در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

 

به بهانۀ به میدان آمدن سرلشگر باقری
 

 

«و منهم من قضی نحبه
و منهم من ینتظر»
قرآن کریم

 

   به این زودی‎ها کسی گمان نمی‎برد سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی جای خود را به کسی بدهد یا اگر هم چنین گمانی وجود داشت بیشتر ذهن به سمت افرادی چون سردار غلامعلی رشید می‎رفت. هشتم تیر ماه که دیدم سرلشگر محمدحسین باقری برادر شهید حسن باقری از سوی رهبرانقلاب به عالیترین جایگاه نظامی ایران یعنی «ریاست ستاد کل نیروهای مسلح» منصوب شدند خیلی خوشحال شدم. سرداری پرافتخار، محبوب و به نسبت اقران خود جوان و البته با کاریزمای شخصیتی بالا و شایستۀ این جایگاه که ویترین نظامی کشور است.

  جذابیت سردار باقری برای من جدا از -به قول خارجی‎ها- کاریزمای شخصی و جنتلمنی! به‎جز جانبازی و داشتن سه نشان فتح در دوران جنگ و به‎جز جایگاه علمی، همچنین به خاطر عضویت در دو گروه است. یک گروه پانزده‎نفره و یک گروه بیست‎و‎چهارنفره. گروه پانزده‎نفره: پانزده سرلشکر ایرانی، مخصوصا وقتی توجه کنیم او از این میان جزو معدود سرلشکرانی است که پیش از اینکه فرمانده ارتش یا سپاه شود به سرلشکری رسیده است.

  و اما گروه بیست و چهارنفره:

  سال 1378 در اوج ترک‎تازی‎های اطرافیان آقای خاتمی و حوادث پیچیدۀ خیابانی و سیاسی، در حالی که با شدیدترین رفتارهای افراطی گروهی از هواداران و اطرافیان خاتمی، سید شیک‎پوش اصلاحات می‎توانست خود را بین آن گروه و انقلابی‎نماهای بی‎خرد و تندرو، یک چهرۀ میانه‎رو بنمایاند و در نتیجه با هوشمندی جریان اصیل انقلاب را کلا حذف کند یا در چهره‎های تندرو انقلابی ادغام کند، وقتی رسانه‎های دولتی ایران + رسانه‎های به ظاهر خصوصی چپ (که باز پشتشان دولت بود) + رسانه‎های بیگانه در یک صف ریشه انقلاب خمینی را هدف تیشه‎های خود قرارداده بودند و جبهۀ مقابل کمترین رسانه‎ها را داشت، وقتی صحن علنی مجلس و راهروهای مهم دولتی را منافقان و نان به نرخ روزخوران به اشتیاق ترقی در جاه و مال سنگربندی می‎کردند، 24نفر از فرماندهان پرافتخار دوران جنگ و کسانی که بارها پهلوانانه تا مرز شهادت رفته بودند نامه‎ای صریح اما محرمانه به رئیس جمهور وقت سید محمد خاتمی نوشتند. نامه علی‎رغم محرمانه‎بودن بسیار محترمانه است و علی‎رغم ادب بسیار صریح و تاحدی هشدارآمیز بود. آن نامه بعدها علنی شد و شد یکی از اسناد مهم تاریخی برای تحلیل اوضاع سیاسی آن دوران و چیستی و چگونگی صف‎بندی‎ها. فرازی از آن نامه تاریخی:

 

  • «جناب آقای خاتمی، قطعاً همه‌ی ما حضرت‌عالی را انسانی وارسته، انقلابی، متدین و دارای ریشه‌ی عمیق دینی در حوزه و دلسوز به انقلاب دانسته و می‌دانیم، اما نحوه‌ی برخورد با حوادثی که همه‌ی ما شاهد شادی و رقص دشمنان پیرامون آن هستیم و در اولویت قرار دادن پیگیری برخی اشتباهات و تخلفات و بزرگ کردن آنها در مقابل عدم توجه و یا کوچک جلوه دادن برخی دیگر از همین نمونه قانون‌شکنی و هتک حرمت و فشار، باعث شده است جریان‌های معاند با انقلاب گستاخ‌تر و در مقابل آن، مدافعان انقلاب محافظه‌کارانه و با دلزدگی توأم با ناامیدی، هر روز تحقیر شده و به ثمره‌ی این همه خون نگریسته و انگشت خود را با تاسف و تاثر می‌گزند.
    جناب آقای رئیس‌جمهور، حمله به کوی دانشگاه همان‌طوری که رهبر بزرگوار و مظلوم این انقلاب فرمودند امری ناپسند، زشت و بد بود و علی‌رغم این‌که سخت‌ترین و تندترین برخوردها با آن انجام پذیرفت اما همه‌ی مردم به دلیل ناپسندی عمل انجام شده این برخوردها را پذیرفته و بر آن صحه گذاردند، اما سؤال مهم و پرابهام این است که آیا فاجعه فقط همین بود؟»

ماجرای کوی دانشگاه در تیرماه سال 78 بسیار شبیه ماجرای کهریزک در سال 88 بود، چنانچه ماهی‎گیری پدران اصلاحات از آن آب درست مثل ماهی‎گیری‎شان از این آب. 

 چند فراز دیگر:

  • «جناب آقای رئیس‌جمهور، امروز وقتی چهره‌ی رهبر معظم انقلاب را دیدیم مرگ خودمان را از خداوند طلب کردیم چون که کتف‌هایمان بسته است و خار در چشم و استخوان در گلو باید ناظر پژمرده شدن نهالی باشیم که حاصل ۱۴ قرن سیلی و زجر شیعه و اسلام است»
     
  • «جناب آقای خاتمی، چند شب پیش وقتی گفته شد عده‌ای با شعار علیه رهبر معظم انقلاب به سمت مجموعه‌ی شهید مطهری در حرکت‌اند، بچه‌های کوچک ما در چشم ما نگریستند، انگار از ما سؤال می‌کردند غیرت شما کجا رفته است؟»

 

امروز امضاهای آن نامه به اندازۀ خود آن نامه ارزش دارند. چه امضاهایی که هستند چه امضاهایی که نیستند! بعضی اسم‎ها که توقع می‎رود پای آن نامه را امضا نکرده‎اند، اما امضا کنندگان آن نامه با همه بی‎ادعایی -عموما مانند دوران دفاع مقدس-  در سال‎های آینده هم از کارآمدترین چهره‎های انقلاب و افتخارآفرینان ایران شدند. تا آنجا که تعدادی از ایشان در سال‎های پس از اصلاحات به شهادت رسیدند. آن اسامی:

 

غلامعلی رشید ـ عزیز جعفری ـ محمدباقر قالیباف ـ قاسم سلیمانی ـ جعفر اسدی ـ احمد کاظمی ـ محمد کوثری ـ اسدالله ناصح ـ محمد باقری ـ غلامرضا محرابی ـ عبدالحمید رئوفی‌نژاد ـ نورعلی شوشتری ـ دکترعلی احمدیان ـ احمد غلامپور ـ‌ یعقوب زهدی ـ نبی‌الله رودکی ـ علی فدوی ـ غلامرضا جلالی ـ امین شریعتی ـ‌ حسین همدانی ـ اسماعیل قاآنی ـ علی فضلی ـ‌ علی زاهدی ـ مرتضی قربانی

محمد باقری (یا همان محمدحسین افشردی) یکی از آن 24سردار است.

  • حسن صنوبری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">