یک ترانه برای دشمن زرد و سیاه و سرخ
امشب در شب شعر هرچه فریاد، در کنار استادانم و دوستانم شب خوبی داشتیم
این ترانه را هم به عنوان مرگ بر آمریکای امسالم نوشتم. هرچند هنوز از سواد به بیاض نرفته و جای کار دارد:
سرخارو کشتن زردارو کشتن
سیاهارو تیکهتیکه کردن
طبیعیه، چون بیرگ و رنگن
دشمنِ سرخ و سیاه و زردن
گفته بودن که شهر فرنگه
گفته بودن که خیلی قشنگه
اما نه شهره اینجا نه کشور
آمریکا انگار موزۀ جنگه
جنگ جهانی، جتنگ ویتنام
جنگ عراق، جنگ افغانستان
حمایت از حمله به فلسطین
به سوریه، به یمن، به ایران
با خودشون مشکلی نداریم
اونقدری که با نوکراشون
گرگاشونو ما بیرون کردیم
داغون کردن مارو خراشون!
خرایی که فایدهای نداره
یاسین بخونیم اگه براشون
عباشونو قم اگه بدوزن،
آمریکاییه لباس زیراشون
اینهمه بچه توی یمن مرد
نشد یکیشون دردش بگیره
اما میشه بحران جهانی،
وای اگه خاشقجیشون بمیره
گفتم قاشق؟ چی؟ یا که چنگال؟
اونی که وضعش خرابه ماییم
خائنا مثل قاشق و چنگال
اونی که توی بشقابه ماییم
گفتم قاشق؟ چی؟ یا که چنگال؟
فقط ببین تو، گرگای هارو
وقتی که خیلی گرسنه باشن
گاز میگیرن حتی قاشقارو!
با اینهمه داغ، با این همه آه
که روز و شب پشت سرشونه
نیازی به جنگ اتمی نیست
آمریکا روی آتشفشونه
رکورد جانیهای جهان رو
زدن تو جرم و جنگ و جنایت
دیگه رسیدن به رتبهای که
با خودشون میکنن رقابت
یه موزه پر از تفنگ و باروت
یه خونه روی آتشفشوناست
یهدونه کبریت اگه روشن شه
آمریکا در جا تو آسموناست
مخوصا چهار پارهٔ پنجمی اش...