | من: 9 | آی‌ام‌دی‌بی: 7.3 (6هزار)

 

http://bayanbox.ir/view/8532800045238451442/a7-colorful.jpg

7. رنگارنگ 2010 Colourful

این اثر هم بسیار دلنشین و تأمل‌برانگیز است. به درد همه روحیه‌ها می‌خورد ولی نه در سنین کم. مگر نسخۀ پاکیزه‌اش. اگر این نسخه‌اش فراهم شود برای نوجوان‌ها عالی‌ست | کیچی هارا | من: 9 | آی‌ام‌دی‌بی: 7.4 (4هزار)

 

http://bayanbox.ir/view/3955866232004070590/a8-Big-Fish-Begonia.jpg

8. ماهی بزرگ و بگونیا 2016 Big Fish & Begonia

اولین و یگانه اثر کارگردانش است. استثنائا چینی است اما در سنت ژاپنی و مثل بیشتر کارگردان‌های موفق جوان ژاپن تحت تاثیر میازاکی است. به عنوان اولین اثر یک هنرمند فوق‌العاده است. فقط به نظرم پایان‌بندیش مشکل دارد. | لیانگ ژان | من: 7 | آی‌ام‌دی‌بی: 7.1 (4هزار)

 

http://bayanbox.ir/view/8618377521183647896/a9-Paprika.jpg

9. پاپریکا 2006 Paprika

اثری خاص از کارگردانی خاص که از متمایزترین و مهم‌ترین‌های نسل نوین انیمیشن ژاپن بود و متاسفانه درگذشت. بعد اساطیری و آزاد فانتزی‌اش کمتر است و بعد علمی و روان‌شناسانه‌اش بیشتر. مشخصا به درد کودکان و نوجوانان نمی‌خورد. به درد هر روحیه‌ای کلا نمی‌خورد. و اینکه این معروف‌ترین کار ایشان است | ساتوشی کن | من: 7 | آی‌ام‌دی‌بی: 7.7 (65هزار)

 


دوست داشتید ببینید: نظرات دیگران درباب همین مطلب در اینستاگرام

  • حسن صنوبری
۱۲
آبان

 

 

«مدفن کرم‌های شب‌تاب» محصول سال 1988 معروف‌ترین، محبوب‌ترین، تاثیرگذارترین و مهم‌ترین انیمیشن سینماییِ تاکاهاتا است. این اثر برخلاف آثارش دیگرش قابل توصیه به همه روحیه‌ها نیست، چون آن را در شمار غمگین‌ترین آثار کل تاریخ سینما برشمرده‌اند و دست‌کم می‌توانیم غمگین‌ترین اثر تاریخ انیمیشن بدانیمش. خودم نه فقط هنگام تماشای فیلم، بلکه پس از تماشا وقتی خوابیدم تا صبح خوابِ گریه‌کردن می‌دیدم و هنوزکه‌هنوز است شخصیت «ستسوکو» برایم زنده و ملموس و عزیز است.

البته برای کسانی که سینما را حرفه‌ای پیگیری می‌کنند این مسائل ثانوی است. بسیاری از منتقدان سینمایی جهان و حتی «راجر ایبرت» آمریکایی هم این اثر را جزو برترین آثار تاریخ سینمای جنگ معرفی کرده‌اند. در سایت «آی‌ام‌دی‌بی نیز این فیلم با امتیاز 8/4 پنجاه‌وسومین فیلم محبوب جهان است. رتبه‌ای که مخصوصا با توجه به انیمیشن‌بودن و غیرغربی‌بودنش واقعا تحسین‌برانگیز است. همچنین باید بگوییم مدفن کرم‌های شب‌تاب، جزو موفق‌ترین انیمیشن‌های ضدآمریکایی جهان است و از این جهت نظر ایبرت هم بیشتر قابل توجه است.

اینجا چند نکته وجود دارد. چنانچه می‌دانیم ژاپن پس از ویرانی کاملش توسط آمریکا تا همین الآن تحت اشغال آمریکاست. حق ندارد ارتشی داشته باشد و حق ندارد جنایات جنگی آمریکا _مثل حمله اتمی_ را حتی در گوش کودکان خود زمزمه کند. توریست‌هایی که از ایران به ژاپن می‌روند مردمش را متواضع‌ترین و مهربان‌ترین مردم جهان معرفی می‌کنند. درحالیکه تواضع وقتی فضیلت اخلاقی است که اکتسابی باشد، تواضعی که با زور تفنگ و تحقیر و تحمیل باشد، اسمش تواضع نیست، اسم دیگری دارد.

حال تاکاهاتا در این انیمیشن به یکی از بمباران‌های شیمیایی آمریکا (به شهر کوبه) و مظلومیت کودکان ژاپنی می‌پردازد بدون اینکه یک‌بار هم اسمی از آمریکا بیاورد. هنرش هم این است که به خاطر وجود همین فضای خفقان بدون تصریح به آمریکا، تاریخ انکارشده و نفرتش را آشکار می‌کند. (حال کاری نداریم که در نسخة دوبله‌ای که عرضه شده چندین‌بار اسم آمریکا به‌زور در دیالوگ‌ها گنجانده‌شده و این ظرافت را از بین برده.)

و اما نکته‌ی جالبی که در این یادداشت می‌خواهم بگویم و تا پیش از این در منابع فارسی‌زبان ندیده‌ام موضوع جدید پوستر این انیمیشن است: سال گذشته، سی‌سال پس از ساخت «مدفن کرم‌های شبتاب» و در سال درگذشت کارگردانش، در توئیت‌ها و رسانه‌ها خبری پیچید: دو پوستر اصلی فیلم در زمان اکران، شامل تصویر دو شخصیت اصلی انیمشن در پایین صفحه و در بالای صفحه نیز آسمان شب و ستارگان یا کرم‌های شب‌تاب هستند. حال پس از سی‌سال با زیادکردن نورصفحه مشخص‌شده کارگردان فیلم رندانه یا دردمندانه، در آن بخش سیاه بالای پوستر، تصویر هواپیمای آمریکایی را هم قرارداده، اما آن بخش را آنقدر تیره و تاریک کرده تا هواپیما پنهان‌شود. تاکاهاتا با این کار، پیامی را برای نسل‌های آینده کشور و اثرش فرستاده که حتی اگر هواپیما به صورت واضح هم در پوستر می‌آمد مخابره نمی‌شد. پیام رنج، نفرت و مظلومیت؛ در عین ترس، خفقان و اسارت:

 

  • حسن صنوبری
۲۵
خرداد

http://bayanbox.ir/view/7432399285743723879/The-Tale-of-The-Princess-Kaguya.jpg

 

 

گفته بودم ژاپن دوتا پیرمرد درجه یک در عالم انیمشن دارد. دفعه قبل برایتان از هایائو میازاکی عزیز نوشته بودم. حال برویم سراغ زنده‌یاد ایسائو تاکاهاتا دوست دیرین میازاکی و دیگر موسس استودیو جیبلی.

آثار تاکاهاتا به نسبت میازاکی شناخته‌تر و تلوزیونی‌تر است و در عوض میازاکی نخبگانی‌تر و سینمایی‌تر است. مخصوصا از جهت آثار. شما حتی اگر اسم تاکاهاتا را نشنیده باشید حتما چندتا از انیمیشن‌های سریالی‌اش مثل هایدی و آنشرلی و شاید مارکو را دیده‌اید. اما تاکاهاتا به جز سریال‌هایش و ارزشمندتر از آن‌ها دو انیمیشن سینمایی بسیار مهم دارد. قصد داشتم فقط یکی از این دو را معرفی کنم، ولی سفر نخست وزیر ژاپن آن‌هم با پیام آمریکا باعث شد بخواهم در مطلبی دیگر، دیگر انیمیشن مهم او را هم معرفی کنم.

افسانه شاهزاده خانم کاگویا محصول سال 2013 آخرین و حرفه‌ای‌ترین انیمیشن تاکاهاتا در دوران حیات است. برخلاف بسیاری از کارگردان‌های ایرانی که دوست دارند مصداق آیه «و من نعمره ننکسه فی الخلق» باشند و هرچه پیرتر می‌شوند در فیلم‌سازی خرفت‌تر می‌شوند؛ ایسائو تاکاهاتا در آخرین اثر سینمایی خود پنج سال پیش از درگذشتش توانسته تکنیکی‌ترین و متمایزترین انیمیشن خود را بسازد و نشان دهد پیری برای بعضی از افراد هم، نقطه کمال و اوج است نه زوال و فرود. تاکاهاتا به خاطر همین اثر نامزد جایزه اسکار بهترین انیمیشن شد. اینکه آیا اصل جایزه هم حقش بود یا نه را به بررسی و مقایسه آنانکه همه نامزدها را دیده‌اند می‌سپاریم.

http://bayanbox.ir/view/276728320301116652/isao-takahata.jpg

افسانه شاهدخت کاگویا بر اساس یک داستان فولک قدیمی ژاپنی (داستان بامبوشکن) ساخته شده است و نمونه‌ای موفق از انیمیشن و سینمای بومی چه در ساختار و چه در محتوا است. این انیمیشن فقط از لحاظ بصری یک نقاشی جادویی و زنده است و از منظر محتوا دریچه‌ای است به جهان رازآمیز فرهنگ باستان ژاپنی. از این جهت می‌تواند سرمشق تمام انیمیشن‌سازان مشرق‌زمین و جهان غیرغربی باشد. اینجا همانجایی است که عرصهٔ هنرنمایی و حدّ پرواز هیچ‌کدام از کارخانه‌های غول‌پیکر انیمیشن‌سازی آمریکایی نیست. همانجایی که محض هنر به نمایش درمی‌آید و صنعت و ثروت را تحقیر می‌کند.

دیدن این انیمیشن را برعکس انیمیشن بعدی به همه توصیه می‌کنم. این ژاپن همان ژاپن زیبا، دوست‌داشتنی، هنرمند و باشکوهِ پیش از جنگ و تحقیر و تسلیم است.

 

  • حسن صنوبری