سه تا از نوحههای سالهای قبل که توسط دکتر میثم مطیعی اجرا شدهاند را اینجا میگذارم. متن دوتا از نوحهها از وبلاگ قبلیم پاک شده، فلذا در ادامه مطلب بازمینویسم همان دو تا را. این سه نوحه همه موضوع عمومی محرم و امام حسین (ع) را دارند، دوتاشان نوحه «زمینه» هستند و یکی نوحه «واحد». نوحۀ واحد مربوط به ایام عاشورا (فکر کنم شب هشتم) آن سالیست که روز عاشورا و روز 13آبان همزمان بودند. فلذا در بند آخر شعر از قلب هیئت، چند سطر ناقابل، شلیک کردیم به طرف نیویورک.
1. نوحه زمینه: همه عمرم اگر کنم بیتو سفر ...
2. نوحه زمینه: زندگی تویی، عاشقی تویی، شاه کربلا یاحسین!
3. نوحه واحد: قصۀ عاشقان ماندنیست
«نوحه زمینه»
نه سرخیِ پرچمِ تو را
نه مجلسِ ماتم تو را
به غصههای دلِ خودم
نمیفروشم غمِ تو را
به بیرق هیئتت قسم
قسم به شالِ محرمم
که از در خانهات حسین
به جای دیگر نمیروم
زندگی تویی، عاشقی تویی، شاه کربلا یاحسین
بندگی منم، تو ز بند تن، کن مرا رها یاحسین
(یاحسین یا کربلا)
دلم فقط آشنای توست
مسافرِ روضههای توست
وطن ندارم در این دیار
دیارِ من کربلای توست
فتادم از پا و از توان
بدونِ من رفته کاروان
امیر دیرینِ عاشقان!
به کربلایت مرا رسان
دورم از تو و می کشم نفس، در هوای تو یاحسین
دورم از تو و می شود دلم، کربلای تو یاحسین
(یا حسین یا کربلا)
دوباره هنگامهی عزاست
دوباره هرکوچه نینواست
اگرچه دلممردهام ولی
برای دل، تربتت شفاست
چه حاجتِ گنبدِ طلاست؟
غبار کوی تو کیمیاست
نماز من در حریم توست
که مُهرم از خاکِ کربلاست
هرکجا روم، قبلهی دلم، رو به سوی تو یاحسین
سجده میکنم، عاشقانه بر خاکِ کوی تو یاحسین
(یا حسین یا کربلا)
غمی که در نام زینب است
نمی ز آلامِ زینب است
شب من و تو کجا سیاه
به قدر یک شام زینب است؟
کسی چه فهمیده از غمش
ندیده ماتم چو ماتمش
نمیشود مجلسش تمام
ادامه دارد محرمش
ما کجا و فهمیدنِ غمِ وارثِ غمِ کربلا؟
ما کجا و فهمیدنِ غمِ دیدنِ شَهِ سرجدا؟
(یاحسین یا کربلا)
«نوحه واحد»
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
از همه خاک زمین تربتِ تو ما را بس
خو گرفتن به غم و غربتِ تو ما را بس
اهل دنیا نشود گریه کن عاشورا
از خوشی های جهان، هیئتِ تو ما را بس
در عزای تو سینه زنان
هر شبم را سحر می کنم
از همینجا به سوی شما
با دل خود سفر می کنم
هر زمان دل، باصفا شد
زائر کرببلا شد
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
السلام ای شهیدانِ به خون غلطیده
کی جهان مثل شما اهل وفایی دیده؟
جان سپردید غریبانه ولیکن امروز
قصه ی عشق شما در دو جهان پیچیده
تا ابد نام زیبایتان
در کتاب جهان خواندنی است
از همه قصه های جهان
قصه ی عاشقان ماندنی است
می درخشید، همچو خورشید
چون که یارانِ حسینید
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
هست هر چند زمان اندک و طولانی راه
ما نداریم به غیر از حرم دوست پناه
از خطر ترس نباید، که سفر باید کرد
هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله
بار دیگر ببین آمده
دشمنِ کینه جوی امام
رهسپارم سوی کربلا
تا بگیرم از او انتقام
کن نصیبم، این سعادت
یا زیارت، یا شهادت
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما و کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست
هرکسی دشمنِ اربابِ شهید است امروز
شیعه برخیز! که او باز یزید است امروز
وقت جنگ است اگر دعویِ یاری داری
خیمهی شمر همین کاخ سفید است امروز
مشتِ خود را گره می کنم
تا زنم بر سرِ دشمنان
تیغِ دشمن چه دارد مگر؟
در مصاف دل عاشقان
هر زمان و هر کجاییم
ما سپاهِ کربلاییم
همچنان ای سرِ روی نی
روشن از روی ماهت، شب است
ما و کجا و عزای حسین؟
روضه خوان شما زینب است
سر عشقت، گفتنی نیست
یادت از دل، رفتنی نیست