درباره شهدای تشییع پیکر سردار سلیمانی در کرمان
۵۶ کشته، داغ دوبارهای است برای ما و برای ایران
اما خوب است توجه کنیم:
کمترین برآوردی که میتوان درباره تشییع پیکر حاجقاسم داد این است: «رتبه دوم بزرگترین تشییع جنازهجهان، پس از تشییع پیکر دهمیلیونی امام خمینی». که این رتبه هم قابل تشکیک است. وقتی بخواهیم تشییع هفتمیلیونی تهران را به تشییع عظیم کرمان و دیگر شهرها بیافزاییم باز حاج قاسم رتبه نخست را خواهد داشت. مگر اینکه بخواهیم درصد بگیریم و جمعیت تشییعکننده را در مقایسه با جمعیت کشور بسنجیم، در آن صورت و با توجه به جمعیت سی سال پیش تشییع امام رتبه نخست را خواهد داشت.
در هردو صورت آیین تشییع پیکر سردار سلیمانی یا بیسابقهترین یا از بیسابقهترین تشییعپیکرهای تاریخ جهان معاصر است.
تازه این فقط از جهت فزونی جمعیت است. نه از جهت شدت خشم و اندوه و بهت و پریشانی شرکتکنندگان. حال این جمعیت حال خوبی نبود. هنوز هم حال مردم ایران خوب نیست. این نوع حضور با حضور در ۲۲بهمن و ۹دی و حتی با اربعین فرق میکند. در اربعین هم اکثر مردم میروند که عزاداری کنند (بهجز خواص و اندکی از اهل معنا) اما در این تشییع شدت عزا مردم را به خیابان پرت کرده بود. من که نه اهل معنا هستم، نه همرزم حاج قاسمم، نه همشهریش، روز تشییعش در تهران واقعا دلم میخواست بمیرم. چهبسا اگر همسرم همراهم نبود و مسئولیتش بر گردنم، به آرزویم میرسیدم. نه حاجقاسم که پناه و امید قلب چند ملت بود، روز تشییع دایی شهیدم هم همین حس تنگی قفسهسینه و تمنای مرگ را داشتم. این از بهدردنخوری مثل من، چه رسد به احساساتیترها و عاشقها.
در همان تشییع تهران چندجا مسیر پیش روی ما بهطور هولناکی قفلشده بود، چندنفر از حال رفتند. من مسیر یککوچه را مدام از مردم عقبتر خواهش کردم به خاطر خطر مرگ خودشان به آن سمت نروند. حداقل به پنجاهنفر گفتم، اما شاید فقط پنج نفر به حرفم اعتنا کردند. کسی که داغدار چنین داغ عظیمی است چنین وضعی را دارد.
حال تهران که شهر بلاها و ابتلاها بوده و بزرگترین تشییعها را پشت سر گذاشته، از تشییع پیکر شهید رجایی تا شهید بهشتی و هفتاد و دو تن تا تشییع امام تا تشییع شهید حججی. اما کرمان عزیز و مظلوم چنین داغی را تاب نداشت...
الغرض مدیریت چنین جمعیتی که کما و کیفا در جهان بینظیر بوده است آسان نیست. این سخن هم به معنای چشمپوشیدن از خطاها و یا حتی بیدقتیهای احتمالی نیست. حتما انتظار داریم کمیتهای تشکیل شود و موضوع را بررسی کند. اگر مرگ این عزیزان حاصل بیدقتی و اهمال مسئولان باشد، همه ما مجازاتی سخت را برایشان میخواهیم.
و البته که میدانیم خون این پنجاهوششتن را نیز بیش و پیش از دیگران باید از خونریز پنجتن اول خواست.
و انشاالله میخواهیم.
این که نه کرمان تاب این جمعیت رو داشت و نه تجربه همچین جمعیتی کاملا درسته حتی خیلی از مردم چون تجربه چنین جمعیتی نداشتند شاید فکرش نمیکردن امکان توی ازدحام خفه شدن هست
اما قابل پیش بینی بود تشیع تهران و مشهد نشون داد که کرمان قراره چه خبر بشه وقتی مدرسه های استان یزد و شیراز و اطراف رو تعطیل کردند واقعااا قابل پیش بینی بوود اهمال کاری شد اهمال کاری میتونست این اتفاق نیقته یا با وسعت کمتری بیفته
امان از بی تدبیری که این روزااا همش باید داغ بی تدبیری بکشیم
و البته خوش به حال کسی که پشت سر بهترین بندگان خدا از دنیاا رفت اینم یه توفیقه و خدا به دل خانوادهاشون صبر و تسکین بده