در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پوشش نویسی» ثبت شده است

۲۲
تیر

http://bayanbox.ir/view/8859588956215895576/%D9%84%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%84%D9%88%D9%86%D8%A7.jpg

چرا بیشتر کارهایی که درمورد حجاب می‌بینیم مزخرف‌اند؟ شعاری و بی‌نمک‌اند؟ حرص‌درآر و توهین‌به‌شعورِمخاطب‌اند؟ از تصاویری که در سطح شهر و دیوار ادارات و اماکن می‌بینیم، تا کتاب‌ها و کلیپ‌ها. از آن پوستر قدیمی موهن شکلات و مگس تا این بنری که امروز دیدم جلوی خانه هنرمندان زدند و مثلا تا حدی پیش‌رفته‌تر بود (اما برای آن محیط همچنان افتضاح). از شعرهایی که شاعران درب‌وداغانی مثل من می‌گویند تا مستندی که حضرت شهریار بحرانی ساخت (و پارسال در صفحه‌ام مفصلا تنشان را صابون کشیدم).

اما چرا اینطور می‌شود؟

من فکر می‌کنم علت اصلی این است: بیشتر متولیان چنین اموری، بیشتر مسئولان فرهنگی و حتی خود ما فعالان فرهنگی، به کارهایی که می‌کنیم فکر نمی‌کنیم. طبق تقویم و مناسبت، طبق آیین‌نامه و مقررات، طبق دستور و فرمایش، طبق عرف‌های اجتماعی و هنجارهای سنتی، طبق سنتوات گذشته و سنن ماضیه، طبق معمول و طبق معمول و طبق معمول کار خود را انجام می‌دهیم. نه طبق معقول. اگر یاد بگیریم طبق معمول‌هایمان را طبق معقول کنیم، اگر یاد بگیریم ربات نباشیم و انسان باشیم، یعنی فکر کنیم برای انجام هرکاری، یعنی پرسش داشته باشیم قبل از پاسخ، نتیجه خیلی فرق می‌کند. علت شکست‌های ما این است که کارهای خوب و مأموریت‌های الهی را هم با جهالت و لجاجت انجام می‌دهیم. در حالیکه در ذات و صفات و تصمیماتِ خدای خوبی‌آفرین و آمر به معروف، جهالت و لجاجت راه ندارد. حجاب ذاتا نمی‌تواند امر زشت و نامطلوبی باشد؛ چون خدایی که زیبایی و خیر مطلق است آن را از ما خواسته.

دیروز روز حجاب و عفاف بود، چندروز پیش‌ترش هم روز ادبیات کودک و نوجوان. من این دوروز را یک‌کاسه می‌کنم و کتاب لینالونا را به شما معرفی می‌کنم. خانم کلر ژوبرت نویسندۀ فرانسوی به باور من از بهترین داستان‌نویسان و تصویرگران حوزۀ ادبیات کودک و نوجوان امروز است. او ابتدا مسیحی بوده و داستان مفصلی دارد مسلمان‌شدنش، به ایران‌آمدنش و... تا جایی که یادم هست در مصاحبه‌ای که همسرم چندسال پیش با ایشان داشت گفته‌بودند دشواری‌های بسیاری را برای داشتن حجاب متحمل شده‌اند، به خاطر دید منفی آن زمان مردم فرانسه به مسلمان‌ها.

بااین‌حال لینالونایی که این هنرمند خاص ۵سال پیش نوشت و کشید و در بازار مریض کتاب ایران منتشر کرد، بی‌شک یکی از بهترین کتاب‌ها با موضوع حجاب ویژهٔ مخاطب کودک و نوجوان شد. کتابی که می‌تواند هدیه‌ای جالب برای دخترخانم‌های‌ کودک‌ونوجوان خانواده‌مان باشد. علت ساده است: ژوبرت کتابش را طبق معمول ننوشته. او سعی کرده رها از لجاجت‌ها و جهالت‌های بشری هنگام آفرینش این اثر خود را به مبدأ آفرینش نزدیک کند.

  • حسن صنوبری
۰۵
خرداد

پوشش‌نویسی

این قسمت: پوشش بانوان در اسلام

من از منظر شرعی و یا حقوقی راستش را بخواهید خیلی جرات ندارم دربارۀ حجاب و لزوم و وجوبش بنویسم. به این دلیل واضح و روشن که من خانم نیستم. لذا درک بی‌واسطه و عمیقی از زن‌بودن ندارم و یک ثانیه هم معلوم نیست اگر خانم بودن وضع پوششم چگونه بود. چه‌بسا بنا به اطلاعی که اکنون از درون خود و میزان دوری‌ام از حقایق و معارف الهی و شرایع دینی دارم، در آن صورت هم خیلی وضع قابل دفاع و علیه السلامی نداشتم. رطب‌نداشته رطب‌خورده محسوب می‌شوم و فلذا ممتنعم از «منع».


اما موضوع حجاب و ضرورتش، فقط از منظر فقهی و حقوقی مطرح نیست. قبلا فقط یک یا دوبار در وبلاگ سابقم از منظر اخلاقی درباره‌اش نوشته بودم. محکم هم نوشته بودم و هنوز هم پای آن مطلب هستم و حاضرم با هرگروه از بانوان مخالف حجاب اسلامی مناظره کنم، فقط از منظر اخلاق و بیرون از گفتمان دین اسلام.


اما نکته‌ای که در این مطلب می‌خواهم یادآور شوم دیگر نه اخلاقی است نه فقهی نه حقوقی. دیگر هیچ نیازی به وجود مفاهیم مشترک بین دو تفکر مخالف ندارد. اینجا از منظری روانشناختی و جامعه‌شناختی می‌خواهم سراغ فلسفه و حجاب بروم و یک گفتگوی منطقی با همه خواهران و دختران و مادران ایرانی داشته باشم. (سرشبی داشتم به این فکرمی‌کردم در این ماه که ماه خدای متعال است بد نیست کمی هم از خدا و حرف‌هایش حرف بزنیم. لااقل همین یک ماه)


همچنین، نکته‌ای که عرض خواهد شد از قبیل انتزاعیات نیست، یک امر کاملا تجربی و قابل آمار و مشاهده و بررسی است، ذیل موضوع «فلسفه حجاب در اسلام»


اکنون کلیات را رها کنیم و برویم سراغ بیان نکته، اول سه مقدمه‌اش را مرور کنید و اگر موافق بودید بروید بخش بعد:

1. همه می‌دانیم هنر، بازتاب و چکیدۀ زندگی اجتماعی انسان‌هاست. مخصوصا هنر مدرن که با فردفرد انسان‌ها و تمام اقشار جامعه ارتباط برقرار کرده است.

2. فراگیرترین و جامع‌ترین هنر امروز جهان، سینماست.

3. سینمای غرب به نسبت سینمای شرق، بسیار ریشه‌دارتر، پیشرفته‌تر و متنوع‌تر است و مانند سینمای بعضی کشورهای جهان سومی در انحصار یک یا دو پسند و سلیقۀ خاص نیست


اصل مطلب:

بنده تا حد زیادی با سینمای غرب و کلا سینمای غیرایرانی آشنا هستم. آثار کارگردان‌ها و سرزمین‌های مختلفی را تماشا کرده‌ام. اکثر فیلم‌هایی که دیده‌ام در حوزۀ سینمای مستقل و هنری (یعنی غیرحکومتی و غیرتجاری) بوده‌اند. با اتکا به این پشتوانۀ تماشایی، از تمام زنان مدافع «حقوق زن»، تمام بانوانی که می‌گویند با پوشش کم و آزاد بیرون آمدن موجب تحریک جنسی نمی‌شود، تمام دخترانی که می‌گویند فقط بعضی از مردان ایرانی عقده‌ای‌اند و لباس نیمه‌برهنه اتفاق خاصی برای مردان غربی رغم نمی‌زند، تمام خانم‌هایی جملۀ کلیشه‌ایِ «حجاب محدودیت نیست، مصونیت است» را مسخره می‌کنند (چون انصافا محدودیت هم هست)

دعوت می‌کنم به تماشای فیلم‌های سینمای غرب (مخصوصا فیلم‌های سینمای مستقل) بنشینند و تمام سکانس‌های مبتنی بر «تجاوز جنسی به بانوان» (توضیح بیشتر: تجاوز یعنی اقدام به رابطه و تماس با یک خانم بی اجازۀ او و گاه با آسیب‌زدن‌های خیلی شدید و حتی قتل او) را تماشا و بررسی کنند و بگویند:

زنی که به او تجاوز شده اولا چه پوششی داشته؟ ثانیا در چه وضعیتی بوده؟ چندتایشان با لباس‌های عادی بودند (با یک تیشرت و شلوار گشاد یا روسری و کلاه داشتند مثلا) و بی آرایش، چندتایشان با لباس‌های نیم‌برهنه و تنگ یا بدن‌نما و یا با آرایش غلیظ؟ چندنفرشان در یک فضای معمولی و در مقام «حیا» بودند و چندنفرشان در پارتی و دیسکو و کاباره و بی احتیاط؟ نه آیا بالای 90درصد از موارد اول بودند؟


توجه بفرمایید این روایت و گزارش کارگردان مستقل غربی است. کسی که از سازمان تبلیغات اسلامی جهت‌دهی‌نشده. سانسورنشده. تهدید هم نشده!

توجه بفرمایید این‌ها را کارگردانِ بسیط‌الذهنِ «چطوبه‌توگیرندادن» نساخته. این متنِ زیست‌جهانِ غربی و بهشتِ جهنمی‌ای است که برای زنان مشرق‌زمینی تبلیغ می‌کنند.

اگر شرایطش فراهم بود فهرستی از این فیلم‌ها را هم منتشر می‌کردم، ولی خب اسلام دست ما را بسته :)


آنچه گفته شد مقدمه‌ای بود برای مطالعۀ آیۀ 59 سورۀ احزاب در #قرآن کریم:

«یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا»

ترجمه آیت‌الله مشکینی: ای پیامبر ، به همسران و دخترانت و زن های مؤمنان بگو روسری ها و چادرهای خود را بر خویش بیفکنند ( که گردن و سینه و بازوان و ساق ها پوشیده شود ) این ( کار ) نزدیکتر است به آنکه ( به حجاب و عفت ) شناخته شوند تا مورد تعرض و آزار ( فاجران ) قرار نگیرند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.

ترجمه استاد فولادوند: اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است 




  • حسن صنوبری