گفتگو با خداوند و فهم رمز و راز سخنان خدای مهربان با انسان، آرزوی هر انسان خداباوریست. آرزویی که خداباوران طی ۱۴۰۰سال از آغاز فرود قرآن بر زمین در راه آن کوشیدهاند
ششم اسفند یکی از مهمترین خبرهای عالم کتاب اعلام شد: پایان نگارش و رونمایی از جلد آخر تفسیر تسنیم بر تمام آیات قرآن کریم
در عالم دانش و کتاب، این افتخاری بزرگ برای ایرانیان و برای شیعیان است که مهمترین و بزرگترین تفسیر کتاب خداوند، در کمیت و کیفیت، توسط یک ایرانی شیعه یعنی آیتالله عبدالله جوادی آملی نوشته شده است. خردمندی نابغه که طی چهلسال تلاش علمی غیرقابل تصور، میراث گرانبهایی به نام «تسنیم» را به دست ما رسانده و فروتنانه آن را نه حاصل خود که حاصل ساختار علمیِ حوزه علمیه دانسته
درمورد این کتاب و مقایسهاش با المیزان این ۱۴نکته فعلا به ذهنم میرسد:
۱. مطالعۀ دورۀ کامل این تفسیر، آنگونه که به نظر میرسد، یک دانشکده و دوره تحصیلی دانشگاهی کامل دانش تفسیر قرآن و نیز علوم قرآنی است که حتما مد نظر متخصصان این رشته خواهد بود، اما مطالعۀ فراگیرتر این تفسیر، از جنس مراجعه به کتابهای منبع و مرجع علمی است. چه اینکه کتاب بیش از یک جستار تفسیری، در قالب یک مرجع تفسیری ارائه شده است
۲. باید توجه داشت نویسندۀ این متن بزرگترین دانشمند زندۀ امروز جهان اسلام است. مفسرِ فیلسوف و فقیهِ عارف آیت الله جوادی آملی یگانهمردی است که در علوم و معارف گوناگون دستی بیهمتا دارد و در تفسیر خویش از تمام این علوم بهره برده است: تفسیر و علوم قرآنی، حدیث و رجال، فلسفه و منطق، فقه و اصول، عرفان و ... . این امر به جامعیت و بیهمتاشدن این تفسیر افزوده است
۳. این مفصلترین تفسیر قرآن کریم در تاریخ اسلام است. پیش از این نیز تفاسیر طولانی در میان مذاهب مختلف اسلامی سابقه داشته است، ولی عموم این تفسیرها فاقد یک انسجام و خط علمی ثابت بودهاند و بیشتر حالت کشکولی به خود گرفتهاند. اما تسنیم ساختار و روشمندی علمی خود را تا آخر حفظ میکند. (وقتی که یک ذهن منطقی و فلسفی نابغه، دست به تفسیر میزند نتیجه چنین میشود)
۴. تفسیرهایی مثل تفسیر تسنیم، تفسیرهای علمی و تخصصیاند. این سخن برای ترساندن مخاطب نیست که خود این تفسیر را آزمون نکند و نچشد. برای این است که بدانیم مسئلۀ اصلی مولف رسیدن به حاق معنای آیه با نهایت کاوشگری و ژرفنگری است. این مسئله طبیعتا ممکن است بخشهایی از تفسیر را شاید برای جمع زیادی از مخاطبان دشوار کند. این ضعف تفسیر نیست ویژگی ایگونه تفلاسیر است. تفاسیر دیگری هم هستند که مسئله اصلیشان کاربردیبودن و آسانکردن کار فهم قرآن -ضمن حفظ دقت علمی- برای عموم مخاطبان است -مثل تفسیر نور-. این دو شیوه از تفسیر مکمل همدیگرند و هردو در جای خود خواندنیاند
۵. تسنیمِ جوادی آملی، در حقیقت فرزند و نیز نسخۀ کاملتر و پختهتر المیزان شاهکار علامه طباطبایی است، قبلا هم نوشتهام که علامه در علوم گوناگونی در مقام بنیانگذار بوده است و هر دانش او را یکی از شاگردانش پی گرفتهاند و وارث اصلیاش در علم تفسیر این شاگرد نابغهاش یعنی آیتالله جوادی آملی است. از طرفی المیزان خود آرزوی برآوردهشدۀ مفسران بزرگ شیعی مثل طوسی و طبرسی بوده: یعنی تفسیر قرآن به قرآن. مفسران بزرگ شیعه همواره این آرزو را داشتهاند که چنین تفسیری را درباره کل قرآن بنویسند، اما دشواری انجام این ماموریت تحقق کاملش را قرنها به تعویق انداخت
۶. ابتنای اساس تفسیر به شیوۀ قرآن به قرآن قطعا دشوارترین نوع تفسیر است و در عینحال مومنانهترینش (میگویم «ابتنای اساس» به این دلیل که در فرع ماجرا و برداشت دوم تفسیر، هم المیزان هم تسنیم سراغ روشهای دیگر هم رفتهاند). انتخاب این شیوه فقط وقتی امکان دارد که تو به خداییبودنِ قرآن کریم و گزارشهایش درمورد خود از جمله «تبیانا لکل شیء» با همه وجود ایمان داشته باشی و آنقدر دقیق و دانشمند و مشرف بر آیات قرآن باشی که از پس اثبات و تحقیق این گزارش قرآنی برآیی
۷. تفسیر قرآن به قرآن اما در کنار دشواریهایش، شگفتیهای بینظیری نیز دارد، اگر به عنوان یک مسلمان، خودبسندگی قرآن کریم را باور کنیم، با این شیوه از تفسیر، اختلافات روایات بین مذاهب مختلف و یا حتی بین انگارههای مختلف از یک مذهب، دیگر ایجاد تردید، تفرقه، ابهام و سرگشتگی نمیکند. چه اینکه میدانیم بخش عمدهای از اختلافات در جهان اسلام ناشی از اختلاف در روایتها و حدیثها و برداشتهایی است که بیرون از کتاب خداوند است. در حقیقت هم این وضع شایستۀ دینی نیست که واجد این امتیاز استثنایی است که مولف کتاب مقدسش خود خداوند سبحان است و کتاب تماما حاصل وحی است، برخلاف وضع تورات و انجیل و بشرزدگی متن مقدس مسیحیان و یهودیان و پیروان ادیان دیگر. پس وقتی کتاب یکی باشد، و حق باشد و خودبسنده، تفسیر درونی کتاب و فهم هر آیه با آیهای دیگر (به جای ارجاع به متون بیرونی) اختلاف و اضطراب را از بین میبرد
۸. تفسیر قرآن به قرآن، همچنین بار دیگر حقانیت قرآن را ثابت میکند. به استدلال علامه طباطبایی -در مقدمه المیزان- کتابی که خود را «بینات من الهدی و الفرقان»، «تبیان لکل شیء» و «نور مبین» معرفی میکند نمیتواند برای روشنکردن مفهوم خویش محتاج نوری بیرون از خود باشد، به شرطی که -به قول آیتالله جوادی آملی در مقدمه تسنیم- بیننده خود کور نباشد. پس اگر تفسیر قرآن به قرآن ممکن باشد، سخن قرآن کریم، هم در توصیف روشنایی و وضوح خویش حق است («بینات» و «تبیان» و «نور») و هم در اثبات وحیبودن و خداییبودنش: « افلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا »
۹. نکتۀ مهم دیگر درمورد اهمیت و حقانیت تفسیر قرآن به قرآن این است که این روش، روش اهل بیت علیهم السلام بوده است. روشی که اولا اثباتکنندۀ اشراف بالای اهل بیت پیامبر به قرآن کریم (و بیش از تمام مدعیان عصر خویش) بوده است و ثانیا زبان گویای ایشان در گوشهای ناشنوای جامعه و حاکمانی که مذهبی دیگر و منحرف داشتند و حتی با اهل بیت از سر دشمنی بودند. وقتی اهل بیت (ع) در منازعات و پرسشهای جامعه یا حکومت روزگار خود از معنای یک آیه به آیات دیگر استناد میکردند، دهان منکران خویش و تحریفکنندگان قرآن را میدوختند و آنان علیرغم داشتن غلبۀ سیاسی ظاهری در امر علمی مغلوب میشدند و در بسیاری از موارد خود نیز تفسیر اهل بیت را میپذیرفتند. پس این روش یادگار و آموزشِ اهل بیت علیهم السلام برای پیروان خویش بوده است، اما به دلیل دشواریاش و نیز نبودن تسلط علمی در میان مفسران -حتی شیعه- تحققش -در حد انسان غیر معصوم - قرنها به تعویق افتاده بود
10. از مقدمهها سخن گفتیم. خوب است اشاره کنم: علامه طباطبایی مقدمهای ۱۴ صفحهای بر المیزانِ ۲۰جلدی خود نوشته که جدا از روششناسی، یک جستارِ جسورانه، جمعوجور، خواندنی و جذاب دربارۀ وضعیتِ دانش تفسیر و نیز استدلال اصلیِ شیوۀ تفسیر قرآن به قرآن است. آیتالله جوادی آملی اما بر تسنیم ۸۰جلدی (و به تعبیری ۱۰۰جلدی) خویش یک مقدمۀ ۲۵۴صفحهای مفصل نوشته که جدا از درآمدی به علم تفسیر، بسط علمی همه شئون و شاخههای تفسیر قرآن به قرآن و بررسی منطقی همهی برتریهای این نوع از تفسیر است
۱۱. دیگر مقایسهای که بخواهیم بین این دو پدر و فرزند (المیزان و تسنیم) کنیم: المیزان به تناسب عمق و ژرفنای پژوهشیاش، در شکل ارائه، ویژگیای داشت که برای خیلی از مخاطبان که نگاهی مرجعیتخواهانه و کاربردی به این تفسیر داشتند ناگوار بود، آنهم تفسیر چند آیه با هم. در تسنیم، علیرغم حفظ همان ژرفنگری و تعمق در آیه (و شاید بیشتر هم) تفسیر هر آیه به صورت جداگانه ارائه شده و قطعا این موضوع برای عموم مخاطبان کار را جذابتر و آسانتر کرده است
۱۲. مقایسۀ دیگر: المیزان به زبان عربی نوشته شده و بعد در چندین نوبت به فارسی ترجمه شده. اما تسنیم برعکس، ابتدا به زبان فارسی نوشته شده است و ترجمه عربیاش بهمرور در پیاش میآید (تا الآن بخشی از این ترجمه انجام شده). این جدا از احترام به مخاطب ایرانی و فارسیزبان، یک فرصت ارزشمند و قدم بزرگ است در این راه که جایگاه زبان فارسی در مرجعیت علمی (بهویژه در جهان اسلام و دانش ادیان) افزایش پیدا کند
۱۳. زمان انتشار المیزان حدودا ۵۳ سال پیش است: سال ۱۳۵۰. یعنی در دورانی که ایران در سیاهترین دورۀ تاریخی خود از نظر علمی و فرهنگی به سر میبرد. طبیعتا نگاه اول مولف جهان اسلام بوده است نه سرزمین ایران (نگارش کتاب به عربی خود گواهی بر این سخن است). آنهم ایرانی که آنزمان ارزشی برای اینگونه امور قائل نبود. بعید است که در دوران پهلوی مسئولان امر حتی از نگارش چنین اثری مطلع شده باشند و اگر مطلع شده باشند هم خرسند! و درمورد تسنیم برعکس، این تفسیر در دوران اوجگرفتن قدرت ایران و در عصر یک حکومت اسلامی و یک حاکم فرهیخته نوشته شده است، در ایران همایش عظیمی برای رونمایی از این کتاب فراهم شده است و عالیترین مقام این کشور خود یک جلسه را به معرفی این کتاب و تقدیر از این مولف اختصاص داده است که جای تأمل و توجه و قدرشناسی دارد
۱۴. مقایسه و نکتهٔ آخر هم توجه به ارزش تاریخی و فضل تقدم است. اگرچه تسنیم در بسیاری از موارد به نسبت المیزان کاملتر و دقیقتر است، اما اگر المیزان نبود، امکان تحقق تسنیم هم نزدیک به محال مینمود. المیزان مشق اول بود در این شیوه از تفسیر و جدا از ریلگذاری و الهامبخشی برای تسنیم، مجموعه نقدها و بررسیهایی که دریافت کرد نیز چراغ راه تسنیم شد. جدا از اینکه با همه پیشرفتها و فضیلتهای تسنیم، همین اختصار المیزان به نسبت تسنیم همچنان فضل این پژوهش کهنسال و باوقار، بر فرزند برومند خویش است.