روایت جلال آل احمد از اسرائیل
در هر نزاع و تقابلی، طبیعتا طرفین ماجرا خود را محق میدانند و حق معرفی میکنند. در نزاع مسلمانان فلسطینی و یهودیان صهیونیست هم به همین نحو. طبیعتا هم بستگان اولی طرف اولی را میگیرند و هواداران دومی طرف دومی را. بعضیها هم که منافعشان به هیچکدام از طرفین ارتباط خاصی ندارد و نیز حوصلۀ بررسی دقیق ماجرا را ندارند میگویند «یکجوری با هم کنار بیایید! با هم دوست باشید!»
اما برای انسانهای آزاده وشریف اینگونه نیست. حتی اگر منافع و اشتراک خاصی هم با هیچکدام از طرفین نداشته باشند به این فرمایش امیرمومنان معتقند: «حقٌ و باطلٌ و لکلٍ اهلٌ». انسانِ آزاده نمیتواند از کنار اتفاقات مهم به آسانی بگذرد و دوست دارد حق و باطل را از هم بشناسد و موثر باشد.
اما طرفین هر نزاعی، رسانهها و روایتهای رسمی خودشان را دارند. انسان آزاده دل به هرکدام بسپارد میتواند با آنها همراه شود، چون انسانِ آزاده اگرچه آزاده است، لزوما نابغه نیست!
اینجاست که اهمیت روایتهای غیررسمی، بیطرفانه و البته صادقانه روشن میشود.
«سفر به ولایت عزرائیل» همین روایت صادقانه و بیطرفانه و غیر رسمی از ابتدای نزاع دو مفهوم فلسطین و اسرائیل است. برای اثبات این مهم توجه به چند نکته ضروری است:
۱. پیش از انقلاب هیچ اراده و جبهۀ قدرتمندی در ایران علیه اسرائیل وجود نداشت. شاه یک جمله عوامفریبانه به نفع فلسطینیها گفته بود اما حکومتش دربست دراختیار اسرائیل قرار داشت و جز خودش هرکس کوچکترین انتقادی به اسرائیل میکرد، طرف حسابش ساواک بود (از جمله دایی خودم که اولین زندانش در ۱۳سالگی به جرم نگارش و پخش شعار علیه اسرائیل در بازی ایران و اسرائیل بود).
۲. اسرائیل برخلاف الآن که آشکارترین نماد امپریالیسم و و سوگولی لیبرالیسم و کاپیتالیسم است، در آغاز کار خود وجههای چپ و سوسیالیستی داشت. «کیبوتص» از جمله مظاهر این امر در اسرائیل بود. لذا چپهای ایران هم تا مدتها هوادارش بودند.
۳. «جلال آل احمد» هنگام این سفر و نگارش سفرنامهاش هنوز در کسوت چپها و بیخدایان بود (۱۳۴۳). از طرفی از طرف خود اسرائیلیها به این کشور دعوت شده بود.
۴. کسانی که با زندگی و نویسندگی آلاحمد آشنا باشند میدانند او ذاتا انسانی آزاده و بیپروا بود و در این خصلتها نظیری در تاریخ معاصر ندارد.
زینروست که «سفر به ولایت عزرائیل» هنوز از بهترین کتابها با موضوع نزاع فلسطین و اسرائیل و نیز از سودمندترین روایتها برای چهار گروه «یهودیان»، «مسلمانان»، «ایرانیان» و «اسرائیلیان» است. مخصوصاً اگر بخواهند از آغاز ماجرا سردرآورند.