در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نوحه خوانی» ثبت شده است

۲۵
مرداد

نوحه واحد شب ششم محرم ۱۴۰۰  با صدای دکتر میثم مطیعی

شعر: حسن صنوبری

دانلود نوحه

 

ادب‌خانۀ اولیا اینجاست، کرم اینجاست، وفا اینجاست
شبستان اهل خدا اینجاست، حرم اینجاست، صفا اینجاست
دوای پریشانی دل را، تو در جایی، نخواهی یافت
اگر تربت کربلا اینجاست، دوا اینجاست، شفا اینجاست


در این عالم، به جز تو ندارم کسی یاحسین
بیابانم، پر از رنج و لب‌تشنگی‌ها حسین
تو دریایی، مرا هم ببر سمت دریا حسین


مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب ای رحمت عام عشق
مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب ای ماه تمام عشق


من از دوری از خانۀ محبوب، پریشانم پریشانم
جز او مرهمی بر جراحاتم، نمی‌دانم نمی‌دانم
اگر حرفی از دیگری گفتم، پشیمانم پشیمانم
جز این نام زیبا نمی‌دانم: حسین جانم حسین جانم


لبم را کاش، مهیای درس عطش‌ها کنم
نگاهم را، خریدار دیدار مولا کنم
خودم را باز، در این فرصت گریه پیدا کنم


مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب ای رحمت عام عشق
مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب ای ماه تمام عشق

  • حسن صنوبری
۲۲
مهر

در ایام محرم و صفر گفتگویی با خبرنگار محترم خانم هانیه شالباف برای سایت ترنم شعر، داشتم درباره مسائل گوناگون شعر آیینی و شعر هیئت، به‌ویژه نوآوری در شعر هیئت و همچنین فلسفه حضور سیاست در شعر آیینی. مشروح این گفتگو به نقل از ترنم شعر به شرح زیر است:

 

اختصاصی ترنم شعر/ در دانشگاه شهید بهشتی فلسفه غرب و در دانشگاه علامه طباطبایی ادبیات فارسی خوانده است. به خاطر سردبیری سایت‌های ادبی برگزیده جایزه‌هایی چون «نهمین جشنواره رسانه‌های دیجیتال» و «دومین جشنواره کتاب در فضای مجازی» شده است. قلمش هم در سرایش شعر و هم در نگارش پژوهش و نقدهای ادبی و هنری پویاست و یکی از دغدغه‌های اصلی‌اش شعر آیینی و شعر هیئت است. در ایام اربعین حسینی با حسن صنوبری شاعر و منتقد ادبی به گفتگو نشستیم تا از وضعیت امروز نوحه سرایی و شعر هیئت سخن بگوییم.
 

تمایز شعر آیینی و شعر هیئت در چیست؟

پس از انقلاب، پرداختن به ارزش‌های دینی مورد توجه قرار گرفت، و به تبع آن اصطلاح‌سازی‌ها و توسعه‌های ادبی اتفاق افتاد و اسم کلان شعر مذهبی شعر آیینی شد؛ اما شعر هیئت مخصوص مجلس و محفل است و هدف اصلی‌ آن، انتقال معنا و نگرش معنوی است. این مسئله بر نگاه‌های ساختاری اولویت دارد. شعر هیئت در ایام محرم و صفر  پیام عاشورا و نهضت امام حسین (علیه السلام) را به مردم منتقل می‌کند و ادبیات آن، به گونه‌ای است که اقشار مختلف مردم با آن ارتباط برقرار می‌کنند. بنابراین، شعر هیئت، نوعی مردمی از شعر آیینی است که تمرکزش روی انتقال محتوا است و البته اکثرا همراه با موسیقی.
 
بعضی از شاعران و کارشناسان فضای مجازی را علت افت کیفیت اشعار می‌دانند؛ شما با این نگاه موافقید؟
 
فضای مجازی ابزار توسعه و انتشار است؛ خیلی ربطی به کیفیت ندارد. من موافق این حرف که فضای مجازی باعث ضعیف شدن شعر شده، نیستم؛ در فضای مجازی همه‌چیز هست، هم خوب هم بد. دقیق بخواهیم سخن بگوییم باید بگوییم توسعه‌ی کمی شعر آیینی می‌تواند تازه یکی از علل این مسئله باشد؛ زیرا هر چیزی که تولیدش با دشواری همراه است، کیفیتش بیشتر می‌شود. پیش از انقلاب که سرودن شعر آیینی با دشواری و حتی مجازات همراه بود، به ویژه عصر پهلوی اول، فقط افرادی که دانش و اعتقاد زیادی در زمینه‌ی مسائل دینی داشتند، درباره‌ی عاشورا شعر می‌گفتند. ابتدای انقلاب هم دوره‌ی مهمی در زمینه‌ی شعر آیینی است، زیرا، فضایی نخبگانی‌ که از قبل وجود داشت، به آزادی رسیده بود و شاعران  در کنار هم می‌توانستند شعر بگویند، نقد کنند و در عین حال، به تنوع و تکثر صداها احترام گذاشته می‌شد. نتیجۀ این شرایط سرایش انبوهی شعر آیینی موفق شد از شاعرانی چون طاهره صفارزاده، علی موسوی گرمارودی، علی معلم، سید حسن حسینی، قادر طهماسبی، قیصر امین پور، زکریا اخلاقی و... . جدا از شاعران آیینی که تخصصی این موضوع را دنبال می‌کردند مثل حبیب الله چایچیان، غلامرضا سازگار، علی انسانی، محمدعلی مجاهدی، غلامرضا شکوهی و... . از نیمه‌ی دوم انقلاب، ما در زمینه‌های مختلف، توسعه‌های کمی دیدیم و طبیعت توسعه‌ی کمی، پایین آمدن کیفیت است. در تاسیس و توسعه دانشگاه‌ها، بانک‌ها، برنامه‌های تلویزیونی و همچنین در عالم شعر با همه زیرشاخه‌هایش. این اتفاق برای شعر آیینی هم افتاد. البته گفتم این تنها دلیل نیست، دلایل دیگر هم وجود دارد.


این وضعیت چرا برای شعر هیئت اتفاق افتاد؟ آیا جلسات نقد و بررسی یا فضای آموزشی مناسبی نداشتیم؟
 
بله به نسبت تعداد شاعران‌مان، ما انجمن شعر خوب، آموزشگاه خوب، منتقد باسواد و رسانه نقد ادبی خیلی کم داریم. برای مثال در شعر هیئت شرایط اینگونه است که شاعری که قریحه‌ی شعری متوسطی دارد، به مداح معرفی می‌شود و مداح که طبیعتا کارشناس شعر نیست، از شاعر شعر را می‌گیرد و می‌خواند و آن اثر منتشر می‌شود. مثل آثار شاعرانی همچون بنده و نه البته شاعران درجه یک.  این روند خیلی طبیعی و سریع اتفاق می‌افتد و بسیار گسترده. یعنی مثل انتشار کتاب شعر یا خوانده شدن ترانه نیست. در فضای ترانه اولا خواننده یا تهیه کننده اثر مبلغ قابل توجهی به شاعر پرداخت می‌کند و طبیعتا به خاطر آن مبلغ توقع کار خوب دارد. ثانیا وزارت ارشاد آن ترانه را بررسی می‌کند و طبق قانون سعی می‌کند جلوی انتشار ترانه بد را بگیرد. ثالثا رسانه‌ها و مجله‌های فراوانی هستند که در حوزه نقد ترانه و موسیقی فعال‌اند. حالا شما ببینید در ترانه‌سرایی با سه اهرم و فیلتر پول و قانون و نقد، سرانجام انبوهی ترانه ضعیف تولید می‌شود؛ در چنین شرایطی انتشار نوحه ضعیف بدون آن سه فیلتر اصلا چیز عجیبی نیست. و البته من فکر می‌کنم اوضاع در نوحه‌سرایی به مراتب بهتر از ترانه‌سرایی است. ما واقعا نوحه و نوحه‌سرای خوب در سراسر ایران کم نداریم، مخصوصا در بین شاعران جوان.  در نوحه‌سرایی شاید شاهکار کم باشد و اکثر آثار متوسط باشد، اما افتضاح هم کم است. اما در ترانه‌سرایی آثار افتضاح خیلی خیلی زیاد است.
 

ما در محتوای شعر، با دو نگاه متضاد مواجه‌ایم؛ برخی معتقدند شعر هیئت، نباید سیاسی شود و ذکر مصیبت، کافی است؛ عده‌ای هم معتقدند اساساً عاشورا یک اتفاق سیاسی است و در روایت آن، باید مسائل سیاسی و اجتماعی روز را وارد کرد.

ذکر مصیبت یک اصل مهم است و نباید از آن فارغ شد، یعنی به خودی خود موضوعیت دارد و بار اصلی را به دوش می‌کشد؛ اما یکی از وجوه مهم نهضت امام حسین (علیه السلام) وجه سیاسی آن است و عاشورا یکی از پر رنگ‌ترین جلوه‌های سیاسی اسلام است. هیئتی که نمی‌خواهد حرف سیاسی در مسیر اهل بیت (علیهم السلام) بزند، به این نکته بی توجه است. وقتی می‌گوییم سیاست منظورمان منافع این جناح و آن جناح، اهداف حقیر این حزب و آن حزب، یا حمایت از فلان نامزد انتخابات نیست، منظورمان بحث کلان رصد حق و باطل در اجتماع با محوریت فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) است.  ما در سیره‌ی ائمه (علیهم السلام) هم این توجه و اهمیت دادن به شعر سیاسی را می‌بینیم. ببینید اهل بیت چه تشویق‌ها کردند شاعرانی را که حکام مستکبر را نکوهش کردند و حضرت سیدالشهدا و مظلومان تاریخ را ستایش.  اینکه برخی می‌گویند شعر آیینی در دو دهه اخیر سیاسی شده، حرف دقیقی نیست؛ مثلاً شعر زیبای «بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است / که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است» از مرحوم خوش‌دل تهرانی، قبل از انقلاب سروده شده و مفهومی کاملا سیاسی دارد.
از طرفی باید توجه کرد وقتی زورسالاران جهان و حتی کشورهای به ظاهر اسلامی، بر علیه تشیع‌اند، یک ملت شیعه‌مذهب توجه‌اش به مفاهیم سیاسی عاشورا بیشتر می‌شود و تلاش می‌کند تا این موضوعات، پیوند بیشتر و دقیق‌تری باهم پیدا کنند؛ مثلاً در نوحه‌ها و مرثیه‌خوانی‌های زمان جنگ هم این پیوند سیاست روز با عاشورا را می‌توانیم به وضوح ببینیم.



کدام مسائل شاعر را ملزم می‌کند که از دریچهی سیاست، عاشورا را روایت کند؟ درواقع مهم‌ترین مولفه‌ها، کدام‌اند؟
 
در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام دو مفهوم «محب» و «شیعه» با هم متفاوت‌اند. محب یعنی دوست‌دار، شیعه یعنی پیرو. این فرق را امامان شیعه بارها توضیح داده‌اند. ما در بهترین حالت می‌توانیم مدعی باشیم که محب اهل بیتیم. اما آرزومندیم که روزی شیعه ایشان شویم. محب فقط اعلام عشق می‌کند؛ اما برای شیعه بودن باید راه ایشان را پیمود. این حرکت در مسیر شیعه بودن لاجرم به روایت سیاسی عاشورا و نیز داشتن نگاه عاشورایی در سیاست نیز منجر خواهد شد. اینکه می‌بینیم مثلا الآن شعر عاشورایی سیاسی‌تر است به نسبت شعری که در دوران غزنویان یا سامانیان سروده می‌شده، علتش مسئلۀ مهم «آزادی» است. قرن‌های متمادی حکومت ایران تحت سیطرۀ حکمرانان اهل تسنن بوده است. آن‌هم نه اهل تسنن معمولی و خوب، بلکه اهل تسنن متعصب، منحرف، خون‌ریز و جائر. در این ادوار به راحتی شیعیان را می‌کشتند و آزار می‌کردند. حتی بسیاری از خود اهل تسنن را با اتهام شیعه بودن از بین می‌بردند. در تاریخ بیهقی خوانده‌اید ذکر بردار کردن حسنک وزیر را به اتهام شیعه بودن در دوران مسعود غزنوی. پیشترش حکایت فردوسی را شنیده‌ایم که به خاطر ابیاتی در مدح امام امیرالمومنین علی علیه السلام چه آزارها از محمود غزنوی ستمگر دید. در چنان شرایط خفقانی که آزادی شیعیان در حد صفر بود، نفس سرودن در مدح اهل بیت و آوردن نام اهل بیت (علیه السلام) سیاسی‌ترین کار ممکن بود. همینکه کسایی آن قصیدۀ «باد صبا درآمد فردوس گشت صحرا» را در عزای کربلا می‌گوید شاهکارکرده چون آن موقع محب‌بودن هم جرم بود چه رسد به شیعه بودن. یا در دوره معاصر خودمان در عصر رضاخان ملعون. اما در این دوره دیگر آن محدودیت‌ها نیست و طبیعتا شعر از جایگاه اثبات محب بودن می‌تواند به سمت شیعه بودن حرکت کند، یعنی قدم نهادن در همان مسیری که مسیر اهل بیت علیهم السلام است و جدا از ابراز عشق به ایشان، انعکاس فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایشان در شعر. باید دقت کرد هدف ما از سوگواری صرفا تخلیه‌ی روانی و عاطفی نیست؛ بلکه می‌خواهیم به ارزش‌های فرهنگی و معنای عظیمی که در این مراسم‌ها وجود دارد، توجه کنیم. ما در این سوگواری‌ها، به سمت کمال می‌رویم و نتیجه‌ی این رشد، این است که ببینیم اگر اهل بیت (علیهم السلام) امروز بودند، چگونه رفتار می‌کردند و ما چه‌طور می‌توانیم از پیشوایان دینی خویش عملا پیروی کنیم.

 

 

در محتوای شعر هیئت، با توجه به حساسیت‌هایی که درباره آن وجود دارد، تا چه میزان شاعر می‌تواند دست به نوآوری بزند؟

هنر، ذاتاً با نوآوری زنده است و اگر این نوآوری در اثر هنری ایجاد نشود، آن هنر به مرور از بین می‌رود. شعر هیئت، از یک سو هنر و ادبیات است و باید به سمت نوآوری برود؛ اگر این‌گونه نشود، از ذات‌اش دور شده است. باید توجه کرد که در اصول و معنا، نمی‌توان دست به ابتکار زد؛ اما در بیان و ساختار و وجه هنری، باید این اتفاق بیفتد.

ابداع، هزینه دارد؛ فرقی نمی‌کند درست باشد یا غلط، همیشه و در همه‌ی جوامع نوآوری مخالفت‌ عده‌ای را به دنبال دارد؛ برخی ذاتا در مقابل هر چیز غیرمعمول واکنش منفی نشان می‌دهند و دوست همه‌چیز همواره ثابت و بی‌تغییر باشد، البته برخی هم برای انتقام‌گرفتن‌های سیاسی یا شخصی، از این فرصت سوءاستفاده می‌کنند و به نوآوری‌کننده حمله می‌کنند. وظیفه‌ی منتقدان، متخصصان، رسانه‌ها و علاقه‌مندان به هنر و فرهنگ، این است که تمایز ابداع  با بدعت را نشان بدهند و از آثار خوب، حمایت کنند تا نوآوری گسترش پیدا کند و قدرت بگیرد. مثلاً ما از گذشته شعر و ترانه‌های بسیاری‌ برای کودکان و نوجوانان داشتیم، مخصوصا پس از انقلاب، اما در زمینه‌‌ی نوحه و شعر هیئت، کار برجسته‌ای مخصوص این مخاطب نداشتیم. امسال جناب میثم مطیعی در دهه اول محرم شعر هنرمندانه‌ای از دکتر محسن رضوانی را برای کودکان و نوجوانان خواند، بسیار هم زیبا خواند؛ اگر کسی مقدمه‌اش را نمی‌شنید از ادبیات و محتوای جدید شعر متعجب می‌شد؛ اما قبل از نوحه‌خوانی، آقای مطیعی توضیح خوبی دادند و گفتند این کار برای کدام گروه سنی است و فیلم نوحه هم با همین توضیح منتشر شد؛ نوجوانان ارتباط خوبی با این نوحه برقرار کردند و یک تجربه‌ی موفق و بدیع در حوزه شعر هیئت اتفاق افتاد. یعنی اثر در مخاطبش موثر واقع شد. اما خب طبیعتا چون نوآوری است عده‌ای هم علیه نوحه اعتراض کردند. کسانی که عموما اصلا متخصص ادبیات نبودند، فعالان سیاسی بودند و کار روزانه‌شان تولید فحش علیه این و آن است. اینجا جایی است که منتقد و متخصص باید حرف بزند و البته کسی که فهم ادبیات کودک و نوجوان و اهمیتش را دارد. کسی که می‌فهمد نوجوان و کودکی که با پدر و مادر خود آمده به هیئت و باید دو ساعت همراهشان باشد و چیزی هم از مضامین بزرگ‌سالانه هیئت سردرنیاورد هم آدم است، او هم قابل احترام و شایستۀ تولید محتواست. اینجا جایی است که باید رسانه به میدان بیاید و کمک کند مسیر نوگشودۀ «نوحه کودک و نوجوان» به عنوان یک نوآوری خوب، گسترده و تقویت بشود.
 

در قالب‌های شعری چطور؟

در قالب‌های شعری هم نوآوری زیاد اتفاق افتاده. مخصوصا پس از انقلاب می‌توانیم بگوییم تمام قالب‌های شعری به شعر هیئت راه پیدا کرده‌اند و کار فقط محدود به غزل و قصیده و مثنوی نمانده. البته باید توجه کرد موسیقی، از بایسته‌های مهم شعر هیئت است؛ جدا از اینکه جزو اجزای دیرین و اصیل شعر ایرانی است. مثلاً جناب محمود کریمی با آن تسلط فوق‌العاده‌اش روی موسیقی، هم شعر نیمایی و هم حتی نثر را به هیئت برد. شعر نیمایی از مرحوم عمران صلاحی و نثر از شهید آوینی. اما این کار ادامه پیدا نکرد. این پیام مهمی است که ظرفیت هیئت و شعر آیینی، گسترده است؛ اما لزوماً همه‌ی نوآوری‌ها اتفاق خوبی نیستند و نمی‌توانند ادامه پیدا کنند. اقتباس‌ها و ابداعات زیادی هم در نغمه‌پردازی از جناب کریمی دیدیم که موفق بودند و ادامه پیدا کردند و ایشان از نظر مقام بالایی در رشد و گسترش نوآوری در شعر و موسیقی هیئت دارند. یک مثال دیگر هم دو زبانه خواندن یا  تلفیق مداحی فارسی و عربی بود که میثم مطیعی آن را با جدیت آغاز کرد و ادامه داد و هنوز هم گونه‌ای موثر و موفق است.  

 

  • حسن صنوبری
۲۴
آبان
  • حسن صنوبری
۰۲
آبان

این نوحه یک‌جورهایی ادامه، یا نسخۀ کناری نوحۀ قبلی است


لینک دانلود با کیفیت اصلی 


چه رازی
در این گوشه‌ی بی‌قرار صحراست؟

که هرسال

زمان اربعین قیامت اینجاست

از این خاک
خدا چه می‌خواست؟

هنوز آید صدای گریه‌ی کودکان از اینجا

هنوز آید صدای ناله‌ی کشتگانِ صحرا

پیامی دارد این خاک به کل دنیا:

آبروی افلاک
 شد کشته در این خاک


***


در این خاک
به هرسو ردی از عبور مهدی است

سراسر
جهان منتظر ظهور مهدی است

زمانِ
حضور مهدی است

ندانم کی به پایان می‌رسد آخر این جدایی؟

پناه و رهبر مستضعفانِ جهان کجایی؟

تو‌ای خورشید تابنده کی می‌آیی؟

دارم با تو‌عهدی
لبیک یا مهدی


  • حسن صنوبری
۲۹
شهریور

نوحه زمینه شب چهارم محرم 1397 با صدای دکتر میثم مطیعی 

شعر و نغمه‌پردازی: حسن صنوبری


لینک دانلود با کیفیت اصلی 




به گوش ‌آید صدایی، که عطرش آشناست
مرا می‌برد به جایی، که نامش کربلاست (مرا برده به جایی که نامش کربلاست)

نسیم موی او
دلم را برد

شبی تا کوی او
دلم را برد

حسین!
مرا صداکن مرا صداکن

اگر، چه بدترینم تو بهترینی

حسین!
چگونه باید تو را ببینم

اگر، دگر نخواهی مرا ببینی

حسین! حسین!

به غیر از ‌کوی تو، کجا دارم؟
از این عالم فقط، تو را دارم


***

محرم آمد از راه، زمان ماتم است
خوش آن دل که به رازِ‌ مُـحَرّم مَحرَم ‌است

سلام خون ما
به ثارالله

ز ما مولا تو را
سلام الله

حسین!
قسم به خونِ جوانت اکبر

جوانی مرا نذر راه خود کن

حسین!
قسم به شش‌ماهۀ سپاهت

مرا، یکی ز جمع سپاه خود کن

حسین! حسین!

به غیر از ‌کوی تو، کجا دارم؟
از این عالم فقط، تو را دارم

***

فدای آن نگاهی، که دنبالت دوید
به جز روی تو چیزی، ‌در این‌ عالم ندید

تمام هستی‌ام
به قربانت

به قربان‌تو و
شهیدانت

حسین!
اگر به دنیای خود اسیرم
تویی، که می‌توانی ‌مرا ‌رَهانی

حسین!
به خود رهایم مکن زمانی

بیا، مرا بخر در همین جوانی

حسین! حسین!

به غیر از ‌کوی تو، کجا دارم؟
از این عالم فقط، تو را دارم
  • حسن صنوبری
۲۹
شهریور

نوحه شور شب هشتم محرم 1397 با صدای دکتر میثم مطیعی 

نغمه‌پردازی: سید صالح حسینی . شعر: حسن صنوبری


 

 

لینک دانلود با کیفیت اصلی 

 

چرا اسیر جهان باشد دل رند و عیارم؟
که هرچه از دو جهان دارم همه از مولا دارم

دو جهان در چشم عاشق همه زندان است
که حسین پاداش چشمان شهیدان است

یا رب مهمانم کن بر خوان حسین
آشنایم کن با عرفان حسین
همره کن ای خدا،
من را در دو دنیا،

با یاران حسین

(لبیک لبیک، مولا یا ثارالله
یا اباعبدالله)



***

 

 

کبوتر حرمم مولا به سوی تو می‌آیم
شکسته بال و پرم اما به سوی تو می‌آیم

به خدا فریادم را جز تو پناهی نیست
ز دل بشکسته تا کوی تو راهی نیست

جانم تو، جانان تو، جانانه تویی
آرام قلب این دیوانه تویی
پرکشیده از دل،
هر مقصود باطل،

در این خانه تویی

(لبیک لبیک، مولا یا ثارالله
یا اباعبدالله)


***

به حنجر شهدا سوگند، که شب و روز عاشوراست
ز خون جاری مظلومان همه عالم کربلاست

به شقایق‌های معصوم چمن سوگند
به گلوی سرخ اطفال یمن سوگند

شیعه یعنی جنگِ در راه خدا
جنگِ با کفر و جهل و روی و ریا
جنگِ با خون‌خواران،
با یاران شیطان،

جنگِ با آمریکا

(لبیک لبیک، مولا یا ثارالله
یا اباعبدالله)

  • حسن صنوبری
۱۶
اسفند

http://bayanbox.ir/view/429332450967501868/Motiee.jpg

 

نوحه‌ای که برای رزمندگان مظلوم فاطمیون سرودم و شام شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) توسط جناب آقای میثم مطیعی در محضر رهبر انقلاب اجرا شد

  • حسن صنوبری
۰۹
آبان

سه تا از نوحه‌های سال‌های قبل که توسط دکتر میثم مطیعی اجرا شده‌اند را اینجا می‎گذارم. متن دوتا از نوحه‌ها از وبلاگ قبلیم پاک شده، فلذا در ادامه مطلب بازمی‎نویسم همان دو تا را. این سه نوحه همه موضوع عمومی محرم و امام حسین (ع) را دارند، دوتاشان نوحه «زمینه» هستند و یکی نوحه «واحد». نوحۀ واحد مربوط به ایام عاشورا (فکر کنم شب هشتم) آن سالیست که روز عاشورا و روز 13آبان همزمان بودند. فلذا در بند آخر شعر از قلب هیئت، چند سطر ناقابل، شلیک کردیم به طرف نیویورک.

 

1. نوحه زمینه: همه عمرم اگر کنم بی‌تو سفر ...

2. نوحه زمینه: زندگی تویی، عاشقی تویی، شاه کربلا یاحسین!

3. نوحه واحد: قصۀ عاشقان ماندنی‎ست

 

 

 

«نوحه زمینه»

 

نه سرخیِ پرچمِ تو را
نه مجلسِ ماتم تو را
به غصه‎های دلِ خودم
نمی‎فروشم غمِ تو را
 
به بیرق هیئتت قسم
قسم به شالِ محرمم
که از در خانه‎ات حسین
به جای دیگر نمی‎روم
زندگی تویی، عاشقی تویی، شاه کربلا یاحسین
بندگی منم، تو ز بند تن، کن مرا رها یاحسین
(یاحسین یا کربلا)
 
دلم فقط آشنای توست
مسافرِ روضه‎های توست
وطن ندارم در این دیار
دیارِ من کربلای توست
 
فتادم از پا و از توان
بدونِ من رفته کاروان
امیر دیرینِ عاشقان!
به کربلایت مرا رسان
دورم از تو و می کشم نفس، در هوای تو یاحسین
دورم از تو و می شود دلم، کربلای تو یاحسین
(یا حسین یا کربلا)
دوباره هنگامه‎ی عزاست
دوباره هرکوچه نینواست
اگرچه دلم‎مرده‎ام ولی
برای دل، تربتت شفاست
 
چه حاجتِ گنبدِ طلاست؟
غبار کوی تو کیمیاست
نماز من در حریم توست
که مُهرم از خاکِ کربلاست
هرکجا روم، قبله‎ی دلم، رو به سوی تو یاحسین
سجده می‎کنم، عاشقانه بر خاکِ کوی تو یاحسین
(یا حسین یا کربلا)
 
غمی که در نام زینب است
نمی‎ ز آلامِ زینب است
شب من و تو کجا سیاه
به قدر یک شام زینب است؟
 
کسی چه فهمیده از غمش
ندیده ماتم چو ماتمش
نمی‎شود مجلسش تمام
ادامه دارد محرمش
 
ما کجا و فهمیدنِ غمِ وارثِ غمِ کربلا؟
ما کجا و فهمیدنِ غمِ دیدنِ شَهِ سرجدا؟
(یاحسین یا کربلا)

 


 

«نوحه واحد»

 

همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
 
از همه خاک زمین تربتِ تو ما را بس
خو گرفتن به غم و غربتِ تو ما را بس
اهل دنیا نشود گریه کن عاشورا 
از خوشی های جهان، هیئتِ تو ما را بس
در عزای تو سینه زنان
هر شبم را سحر می کنم
از همینجا به سوی شما
با دل خود سفر می کنم
هر زمان دل، باصفا شد
زائر کرببلا شد
 
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
 
السلام ای شهیدانِ به خون غلطیده
کی جهان مثل شما اهل وفایی دیده؟
جان سپردید غریبانه ولیکن امروز
قصه ی عشق شما در دو جهان پیچیده
تا ابد نام زیبایتان
در کتاب جهان خواندنی است
از همه قصه های جهان
قصه ی عاشقان ماندنی است
می درخشید، همچو خورشید
چون که یارانِ حسینید
 
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
 
هست هر چند زمان اندک و طولانی راه
ما نداریم به غیر از حرم دوست پناه
از خطر ترس نباید، که سفر باید کرد
هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله
بار دیگر ببین آمده
دشمنِ کینه جوی امام
رهسپارم سوی کربلا
تا بگیرم از او انتقام
کن نصیبم، این سعادت 
یا زیارت، یا شهادت
 
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما و کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
 
هرکسی دشمنِ اربابِ شهید است امروز 
شیعه برخیز! که او باز یزید است امروز 
وقت جنگ است اگر دعویِ یاری داری
خیمه‎ی شمر همین کاخ سفید است امروز
مشتِ خود را گره می کنم 
تا زنم بر سرِ دشمنان
تیغِ دشمن چه دارد مگر؟
در مصاف دل عاشقان
هر زمان و هر کجاییم
ما سپاهِ کربلاییم
 
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما و کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
  • حسن صنوبری
۱۸
مهر

 

دوسال پیش همین ایام یک نوحه‎خوانی تمسخرآمیز به عنوان نوحه‌خوانی متفاوت یزدی‌ها در اینترنت منتشر شد که برای ناآشنایان با فرهنگ دیرین مردم یزد قطعا تصویر بدی را از آن دیار نمایش می‌داد. وسط نوحۀ سینه‎زنی امام حسین (ع) در حالیکه جمعیت سیاه‌پوش دارند سینه می‎زنند آقایان مداح جوان که مثلا خیلی هم روشنفکر و هنرمند و به‎روز هستند شعر سهراب را می‎خوانند! تازه نه درست درمان، بلکه خودشان شعر سهراب را تصحیح کرده‌اند تا از یک شاعر طبیعت‎گرا به زور پیامی سیاسی منتقل شود! آنهم به نفع مذاکره با آمریکا و ... بگذریم. آن نوحه در پاییز 93 خوانده شده بود. تابستان 93 یعنی چند ماه قبل از این برنامه، استاد «حسین سعادتمند» برترین چهرۀ نوحه‌خوانی استان یزد و چهرۀ درخشان موسیقی و آیین عزاداری امام حسین در ایران، درگذشت. نوحه‌خوانی که امر نوحه‎خوانی و مداحی اهل بیت (ع) برایش نه فقط یک امر مذهبی بلکه یک امر هنری بود. هنر مقدس. کسی که البته در زمان حیاتش قدر دانسته نشد و بزرگداشت‌هایی هم که برایش گرفتند عموما در سال‌های پایانی عمرش و از زمان عمومی شدن خبر بیماریش اتفاق افتاده بود. چنانچه همین الآن هم مداحان و نوحه‎خوانان هنرمند غیرتهرانی زیادی هستند که کارشان جدا از اجر معنوی و ارزش آیینی، ارزش هنری فراوانی دارد و به قدر یک مداح کارنابلد و مقلد و مدعی جوان تهرانی هم مورد توجه قرار نمی‎گیرند. مثل حسین فخری که قبلا درباره‎اش مفصل نوشتم.  چهره‎هایی مثل مرحوم سعادتمند و جناب فخری -با آن صداهای قدرتمند و توان نغمه‎پردازی فوق‎العاده‎شان- هرچند فروتنانه از دیار خود بیرون نیامدند و در همان یزد و خرمشهر ماندند، اما حقیقتا چهره‎های ماندگار ملی ما در عرصه موسیقی و هیئت هستند و باید در سطح ملی طرح شوند و قدر ببینند. اگر فرهیختگان جامعه، الگوهای اصلی جامعۀ خود را نشناسند و نشناسانند، هر اتفاق مبتذل و هر استعداد ناپخته‌ای خود را به عنوان الگو و نماد و چهرۀ فرهنگ و هنر و مذهب معرفی می‎کند و سرانجام جامعه‎ای که به جای قله‎های عظیم چشم بر تپه‌های حقیر داشته باشد، راهی به دهی نخواهد برد.

ما امیدواریم درگذشت حسین سعادتمند واقعا به معنای پایان سبک فاخر، اندیشۀ انقلابی و نفس گرم او در دیار یزد نباشد.

حسین سعادتمند دستگاه‎های موسیقی و ردیف‎های آوازی موسیقی ایرانی را به خوبی می‎شناخت. در جوانی در عالم موسیقی بود و از عالم موسیقی به عالم هیئت آمد. این شد که ملودی بسیاری از سبک‎ها را خودش می‎ساخت و این سبک‎های نوحه‎خوانی عموما بسیار زیبا و دارای ارزش هنری بودند. پس فقط یک خواننده و نوحه‎خوان نبود، نغمه‎پرداز و آهنگساز سبک‎ها هم بود و شاید به همین خاطر فرزند او «فرید سعادتمند» هم به عالم موسیقی روی آورد و خیلی از ما پسر (سازندۀ موسیقی سریال‎هایی چون «ارمغان تاریکی» و «هانیه») را بیش از پدر می‎شناسیم. در عکس بالا هم او در کنار پدر مشغول نوحه‎خوانی است و در این فیلم هم ابتدا فرید می‎خواند بعد پدر با صدای پیر و خسته. البته خود مرحوم سعادتمند هم چند تجربۀ تصنیف‎خوانی و همکاری با آهنگسازان موسیقی سنتی را داشتند اما آن تجربه‌ها بحمدلله چندان کارهای درخشانی نشدند و ادامه هم پیدا نکردند. خوشبختانه سعادتمند در هیئت امام حسین ماند و اینجا ماندگار شد.

حالا تامل در موضوع مشارکت بالای عزاداران در اجرای نوحه‎های سعادتمند و نوع سینه‎زنی‎ها و نظم و هماهنگی و زیبایی سوگواری یزدی‎ها بحثی مفصل است و مقامی دیگر می‎طلبد. اینجا به همین بسنده می‎کنیم که در نوحه‎خوانی سعادتمند هم متن فاخر است، هم اجرا، هم ملودی‎پردازی هم قدرت آوازی. هم شعرها زیبا هستند، هم حماسی و همراه با مفاهیم بلند دینی و انقلابی، چنانچه شایستۀ حماسۀ حضرت سیدالشهداست.. دقیقا برخلاف آن نوحۀ ضعیف که شعرش ساختاری ضعیف و طنزآمیز داشت و محتوایی منفعلانه

 

 

معروف‎ترین نوحۀ اجرا شده توسط مرحوم سعادتمند نوحۀ «نهاد پا در فرات خواست لبی تر کند» که احتمالا همگی آن را شنیده‎اید. من پنج نوحۀ موفق و زیبای دیگرش که شهرت نوحۀ پیشین را ندارند ولی به همان اندازه و شاید حتی بیشتر، زیبا هستند را برای شما می‎گذارم:
 

 

 

من هرسال از این چیزها می‎نویسم، بو که سنگرهای کوچکی مقابل این هجمۀ عظیم و احمقانۀ مداحی پاپ و سین‎سین‎گوی نئوتهرانی ساخته شود و چه‎بسا (خدا که بخیل نیست) روزی گروهی پشت این سنگرها هم بایستند و زیر این علم‎ها هم سینه بزنند. گفتم نئوتهرانی، چون تهران هم عزاداری اصیل خاص خود را دارد.
  • حسن صنوبری
۱۷
اسفند

 

 

دانلود نوحۀ واحد حمید حاجی‎میرزایی

 

شد بهار و -از تو- به شاخه ها جوانه
همسر جوانم شده مرا نشانه
هر جوانۀ سبز در این بهار زیبا
پرچم عزای تو را زده به خانه

نه نگو که گم کرده راه آشیانه
آن پرنده رفته، غریب و مخفیانه
با چراغ مهتاب، پریده‎رنگ و بی‎تاب
می‎روم به قصد زیارت شبانه

بغض من به چاهی شکسته در این سیاه شب‎ها
آه از این سیاهی که مانده به روی زشت دنیا

هر زمان که آیم به خانه، چو یک غریبه تنها
این در شکسته شود باز به خاطرات زهرا

با حسین و حسن
این شده ذکر من:

فاطمه جان کجایی

 

***

کاش یک نفر از غم دلم خبر داشت
کاش مهربانی به حال ما نظر داشت
آه از اینکه ماه مرا ز من گرفتند
کاش گریۀ من به گوش شب اثر داشت

تا نسیم رویت به کوی من گذر داشت
از غبار اندوه، علی مگر خبر داشت؟
دخترت برای تسلی من امروز
چادر سفید نماز تو به سر داشت

در فراق همسر، چه مضطر، شده امیر پیکار
ذوالفقار حیدر، عزادار، نهاده سر به دیوار

ای بهار احمد، می‎آید دوباره وقت دیدار
مرتضی به یاد تو ماند، برو خدا نگهدار

خسته از جستجو
بشنو فریاد او:

فاطمه جان کجایی

 


* آقا حمید در کنار مشغولیات جدی‎شان در نقاشی، داستان‎نویسی، ادبیات کودک و نوجوان و... مشغولیت جدی‎تری دارند به نام نوحه‎خوانی برای اهل بیت (علیهم السلام). این نوحه را امسال لطف کردند با متنی از من به زیبایی خواندند. گفتنی‎ست بنده هیچ اعتقادی به استفاده از ملودی‎های عالم موسیقی در هیئت ندارم، الّا شذّ و ندر. یعنی به شعر، به شاعر، به خواننده و به ملودی باید نگاه کنیم. شعر و ملودی قطعا باید متشخص باشد اما شاعر و خواننده بهتر است به جز تشخّص، تدیّن هم داشته باشند که ما مال شبهه را وارد سفرۀ هیئت و محیط عصمت نکنیم. ملودی این نوحه از آهنگ محبوب «بوی باران» به خوانندگی آقای محمد اصفهانی و ساختۀ مرحوم همایون خرم درآلبوم «نون و دلقک» است. ترانۀ اثر هم سرودۀ زنده‎یاد قیصر امین‎پور. ملودی که واقعا زیبا و مناسب است و البته من هم در متن از لحن ملودی دور نشدم. در مورد شعر بوی باران، آقای حاجی‎میرزایی خودشان گفتند بعضی از سطرهای این ترانه انگار اصلا برای این موضوع است، واقعا هم تناسبشان بالا بود. که بعد دیدم وقت اجرا آن سطرهای مرحوم امین‎پور را در بین شعر من خواندند (جان من کجایی کجایی که بی تو دلشکسته‎ام | سر به زانوی غم نهادم به گوشه‎ای نشسته‎ام). بنده اجازه گرفتم از مرحوم امین‎پور و این دو بند را -با تغییر اندکی در وزن دو سطر و تغییر ساختار قافیه- برای این نوحه نوشتم، با مضمون تنهایی، اندوه و غربت امیرمومنان علی (علیه السلام) در شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرا (سلام‎الله علیها). گفتنی‎ست این نوحه در هیئت یکی از شاعران و پژوهشگران محترم یعنی آقای زهیر توکلی (هیئت علقمه) اجرا شده است.

  • حسن صنوبری
۱۵
اسفند

 

این روزها روزهای روضه است. هم روزهای شنیدن و خواندن و فهمیدن و به یادسپردن مسائل و مصائب بانوی بانوان جهان (سلام خدا بر ایشان) و هم روزهای گریستن. بعضی از فکرها و فهم‎ها ناگزیرند از گریستن، و اگر کسی بگوید نیازی به گریستن نیست و و مطالعه و دانستن و فهمیدن کافی‎ست، معلوم است در همان فکر و فهم هم فقط مدعی‎است.

پس خوش به حال کسانی که در این امور بتوانند بفهمند، به‎یاد بسپرند و بگریند؛ آنگاه بگویند، به‎یادآورند و بگریانند. واقعاً خوش به حال کسی که صدای گرمی دارد و می‎تواند با اخلاص و با دل شکسته روضۀ حضرت زهرا را بخواند. من حتی صدای گرم را هم ندارم، چه رسد به ویژگی‎های دشوارترش. پدرم صدای خیلی خوبی دارد و مادرم دوست‎داشت من روضه‎خوان حضرت زهرا و امام حسین (علیهم‎االسلام) شوم، شاید چون فکر می‎کرد آن صدا به من هم ارث می‎رسد؛ ولی آن ارث نرسید و آن آرزو هم محقق نشد. هرگاه نوحه یا شعر مرثیه‎ای می‎گویم و حنجرۀ گرمی آن شعر را می‎خواند و گوش عاشقی آن شعر را می‎شنود، بی‎شک خیلی خداراشکر می‎گویم؛ هرچند می‎دانم «اثر» خاص و خاسته از نفس و حنجرۀ خواننده و گوش و دل شنونده است. اما بالاخره شعر من هم خودش را قاطی ماجرا کرده. حس می‎کنم بدون داشتن بلیط و پنهانی سوار اتوبوس بهشت شده‎ام. ولو در ایستگاه بعدی بفهمند کیستم و پیاده‎ام کنند؛ یک ایستگاه هم یک ایستگاه است. «یک ایستگاه در بهشت».

در پوشۀ «میثم مطیعی»ام چهار قطعۀ صوتی با موضوع فاطمیه و با شعر خودم را پیدا کردم. آقای مطیعی واقعاً لطف کرده‎اند با وجود اینهمه شاعر خوب و بهتر از من، گاهی از من هم شعر خواسته‎اند. آن چهار عبارت‎اند از: سه روضه و یک نوحه. نوحه را دوست دارم. یک روضه را خیلی دوست دارم و دو روضه را نه خیلی. هرچند بابت همان‎ها هم خدا را شاکرم. از آن دو روضه که خیلی دوستشان ندارم یکی تقصیر شعر خودم و دیگری تقصیر طرف دیگر ماجراست! 

آن روضه که خیلی دوستش دارم، بسیار کوتاه است. لطف می‎کنید اگر بشنوید. اگر یک نفر هم این روضه (یا دیگری) را بشنود و بپسندد و بگرید بر مرثیۀ حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) من حاجتم را از وبلاگ‌نویسی‌ام گرفته‌ام. این روضه به‌نظرم بسیار هنرمندانه و زیباست. یعنی اجرایش توسط آقای مطیعی. در این روضۀ کوتاه تا حدی از سنت آواز ایرانی استفاده کرده است. چیزی که کمتر در روضه‎های ایشان شنیده‎ام. موضوع روضه مربوط به روز شهادت (یعنی پس از شهادت) حضرت فاطمه زهرا (سلام‎الله علیها) است. شعرش را هم (با همه سرعت و محدودیت سرایش) دوست دارم. یک بیت دیگر هم داشت که بیت دوم بود اما آقای مطیعی یا شاید هم دوست شاعرم گفتند خوب نیست، حذفش کن. کنارش گذاشتم، ولی آن موقع حس لطیفی داشتم و این بیت را مناسب حس و حالم و حس و حال موضوع می‌دانستم:

دانش‌آموز دبستان خدا

بازمی‌گردی به بستان خدا

حس من حس آرامش حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) پس از پایان گرفتن رنج‌ها و قدرناشناختن‌ها، با شهادتشان بود.

دانلود «فاطمه! دست علی یار تو باد»

لینک به متن شعر

در نوحه، آقای مطیعی بند دوم را خیلی دوست داشت و با بند اول مشکل داشت. می‎گفت مردم معنای «باد مهرگان» را نمی‎فهمند. من گفتم اولاً شما استاد دانشگاهی و هیئتتان هم دانشگاهی است، اینجا ایرادی ندارد کمی سطح بالاتر برود. دوما در آهنگی محرمی و بسیار معروف با شعر استاد ما هم این واژه هست و ... خلاصه حرف مرا با دلی مکروه قبول کردند. الغرض: بادمهرگان بادی است که در فصل پاییز می‎وزد وبا خود پیام نیستی (و ریختن شاخ و برگ درختان و سبزی و گل‎های باغ) را دارد. همان باد خزانی. همچنین آقای مطیعی گفتند اگر می‎شود گریزی هم به موضوع حجاب بزنم؛ من بی اکراه و با اعتقاد گفتم چشم.

دانلود نوحه «وای از آن غربت شبِ دریا»

لینک به متن شعر

این (همان است که تقصیر شعر خودم است) از همه قدیمی‎تر است. شعر  را الآن خیلی دوست ندارم و مخصوصا به‎نظرم به درد روضه‎خواندن نمی‎خورد.

دانلود «به حال ما در و دیوار خانه می‎گرید»

لینک به متن شعر

این (که اجرایش را خیلی موفق نمی‎دانم) هم مربوط به پس از مراسم تدفین حضرت زهرا سلام الله و از زبان مولاعلی (ع) است. البته روضۀ آقای مطیعی خیلی خوب است مثل همیشه، منظورم خوب چفت نشدن شعر با روضه است. شاید چون طولانی بود، خوب مدیریت نشد ولی بعضی بیت‎هایش را هنوز خیلی دوست دارم، از جمله این:

دنیا برای مردم دنیا بماند

تنها برای مرتضی زهرا بماند

دانلود «از آن مزار بی‎نشان می‎آمدم من»

لینک به متن شعر

  • حسن صنوبری
۲۸
مهر

مختصری درباب ندیم سرور + دانلود گزیده‌ای از بهترین نوحه‌ها و آهنگ‌هایش



تیتر دوم: زنده‎باد «یاحسین»

http://bayanbox.ir/view/6310921157005167002/NadimSarwar1.png

 

 

«سید رضا ندیم سرور» معروف به «ندیم سرور» با سیادتی دو شرفه از طرف «سید اسرارحسین رضوی» و «سیده نرگس خاتون»؛ نوحه‎خوان، منقبت‎خوان، نعت‎خوان و _تاحدی_ قوّال شیعۀ پاکستانی و اهل کراچی است که بیشتر آثارش با تمرکز بر مصیبت امام حسین (علیه السلام) اجرا شده است و بازتاب و انتشاری بین‎المللی در میان شیعیان و مسلمانان داشته است.

در دهۀ اخیر به جز خود «ندیم سرور»، دو فرزند کودک و نوجوانش («علی جی» و «علی شناور») نیز با اجراهایشان توانسته‎اند محبوبیت نسبتا خوبی را بین اردوزبانان و شیعیان منطقه پیدا کنند، هرچند بعید است بتوانند محبوبیت و هنر پدر خود را به دست بیاورند. اکثر آثار ندیم سرور و فرزندانش به زبان اردو است، چه اینکه زبان رایج مردم پاکستان همین اردو است و می‎دانیم پس از کودتا علیه دولت ذوالفقار علی‎بوتو و اعدامش در پاکستان از ترس گسترش انقلاب اسلامی در آن دیار زبان فارسی ممنوع شد. و آنچنانکه دیدیم به مرور زمان پاکستان شد مهد طالبان و مسلمان‎کشی و شیعه‎کشی و کودک‎کشی توسط تفنگ‎های طالبان و هواپیماهای بی‎سرنشین آمریکا و همچنین حکومتی سرسپردۀ عربستان و آمریکا (تا آنجا که در فاجعۀ منا تعداد کشته‎های پاکستان حتی از کشته‎های ایران هم بسیار بیشتر بود اما هیئت حاکمه با پول و زور و تطمیع و تهدید جلوی اعتراض نمایندگان و علما و مطالبۀ جنازه‎ها را گرفت {=> فلذا، خدا سایۀ پیر و میر و مرشد و قائد و رائد ما حضرت آیت‎الله خامنه‎ای را از سر امت اسلامی کم نکناد!}).

باری «ندیم سرور» و پسرانش به‎جز زبان اردو به گویش‎ها و زبان‎های دیگری از جمله فارسی، عربی، هندی، سندی، گجراتی، پنجابی و حتی انگلیسی هم نوحه‎خوانی کرده‎اند. جُدا از هنر غیرقابل انکار ندیم سرور که رمز اصلی موفقیت اوست و جدا از نوحه‎های معدودی که به زبان‎های دیگر اجرا کرده است؛ رمز موفقیّت دیگر او در جهانی‎شدن اجراهای استودیویی و همراه با تنظیم (میکس) و تصویر (کلیپ) است؛ که اولی (با توجه به ماهیت موسیقایی اثر) نسبت به دومی همیشه کیفیت و دقت بیشتری داشته است. فلذا مخاطب جهانیِ ندیم سرور بیشتر همین اجراهای استودیویی را می‎شناسد و چه بسا نداند پایگاه اصلی او در هیئت و اجراهای مجلسی است.


http://bayanbox.ir/view/5814817590684391144/NadimSarwar.png

 

چندسال پیش شنیده بودم محمود کریمی هم تمایل به اجراهای استودیویی دارد، اما در عمل این اتفاق نیفتاد. حال آنکه برای جهانی شدن و رساندن پیام هنر و هیئت ایران اسلامی به سراسر آزادگان و هیئتی‎های جهان این امر یک ضرورت است. جدا از هنرمندی محمود کریمی به مثابۀ یک آهنگساز (این یادداشت را سه سال پیش نوشته بودم) علاقۀ او به ایجاد ساخت‎ها و فرم‎های نوین موسیقایی و هنری (چه در ایجاد ژانرهای گوناگون سینه‎زنی، چه افزودن ادوات موسیقی مذهبی به مراسم عزاداری و...) بیانگر همین ضرورت است. گویا کریمی بی توجه به این ضرورت تصمیم داشت به جای بردن هیئت به استودیو، استودیو را به هیئت بیاورد؛ امری که در کنار موفقیت‎های محدودش باعث اعتراض بسیاری از هیئتی‎ها و مذهبی‎ها شد و از طرفی باعث لوث و لوس شدن بسیاری از برنامه‎ها و نوحه‎ها شد که از حالت طبیعی به حالت تصنعی وارد شده بودند. اینکه همه را به هیئت بیاوریم خوب است ولی اینکه هیئت را به همه‎جا ببریم بهتر است.

برگردیم به ندیم سرور: سبک هنری و نوحه‎خوانی ندیم سرور برای ما تازگی و جذابیت ویژه‎ای دارد. هم به خاطر لحن غالباً حماسی و شورانگیزش، هم به خاطر شباهتش با (یا تأثّرش از) سنت «قوّالی» در جغرافیای هند و پاکستان. ما ایرانی‎ها ندیم سرور را بیشتر (و طبیعتاً) با یکی از نوحه‎های فارسی‎اش می‎شناسیم (البته نوحه‎های فارسیش هم فارسی محض نیست و بیشتر سطرها و بندها به زبان اردوست | از طرفی منظور فارسی تهرانی نیست!). این نوحۀ قدیمی و زیبا را من در کودکی شنیده و دیده بودم و فکر می‎کنم خیلی از شماها هم شنیدید یا فیلمش را دیدید و دوستش داشتید:

ذوالجناح! ذوالجناح! بگو کوجا بابا حسینا؟
گم شده بابا کوجا؟ ذوالجنا بگو
آه چه‎شد بابا را؟ ذوالجنا بگو
زود بگو ماجرا، ذوالجنا بگو

 

اجرای این قطعه حدودا باید مربوط به 15 سال پیش باشد. محمود کریمی هم در شب 23 رمضان سال 1387 از همین نوحه با حفظ ملودی اصلی گوشواره و سطر اولش اقتباسی دارد: «ذوالجناح ذوالجناح بگو چه شد بابا حسینم». و البته که هیچ و هرگز به پای اثر اصلی ندیم سرور نمی‎رسد. اتفاقا علی شناور (پسر نوجوان ندیم سرور) نیز از یکی از نوحه‎های کریمی اقتباسی دارد که هرگز به خوبی نوحۀ کریمی نشده است (البته نوحۀ علی شناور بیش از اینکه اقتباس باشد همان بازخوانی و بازاجراست)، آن نوحۀ کریمی از نوحه‎های واحد مربوط به محرم 1384 است که محبوبیت بالایی دارد: «ای علم افراشته بر سر میدانِ عشق» و علی شناور همین چند سال پیش با همان متن و ملودی و تغییری اندک اجرایش کرد: «ای علم افراشته بر سر کرببلا».


http://bayanbox.ir/view/1320817574891934856/NadimSarwar2.png

دوباره برگردیم به ندیم سرور: از ندیم سرور قوّالی‎هایی هم منتشر شده است. از جمله قوالیِ «الله‎هو» (یا «الاهو»)، اما طبیعتا این قوالی حتی قابل مقایسه با الله‎هوی اجرا شده توسط مرحوم نصرت‎فاتح‎علی‎خان نیست، هرچند که اجرای ندیم استودیویی است و اجراهای نصرت از این قوالی عموما مجلسی بود. فلذا بهتر است ندیم سرور را با همان نقاط قوت آثارش یعنی نوحه‎خوانی‎هایش برای امام حسین بشناسیم. چه اینکه در میان مخاطبانش هم چنین است.

هدف از اینگونه یادداشت‎ها بیشتر معرفی هنرمندان است، و الّا آثار ندیم سرور هم مخصوصاً در بعضی از کلیپ و تصویرها و میکس و تنظیم‎های شلوغ اخیرش که قرار است خلأِ توانِ ملودیک نوحه را پر کنند قابل نقد است. 

آرزویم برای این یادداشت کوتاه، دعوت ندیم سرور به ایران است، مخصوصا که او نه‎تنها در عراق بلکه در کشورهای سنی مذهبی چون امارات و عمان و بلکه در مغرب‎زمین هم در کشورهایی چون آمریکا، فرانسه و... اجرا داشته است و به گمانم تنها به ایران نیامده. فرصت محرم و صفر فرصت خوبی برای این گفتگوی فرهنگی و مذهبی بین دو ملت است. این دعوت هم می‎تواند از سوی مداحانی مثل آقایان میثم مطیعی یا محمود کریمی که در منطقه شناخته‎شده‎اند صورت بگیرد، هم از سوی نهادها و مسئولان و علما و دانشگاه‎ها. البته من جای ندیم سرور باشم منتظر دعوت نمی‎مانم  و به بهانۀ زیارت امام رضا (ع) هم که شده خودم راهیِ سرزمین هیئت‎ها و پایگاه شیعیان جهان می‎شوم، میکروفون هم ندادند با خودم میکروفونم را می‎آورم؛ هرچند ایران کشوری نیست که نشود روی میهمان‎نوازی‎اش حساب کرد. دیگر هیچ‎کس هم میکروفون ندهد حاج‎ماشاالله عابدی به همه میکروفون می‎دهد؛ هیچکس هم تحویل نگیرد، آقا نریمان پناهی تحویلش می‎گیرد.

آرزوی دیگر هم بازشدن پنجره‎ای به وضعیت شلوغ و پر هرج و مرج و البته کم خلاقیت هیئت‎های ما، مخصوصاً هیئت‎های جوان تهرانی یا تهرانی‎زده است. انشاالله روزی فرابرسد که با رشد هنر و  فرهنگ عزاداری، این نحوۀ نازیبای حسین حسین گفتن زیر صدای مداحان (اوپس اوپس) برای جذب مخاطب جوان، جای خود را به تلاش‎های هنری و خلاقانه بدهد.

در ادامه، تعدادی از نوحه‎های زیبای فارسی و اردوی ندیم سرور را به همراه دو نوحه از پسرانش و دو نوحۀ یادشدۀ کریمی (برای مقایسه) را می‎گذارم اینجا برای شنیدن و دانلود. و التماس دعا و یاعلی‎مدد.

 

http://bayanbox.ir/view/3209222569519049312/Nadeem-boys2.png

 

دانلود صوت

به جز دو فایل آخر (13 و 14)، همۀ فایل‎های صوتی زیر با موضوع عزای امام حسین (ع) است. حدودا یک چهارم این قطعات با اشعار فارسی همراه است، و غلبه با زبان اردوست. بعضی از قطعات (مثل 1 و 2 و 6 و...) را خودم خیلی دوست دارم.

  1. زنده‎باد «یاحسین» | سید ندیم سرور
  2. ذوالجناح | سید ندیم سرور
  3. ذوالجناح | محمود کریمی
  4. ای علم افراشته | علی شناور
  5. ای علم افراشته | محمود کریمی
  6. شاه است حسین | سید ندیم سرور
  7. یاعلی یا عباس | سید ندیم سرور
  8. ابد والله یا زهرا | سید ندیم سرور
  9. تابوت حسین | سید ندیم سرور
  10. الوداع بابا | سید ندیم سرور
  11. شاه شهید کربلا | سید ندیم سرور
  12. انا ابن مکه و منا | سید ندیم سرور
  13. سلام‎الله | سید ندیم سرور
  14. الله‎هو | سید ندیم سرور
     

پ ن: قطعۀ آخر قوالی است و می‎توان آن را با قطعه‎ای به همین نام در میان قوالی‎های نصرت فاتح‎علی‎خان مقایسه کرد: «الله‎هو» (به نقل از یادداشت دو سال پیشم: «فدای نام علی»)

 

دانلود فیلم

  1. ذوالجناح
  2. زنده‎باد «یاحسین»
  3. یاعلی یاعباس
  4. شاه است حسین
  5. شاه شهید کربلا
  6. سلام‎الله علی ارباب کامل یاعلی
     
  7. قصۀ بابا بگو - علی جی (با تشکر از جناب «محمدباقر» که این فایل آخر را در کامنت‌ها به من رساندند. برای شادی روح پدربزرگشان صلوات!)

حسن صنوبری

  • حسن صنوبری
۱۶
مهر

حسین فخری

حسین فخری مداح و حماسه‎خوان دیروز در دیدار نیروی دریایی سپاه پاسداران با رهبر انقلاب حضور داشت و پس از سال‎ها در دیداری رسمی در مقابل آیت‎الله خامنه‎ای نوحه‎خوانی کرد. همچنین پاسداران و خانواده‎های شهدای پاسدار همراه با نوحۀ فخری سینه زدند.

فخری در این دیدار یکی از نوحه‎های قدیمی خود که مربوط به دوران جنگ (سال 66) بود را با اندکی ویرایش در متن اجرا کرد: «هلا اسطوره‎سازان، پاسداران». طبیعتاً از اسامی خاص حذف‎شده، اشارۀ شعر به دشمن «بعثی» بود؛ اما از اسامی خاص اضافه‎شده، اشارۀ فخری به مبارزه با «آمریکا» بود.

ظفرمندانه نردِ عشق بازید
به آمریکا به خصم دون بتازید


نوحۀ هلا اسطوره‎سازان، پاسداران حسین فخری | سال66

نوحۀ هلا اسطوره‎سازان، پاسداران حسین فخری | سال94 (در محضر رهبری)



یادداشت سال گذشته‎ام: در بابِ «ماندگاریِ نوحه‎خوانیِ حسین فخری» و «نوحه‎های ماندگار حسین فخری». در این یادداشت آرزو کرده بودم:
«امیدوارم در سال آینده، حسین فخری و حسین فخری‎ها را هم در مجالس عزاداریِ بیت مقام معظم رهبری ببینیم.»

  • حسن صنوبری