در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عزاداری امام حسین در ماه محرم» ثبت شده است

۱۲
مرداد

{این یادداشت روز پنجشنبه نهم مرداد نوشته شد.}

 

http://bayanbox.ir/view/1095118219196685602/%D8%B5%D8%AD%D8%B1%D8%A7-%D9%84%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%B2%D8%A7%D8%B1.jpg

 

در روزهای پیش رو این دوگانۀ تازۀ جامعهٔ ما خواهد بود. یعنی دو سر ماجرا این‌ها خواهند بود:

یک: محرم را درست عین سال‌های قبل برگزار می‌کنیم. در همان حسینیه‌ها، با همان جمعیت، فشرده و پرشور. چون شفا هم در همین حسینیه‌هاست نیاز به ماسک هم نیست. آقایان در بعضی هیئات جوان‌پسند کمافی‌السابق در حسینیه‌های سقف کوتاه برهنه می‌شوند و دوشادوش هم عرق می‌ریزند و سینه می‌زنند. لازم شد علم و کتل را هم لیس می‌زنند!

دو: در خانه بمانیم. امسال محرم نداریم. پولش را بدهید به فقرا. «به جایش» ماسک بخرید توزیع کنید. برای حیوانات گرسنه غذا بخرید. «به جایش» درخت بکارید. خرافات را کنار بگذاریم. انسان باشیم. دلمان پاک باشد. خلاصه فرهیخته بودن یعنی عزاداری نکردن!

قطعا اولی را انگلیسی‌ها و دومی را آمریکایی‌ها با پول‌ها و رسانه‌هایشان دامن می‌زنند تا جامعۀ ما هرروز دوقطبی‌تر شود. ما اگر عقل داشته باشیم و البته دین زودتر باید فکری به حال جهالت‌های داخلی و خباثت‌های خارجی بکنیم.

من باورم این است که نمی‌شود محرم را تعطیل کرد. حتی نمی‌شود کم‌رمق برگزارش کرد. همانطور که انسان‌ها برای سلامت و حیات جسمی‌شان در دوران کرونا به مراقبت‌هایی نیاز دارند، مثل ماسک و ضدعفونی و... برای سلامت و تداوم حیات روحی‌شان در همه ادوار به مراقبت‌ها و مناسکی نیازمندند. محرم و اقامۀ عزای حضرت سید الشهدا (سلام الله علیه) از مهم‌ترین این مناسک است که تمام ارواح آزاده و عاشق جهان، اعم از خاکیان و افلاکیان متوجهش می‌شوند. این رویداد مثل نماز جمعه یا هیئت هفتگی نیست که بشود موقتا تعطیل شود یا با اسکای‌روم و پای تلویزیون انجامش داد.

تنها راه برای رهایی از آن دوگانۀ بیمارگون این است که غر زدن و پریدن به این و آن را رها کنیم، فکر کنیم و دنبال پیشنهادهایی برای برگزاری آیین‌هایمان، بی‌افتادن در دام کرونا و دیگر مخاطرات باشیم.

من خودم یک پیشنهاد دارم.‌ اول به یکی از دوستانم گفتم، گفت تو شاعری و رمانتیکی و این کارها نشدنی‌ست. اما بر گردن خودم می‌دانم پیشنهادم را اینجا بنویسم و فکر می‌کنم این کار شدنی‌ست. مخصوصا در شهرستان‌ها. مخصوصا در روستاها در تهرانش هم تازه می‌شود به نظرم و آن اینکه: هیئت‌ها، مخصوصا هیئت‌های بزرگ و محبوب را به صحراها و دشت‌ها ببریم. این پیشنهاد را با سه رویکرد بررسی و از آن دفاع می‌کنم: حفظ سلامت عزاداران، حفظ معنویت عزاداری، حفظ زیبایی و شأنیت عزاداری:

سلامت: قطعا در چنان فضای باز و بی‌سقف و گسترده‌ای دیگر خطر آنچنانی برای انتقال ویروس نخواهد بود. وقتی در صحرا هستیم فاصله افراد با هم می‌تواند حتی بیش از یک متر هم باشد. هرچقدر بخواهند می‌توانند از هم فاصله بگیرند. تا دلتان بخواهد هم جا برای پارک ماشین هست. فقط زحمتش در کلان‌شهرها این است که یکی دو ساعت زودتر باید به سمت مراسم حرکت کنند. در روستاها و شهرهای کوچک که چنین زحمتی هم در کار نیست.

زیبایی: بله نمی‌شود صحرا را مثل حسینیه سیاه‌پوش کرد، اما صحرا خودش شب‌ها سیاه‌پوش هست. نهایتا دکوری برای منبر سخنران و مداح باید فراهم کرد. بنابراین کلی صرفه‌جویی هم در هزینه‌ها داریم! حال صحرا را در شب تصور کنید، جمعیت عظیم افراد با فاصله از هم را تصور کنید، هرکس برای خودش تنها نشسته، شاید مثل صحرای قیامت، حال دست هرکدام از این افراد یک شمع را هم تصور کنید، شام غریبان از این باشکوه‌تر می‌شود؟ ستاره‌هایی بر آسمان و ستاره‌هایی بر زمین، سوگواری توامان زمینیان و آسمانیان!

و اما معنا: خروج از حسینیه نفی معنای عاشورا نیست، مخصوصا وقتی مقصد صحرا باشد. صحرا همانجایی است که امام حسین و یارانش (علیهم السلام) مبارزه کردند و شهید شدند. همانجایی است که پیکرهای مقدس چندروز رها شده بودند. همانجایی است که حضرت زینب و حضرت سجاد (علیهما السلام) و جناب جابر نخستین بار بر سیدالشهدا و شهیدان کربلا سوگواری کردند. پس صحرا مکان اولین اقامه عزا بوده است. پس صحرا حسینیه نخستین است. کجا از اینجا بهتر؟


این از پیشنهاد بنده و دفاعیاتم.
همینجا تاکید می‌کنم اگر دنبال خود عزاداری باشیم و نه حواشیش این پیشنهاد خوب است. بله، آقای مداح که تاکید دارد برای انعکاس بهتر صدا سقف حسینیه نباید بیش از دو متر باشد و دوست دارد چهل‌تا باند قوی برای یک حسینیه چهارصدمتری بگذارد تا از تکرار صدای خودش لذت ببرد اینجا برنامه‌اش جور نمی‌شود. اینجا آن باندها با فاصله‌های خیلی زیادی از هم باید در صحرا چیده شوند و وظیفه‌شان فقط همان وظیفهٔ قدیمی «رساندن صدا» خواهد بود نه ۲۴بار تکرار سین‌سین در مغز مخاطب.

شما هم اگر پیشنهادی دارید، بسم الله!

 

حسن صنوبری

  • حسن صنوبری
۱۸
مهر

 

دوسال پیش همین ایام یک نوحه‎خوانی تمسخرآمیز به عنوان نوحه‌خوانی متفاوت یزدی‌ها در اینترنت منتشر شد که برای ناآشنایان با فرهنگ دیرین مردم یزد قطعا تصویر بدی را از آن دیار نمایش می‌داد. وسط نوحۀ سینه‎زنی امام حسین (ع) در حالیکه جمعیت سیاه‌پوش دارند سینه می‎زنند آقایان مداح جوان که مثلا خیلی هم روشنفکر و هنرمند و به‎روز هستند شعر سهراب را می‎خوانند! تازه نه درست درمان، بلکه خودشان شعر سهراب را تصحیح کرده‌اند تا از یک شاعر طبیعت‎گرا به زور پیامی سیاسی منتقل شود! آنهم به نفع مذاکره با آمریکا و ... بگذریم. آن نوحه در پاییز 93 خوانده شده بود. تابستان 93 یعنی چند ماه قبل از این برنامه، استاد «حسین سعادتمند» برترین چهرۀ نوحه‌خوانی استان یزد و چهرۀ درخشان موسیقی و آیین عزاداری امام حسین در ایران، درگذشت. نوحه‌خوانی که امر نوحه‎خوانی و مداحی اهل بیت (ع) برایش نه فقط یک امر مذهبی بلکه یک امر هنری بود. هنر مقدس. کسی که البته در زمان حیاتش قدر دانسته نشد و بزرگداشت‌هایی هم که برایش گرفتند عموما در سال‌های پایانی عمرش و از زمان عمومی شدن خبر بیماریش اتفاق افتاده بود. چنانچه همین الآن هم مداحان و نوحه‎خوانان هنرمند غیرتهرانی زیادی هستند که کارشان جدا از اجر معنوی و ارزش آیینی، ارزش هنری فراوانی دارد و به قدر یک مداح کارنابلد و مقلد و مدعی جوان تهرانی هم مورد توجه قرار نمی‎گیرند. مثل حسین فخری که قبلا درباره‎اش مفصل نوشتم.  چهره‎هایی مثل مرحوم سعادتمند و جناب فخری -با آن صداهای قدرتمند و توان نغمه‎پردازی فوق‎العاده‎شان- هرچند فروتنانه از دیار خود بیرون نیامدند و در همان یزد و خرمشهر ماندند، اما حقیقتا چهره‎های ماندگار ملی ما در عرصه موسیقی و هیئت هستند و باید در سطح ملی طرح شوند و قدر ببینند. اگر فرهیختگان جامعه، الگوهای اصلی جامعۀ خود را نشناسند و نشناسانند، هر اتفاق مبتذل و هر استعداد ناپخته‌ای خود را به عنوان الگو و نماد و چهرۀ فرهنگ و هنر و مذهب معرفی می‎کند و سرانجام جامعه‎ای که به جای قله‎های عظیم چشم بر تپه‌های حقیر داشته باشد، راهی به دهی نخواهد برد.

ما امیدواریم درگذشت حسین سعادتمند واقعا به معنای پایان سبک فاخر، اندیشۀ انقلابی و نفس گرم او در دیار یزد نباشد.

حسین سعادتمند دستگاه‎های موسیقی و ردیف‎های آوازی موسیقی ایرانی را به خوبی می‎شناخت. در جوانی در عالم موسیقی بود و از عالم موسیقی به عالم هیئت آمد. این شد که ملودی بسیاری از سبک‎ها را خودش می‎ساخت و این سبک‎های نوحه‎خوانی عموما بسیار زیبا و دارای ارزش هنری بودند. پس فقط یک خواننده و نوحه‎خوان نبود، نغمه‎پرداز و آهنگساز سبک‎ها هم بود و شاید به همین خاطر فرزند او «فرید سعادتمند» هم به عالم موسیقی روی آورد و خیلی از ما پسر (سازندۀ موسیقی سریال‎هایی چون «ارمغان تاریکی» و «هانیه») را بیش از پدر می‎شناسیم. در عکس بالا هم او در کنار پدر مشغول نوحه‎خوانی است و در این فیلم هم ابتدا فرید می‎خواند بعد پدر با صدای پیر و خسته. البته خود مرحوم سعادتمند هم چند تجربۀ تصنیف‎خوانی و همکاری با آهنگسازان موسیقی سنتی را داشتند اما آن تجربه‌ها بحمدلله چندان کارهای درخشانی نشدند و ادامه هم پیدا نکردند. خوشبختانه سعادتمند در هیئت امام حسین ماند و اینجا ماندگار شد.

حالا تامل در موضوع مشارکت بالای عزاداران در اجرای نوحه‎های سعادتمند و نوع سینه‎زنی‎ها و نظم و هماهنگی و زیبایی سوگواری یزدی‎ها بحثی مفصل است و مقامی دیگر می‎طلبد. اینجا به همین بسنده می‎کنیم که در نوحه‎خوانی سعادتمند هم متن فاخر است، هم اجرا، هم ملودی‎پردازی هم قدرت آوازی. هم شعرها زیبا هستند، هم حماسی و همراه با مفاهیم بلند دینی و انقلابی، چنانچه شایستۀ حماسۀ حضرت سیدالشهداست.. دقیقا برخلاف آن نوحۀ ضعیف که شعرش ساختاری ضعیف و طنزآمیز داشت و محتوایی منفعلانه

 

 

معروف‎ترین نوحۀ اجرا شده توسط مرحوم سعادتمند نوحۀ «نهاد پا در فرات خواست لبی تر کند» که احتمالا همگی آن را شنیده‎اید. من پنج نوحۀ موفق و زیبای دیگرش که شهرت نوحۀ پیشین را ندارند ولی به همان اندازه و شاید حتی بیشتر، زیبا هستند را برای شما می‎گذارم:
 

 

 

من هرسال از این چیزها می‎نویسم، بو که سنگرهای کوچکی مقابل این هجمۀ عظیم و احمقانۀ مداحی پاپ و سین‎سین‎گوی نئوتهرانی ساخته شود و چه‎بسا (خدا که بخیل نیست) روزی گروهی پشت این سنگرها هم بایستند و زیر این علم‎ها هم سینه بزنند. گفتم نئوتهرانی، چون تهران هم عزاداری اصیل خاص خود را دارد.
  • حسن صنوبری
۲۸
مهر

مختصری درباب ندیم سرور + دانلود گزیده‌ای از بهترین نوحه‌ها و آهنگ‌هایش



تیتر دوم: زنده‎باد «یاحسین»

http://bayanbox.ir/view/6310921157005167002/NadimSarwar1.png

 

 

«سید رضا ندیم سرور» معروف به «ندیم سرور» با سیادتی دو شرفه از طرف «سید اسرارحسین رضوی» و «سیده نرگس خاتون»؛ نوحه‎خوان، منقبت‎خوان، نعت‎خوان و _تاحدی_ قوّال شیعۀ پاکستانی و اهل کراچی است که بیشتر آثارش با تمرکز بر مصیبت امام حسین (علیه السلام) اجرا شده است و بازتاب و انتشاری بین‎المللی در میان شیعیان و مسلمانان داشته است.

در دهۀ اخیر به جز خود «ندیم سرور»، دو فرزند کودک و نوجوانش («علی جی» و «علی شناور») نیز با اجراهایشان توانسته‎اند محبوبیت نسبتا خوبی را بین اردوزبانان و شیعیان منطقه پیدا کنند، هرچند بعید است بتوانند محبوبیت و هنر پدر خود را به دست بیاورند. اکثر آثار ندیم سرور و فرزندانش به زبان اردو است، چه اینکه زبان رایج مردم پاکستان همین اردو است و می‎دانیم پس از کودتا علیه دولت ذوالفقار علی‎بوتو و اعدامش در پاکستان از ترس گسترش انقلاب اسلامی در آن دیار زبان فارسی ممنوع شد. و آنچنانکه دیدیم به مرور زمان پاکستان شد مهد طالبان و مسلمان‎کشی و شیعه‎کشی و کودک‎کشی توسط تفنگ‎های طالبان و هواپیماهای بی‎سرنشین آمریکا و همچنین حکومتی سرسپردۀ عربستان و آمریکا (تا آنجا که در فاجعۀ منا تعداد کشته‎های پاکستان حتی از کشته‎های ایران هم بسیار بیشتر بود اما هیئت حاکمه با پول و زور و تطمیع و تهدید جلوی اعتراض نمایندگان و علما و مطالبۀ جنازه‎ها را گرفت {=> فلذا، خدا سایۀ پیر و میر و مرشد و قائد و رائد ما حضرت آیت‎الله خامنه‎ای را از سر امت اسلامی کم نکناد!}).

باری «ندیم سرور» و پسرانش به‎جز زبان اردو به گویش‎ها و زبان‎های دیگری از جمله فارسی، عربی، هندی، سندی، گجراتی، پنجابی و حتی انگلیسی هم نوحه‎خوانی کرده‎اند. جُدا از هنر غیرقابل انکار ندیم سرور که رمز اصلی موفقیت اوست و جدا از نوحه‎های معدودی که به زبان‎های دیگر اجرا کرده است؛ رمز موفقیّت دیگر او در جهانی‎شدن اجراهای استودیویی و همراه با تنظیم (میکس) و تصویر (کلیپ) است؛ که اولی (با توجه به ماهیت موسیقایی اثر) نسبت به دومی همیشه کیفیت و دقت بیشتری داشته است. فلذا مخاطب جهانیِ ندیم سرور بیشتر همین اجراهای استودیویی را می‎شناسد و چه بسا نداند پایگاه اصلی او در هیئت و اجراهای مجلسی است.


http://bayanbox.ir/view/5814817590684391144/NadimSarwar.png

 

چندسال پیش شنیده بودم محمود کریمی هم تمایل به اجراهای استودیویی دارد، اما در عمل این اتفاق نیفتاد. حال آنکه برای جهانی شدن و رساندن پیام هنر و هیئت ایران اسلامی به سراسر آزادگان و هیئتی‎های جهان این امر یک ضرورت است. جدا از هنرمندی محمود کریمی به مثابۀ یک آهنگساز (این یادداشت را سه سال پیش نوشته بودم) علاقۀ او به ایجاد ساخت‎ها و فرم‎های نوین موسیقایی و هنری (چه در ایجاد ژانرهای گوناگون سینه‎زنی، چه افزودن ادوات موسیقی مذهبی به مراسم عزاداری و...) بیانگر همین ضرورت است. گویا کریمی بی توجه به این ضرورت تصمیم داشت به جای بردن هیئت به استودیو، استودیو را به هیئت بیاورد؛ امری که در کنار موفقیت‎های محدودش باعث اعتراض بسیاری از هیئتی‎ها و مذهبی‎ها شد و از طرفی باعث لوث و لوس شدن بسیاری از برنامه‎ها و نوحه‎ها شد که از حالت طبیعی به حالت تصنعی وارد شده بودند. اینکه همه را به هیئت بیاوریم خوب است ولی اینکه هیئت را به همه‎جا ببریم بهتر است.

برگردیم به ندیم سرور: سبک هنری و نوحه‎خوانی ندیم سرور برای ما تازگی و جذابیت ویژه‎ای دارد. هم به خاطر لحن غالباً حماسی و شورانگیزش، هم به خاطر شباهتش با (یا تأثّرش از) سنت «قوّالی» در جغرافیای هند و پاکستان. ما ایرانی‎ها ندیم سرور را بیشتر (و طبیعتاً) با یکی از نوحه‎های فارسی‎اش می‎شناسیم (البته نوحه‎های فارسیش هم فارسی محض نیست و بیشتر سطرها و بندها به زبان اردوست | از طرفی منظور فارسی تهرانی نیست!). این نوحۀ قدیمی و زیبا را من در کودکی شنیده و دیده بودم و فکر می‎کنم خیلی از شماها هم شنیدید یا فیلمش را دیدید و دوستش داشتید:

ذوالجناح! ذوالجناح! بگو کوجا بابا حسینا؟
گم شده بابا کوجا؟ ذوالجنا بگو
آه چه‎شد بابا را؟ ذوالجنا بگو
زود بگو ماجرا، ذوالجنا بگو

 

اجرای این قطعه حدودا باید مربوط به 15 سال پیش باشد. محمود کریمی هم در شب 23 رمضان سال 1387 از همین نوحه با حفظ ملودی اصلی گوشواره و سطر اولش اقتباسی دارد: «ذوالجناح ذوالجناح بگو چه شد بابا حسینم». و البته که هیچ و هرگز به پای اثر اصلی ندیم سرور نمی‎رسد. اتفاقا علی شناور (پسر نوجوان ندیم سرور) نیز از یکی از نوحه‎های کریمی اقتباسی دارد که هرگز به خوبی نوحۀ کریمی نشده است (البته نوحۀ علی شناور بیش از اینکه اقتباس باشد همان بازخوانی و بازاجراست)، آن نوحۀ کریمی از نوحه‎های واحد مربوط به محرم 1384 است که محبوبیت بالایی دارد: «ای علم افراشته بر سر میدانِ عشق» و علی شناور همین چند سال پیش با همان متن و ملودی و تغییری اندک اجرایش کرد: «ای علم افراشته بر سر کرببلا».


http://bayanbox.ir/view/1320817574891934856/NadimSarwar2.png

دوباره برگردیم به ندیم سرور: از ندیم سرور قوّالی‎هایی هم منتشر شده است. از جمله قوالیِ «الله‎هو» (یا «الاهو»)، اما طبیعتا این قوالی حتی قابل مقایسه با الله‎هوی اجرا شده توسط مرحوم نصرت‎فاتح‎علی‎خان نیست، هرچند که اجرای ندیم استودیویی است و اجراهای نصرت از این قوالی عموما مجلسی بود. فلذا بهتر است ندیم سرور را با همان نقاط قوت آثارش یعنی نوحه‎خوانی‎هایش برای امام حسین بشناسیم. چه اینکه در میان مخاطبانش هم چنین است.

هدف از اینگونه یادداشت‎ها بیشتر معرفی هنرمندان است، و الّا آثار ندیم سرور هم مخصوصاً در بعضی از کلیپ و تصویرها و میکس و تنظیم‎های شلوغ اخیرش که قرار است خلأِ توانِ ملودیک نوحه را پر کنند قابل نقد است. 

آرزویم برای این یادداشت کوتاه، دعوت ندیم سرور به ایران است، مخصوصا که او نه‎تنها در عراق بلکه در کشورهای سنی مذهبی چون امارات و عمان و بلکه در مغرب‎زمین هم در کشورهایی چون آمریکا، فرانسه و... اجرا داشته است و به گمانم تنها به ایران نیامده. فرصت محرم و صفر فرصت خوبی برای این گفتگوی فرهنگی و مذهبی بین دو ملت است. این دعوت هم می‎تواند از سوی مداحانی مثل آقایان میثم مطیعی یا محمود کریمی که در منطقه شناخته‎شده‎اند صورت بگیرد، هم از سوی نهادها و مسئولان و علما و دانشگاه‎ها. البته من جای ندیم سرور باشم منتظر دعوت نمی‎مانم  و به بهانۀ زیارت امام رضا (ع) هم که شده خودم راهیِ سرزمین هیئت‎ها و پایگاه شیعیان جهان می‎شوم، میکروفون هم ندادند با خودم میکروفونم را می‎آورم؛ هرچند ایران کشوری نیست که نشود روی میهمان‎نوازی‎اش حساب کرد. دیگر هیچ‎کس هم میکروفون ندهد حاج‎ماشاالله عابدی به همه میکروفون می‎دهد؛ هیچکس هم تحویل نگیرد، آقا نریمان پناهی تحویلش می‎گیرد.

آرزوی دیگر هم بازشدن پنجره‎ای به وضعیت شلوغ و پر هرج و مرج و البته کم خلاقیت هیئت‎های ما، مخصوصاً هیئت‎های جوان تهرانی یا تهرانی‎زده است. انشاالله روزی فرابرسد که با رشد هنر و  فرهنگ عزاداری، این نحوۀ نازیبای حسین حسین گفتن زیر صدای مداحان (اوپس اوپس) برای جذب مخاطب جوان، جای خود را به تلاش‎های هنری و خلاقانه بدهد.

در ادامه، تعدادی از نوحه‎های زیبای فارسی و اردوی ندیم سرور را به همراه دو نوحه از پسرانش و دو نوحۀ یادشدۀ کریمی (برای مقایسه) را می‎گذارم اینجا برای شنیدن و دانلود. و التماس دعا و یاعلی‎مدد.

 

http://bayanbox.ir/view/3209222569519049312/Nadeem-boys2.png

 

دانلود صوت

به جز دو فایل آخر (13 و 14)، همۀ فایل‎های صوتی زیر با موضوع عزای امام حسین (ع) است. حدودا یک چهارم این قطعات با اشعار فارسی همراه است، و غلبه با زبان اردوست. بعضی از قطعات (مثل 1 و 2 و 6 و...) را خودم خیلی دوست دارم.

  1. زنده‎باد «یاحسین» | سید ندیم سرور
  2. ذوالجناح | سید ندیم سرور
  3. ذوالجناح | محمود کریمی
  4. ای علم افراشته | علی شناور
  5. ای علم افراشته | محمود کریمی
  6. شاه است حسین | سید ندیم سرور
  7. یاعلی یا عباس | سید ندیم سرور
  8. ابد والله یا زهرا | سید ندیم سرور
  9. تابوت حسین | سید ندیم سرور
  10. الوداع بابا | سید ندیم سرور
  11. شاه شهید کربلا | سید ندیم سرور
  12. انا ابن مکه و منا | سید ندیم سرور
  13. سلام‎الله | سید ندیم سرور
  14. الله‎هو | سید ندیم سرور
     

پ ن: قطعۀ آخر قوالی است و می‎توان آن را با قطعه‎ای به همین نام در میان قوالی‎های نصرت فاتح‎علی‎خان مقایسه کرد: «الله‎هو» (به نقل از یادداشت دو سال پیشم: «فدای نام علی»)

 

دانلود فیلم

  1. ذوالجناح
  2. زنده‎باد «یاحسین»
  3. یاعلی یاعباس
  4. شاه است حسین
  5. شاه شهید کربلا
  6. سلام‎الله علی ارباب کامل یاعلی
     
  7. قصۀ بابا بگو - علی جی (با تشکر از جناب «محمدباقر» که این فایل آخر را در کامنت‌ها به من رساندند. برای شادی روح پدربزرگشان صلوات!)

حسن صنوبری

  • حسن صنوبری