در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

حمایت از روحانی یا حمایت از داعش؟!

یک

قال مولانا امیرالمومنین :

قل الحق، و لو علی نفسک

ننوشتن این یادداشت را شرافتم، اقتضاء نمی‎کرد. 


دو

قضاوت کار بدی نیست، وظیفۀ هر انسان اخلاق‌مداری در بسیاری از مواقف قضاوت است، آنچه نکوهیده است قضاوت شتاب‌زده و برداشت سریع، بی‎تأمل و بی‎تحقیق است. در ماجرای «آتش به اختیار» ابتدا دیدیم بعضی از دوستان روشنفکر و در نهایت بعضی از حضرات ظاهرا حزب‎اللهی هم سخن رهبری را حتی یک‎بار کامل گوش نداده بودند و اقدام به قضاوت، برداشت شخصی، مخالفت‎های آتشین و موافقت‎های شدید کردند. امری که باعث شد روز گذشته، آیت‎الله خامنه‎ای رهبر فرزانۀ انقلاب در خطبه‎های نماز جمعه این استعاره را دوباره توضیح دهد، و فرصتی از فرصت‎های جهان اسلام به خاطر این کژفهمی‎ها محدود شود، در حالیکه ایشان در سخنرانی اولشان هم منظور فرهنگی خود را واضح بیان کرده‎بودند.

بدا به حال جامعه‎ای که پیش از تامل و تفکر و تحقیق، اقدام به موضع‎گیری و اعلام نظر می‎کند. بدا به حال گروهی که تلاشی برای فهم حقیقت نمی‎کند و علیهش موضع می‎گیرد. شاید مشکل این است که اظهارنظر سریع و به‎روز، به‎خودیِ خود در جامعۀ رسانه‎زدۀ ما فضیلت انگاشته شده است. شاید هم مشکل به خاطر دشواری‎های زندگی و معیشت است که از ما فرصت تفکر و تحقیق را گرفته، و البته مشکل بعضی هم همان مشکلی قدیمیِ همرنگی با جماعت از ترس رسوایی‎ست: و بدا به حال گروهی که حقیقت و مظلومیتش را می‎فهمد اما از بیان آن و دفاع از آن می‎هراسد.


سه

هنگام شعرخوانی صبح عید فطر آقای دکتر مطیعی من هم در مصلی امام خمینی حضور داشتم و شعر را با دقت گوش کردم. در شنیدن نخست، شعر بسیار تحسین‌برانگیز بود و مرا به وجد آورد، چنانچه بارها و بارها تحسین و تشویق نمازگزاران تهرانی را هم برانگیخت. وقتی پس از مراسم نماز به خانه آمدم و سراغ جهانِ شلوغ رسانه رفتم، دیدم صفحات و افراد زیادی با عصبانیت و توهین و فحاشی، از "توهین‎های شنیع و تندِ مداح عید فطر به رئیس جمهور" گفته‎اند!  با شناختی که از ادب، تقوا و فرهیختگی آقای مطیعی داشتم واقعا شگفت‎زده شدم. گفتم یعنی ایشان در صفحه‎ای مصاحبه‎ای چیزی مثل بعضی‎ها شروع به فحاشی کرده است؟! یا آیا در شعرخوانی ابیات توهین‎آمیزی بوده که من متوجه نشدم!؟ طبیعتا حدس نخستین که درست نبود، اما برای سنجش حدس دوم بارها متن کامل شعر را از ابتدا تا انتها خواندم. هنوز هیچ بیتی پیدا نکردم که توهین به رئیس جمهور باشد و در شگفتم از نمازها و روزه‎های کسانی که هنوز یک روز از ماه رمضان نگذشته، روزه خود را با دروغ، بدگمانی و افترا به یک مومن افطار کردند.

البته این شعر، بیت‎های خیلی تند و محکمی هم دارد، یک احتمال هم این است که کسانی که آن برداشت‎ها و دعواها را شروع کرده‎اند، آنقدر با خوانش و فهم شعر بیگانه بوده‎اند که بیت‎های تندِ ضدّ داعش آقای مطیعی را ضدیت با آقای روحانی و دولت برداشت کرده‎اند؛ بیت‎های صریح و البته زیبایی چون:

این قدَر بمب مچسبان به کمر ای نامرد!

صبر کن، موشک ما منفجرت خواهد کرد!

اما این شعر توهین به رئیس جمهور ندارد. بله این شعر نقد دارد، نقد جدی هم دارد، اما نه در قالب توهین و بی‌ادبی. نکند کسانی که این غائله را راه انداخته‎اند بر این باورند که کسی حق نقد دولت و دولت‎مردان را ندارد؟! کدام اندیشۀ اسلامی، کدام باور شیعی و کدام نحلۀ اخلاقی می‎گوید انتقاد از حاکمان، مسئولان و صاحبان قدرت و ثروت و رسانه، آن‌هم برادرانه، آن‌هم دربرابر اشتباهات فاحش و رنج‎های بیشمار مردم ممنوع است؟ چه کسی به اینان اجازه داده است منتقد را (ولو مشفق و مودب) تحقیر و سرکوب کنند؟ و برفرض که بعضی چنین باورهایی را داشته باشند، آیا فکر می‎کنند می‎توانند دهان حقیقت‎گو را بدوزند؟!


چهار

اگر بخواهیم از لحاظ ادبی این شعر را بررسی کنیم،  مثنوی عید فطر قطعا در ژانر و گونۀ ادبی خودش امتیاز بالایی می‎گیرد. زیبایی‎شناسی و ارزش‎گذاری شعرهایی که برای اجرا در یک مراسم مداحی آن‎هم با تم و درونمایۀ اجتماعی سروده می‎شوند، قطعا با شعرهای ادیبانه و ساختارمحور متفاوت‎اند، این شعرها باید ساده، معنامحور و  قابل‎فهم برای عموم مردم باشند. با این‎حال شگفت‎آور بود که ابیات بسیاری از این شعر کاملا فنی و با ارزش ادبی بالا سروده شده بودند. البته همین شعر اگر با سایر شعرهای فنی و ادبی منتشر شده در کتاب شاعرانش مقایسه شود نمرۀ کم‎تری می‎گیرد؛ به همین خاطر من این شعرها را بیشتر «خطابه‎شعر» می‎دانم و نه «شعر محض»، اما مهم این است که این خطابه‎شعرها حتی در مقایسه با خیلی شعرهای مدعی، نمرۀ بالاتری می‎گیرند. مهم‎ترین ویژگی این مثنوی برای یک منتقد ادبی، ارزش ساختاری و پیوستگی روایی آن در عین تعدد معانی و مضامین مطروحه در اثر است. شعر عیدفطر96 هم تم (درون‎مایه) عرفانی دارد، هم تم زاهدانه، هم تم تعلیمی، هم تم اجتماعی، هم تم سیاسی و هم تم حماسی. همچنین، مضامین و سخن‎های فراوانی از موضوع شب قدر، عید فطر، ماه رمضان، تا موضوع عدالت اجتماعی و رنج‎های کارگران، تا موضوع آسیب‎شناسی سیاست‎های فرهنگی و «بیست‎سی»، تا موضوع اخلاقی کسب رزق حلال و پرهیز از مال شبهه، تا موضوع سیاست خارجی و «برجام»، تا موضوع مقابله با جریان‎های تکفیری و فتنه‎های آل سعود، تا  موشک‎های انتقامی ایران به سوی داعش و نیز موضوعات دیگری را درخود دارد؛ اما نکته اصلی اینجاست که همۀ این مفاهیم و مضامین در یک شعر است و همه هم هنرمندانه با ساختاری واحد، اندام‌وار و پیوسته به هم بیان شده‎اند.

دومین زیبایی و ارزش‎مندی مهم این شعر برای یک پژوهشگر ادبیات، تک‎بیت‎های درخشان و نیمه‎مستقل در بینابین سطرهای چنین شعری است. وقتی با یک مثنویِ قصیده‎وارِ سیاسی اجتماعی مواجهیم طبیعتا اصل انتظارات ما در محور عمودی شعر است، نه محور افقی. طبیعتا منتظر استفاده از ظرفیت‎های میراث شعر سبک خراسانی هستیم، نه شعر سبک هندی. اما شگفتی این شعر این بود که بین این دو عالم و این دو فضای دیگرگون حرکت کرده بود و زیبایی‎های فراوانی را آفریده بود. به این تک‎بیت‎ها دقت کنید:

رقص شمشیر چو در خیمه دشمن برپاست

سپر انداختن و طعنه به شمشیر خطاست

بعضی از این بیت‎ها به تنهایی یک شعر کاملند. 

یا این بیت:

کارزار است، قدم قاطع و محکم بردار

سخن از صلح بگو، اسلحه را هم بردار!

همچنین بیت‎هایی چون:

به عمل کار برآید به سخندانی نیست 

پینۀ دست کم از پینۀ پیشانی نیست!

کارگر، گرچه عرق، آب وضویش باشد

عرق شرم مبادا که به رویش باشد

این سطر «پینۀ دست کم از پینۀ پیشانی نیست» را انگار خود صائب تبریزی یا کلیم کاشانی در ظهور دوبارۀ خود سروده باشد!

و یا این بیت زیبا:

سیلی از کوخ‎نشین، کاخ‎نشین خواهد خورد

و زمین‌خوار سرانجام زمین خواهد خورد!

جناس‎ها و ایهام قدرت‎مند این بیت می‎تواند به عنوان شاهد مثالی به یادماندنی در کتاب‎های بلاغی و آرایه‎های ادبی بیاید

و نیز بیت‎هایی از این دست:

دل به لبخندش اگر باخته‌ای، باخته‌ای!

گر ز اخمش سپر انداخته‌ای، باخته‌ای!


(شنیدم ترانه‎سرای ترانۀ ضعیف سریال «نفس» هم به تازگی درباره این شعر اظهار لحیه کرده‎اند و این شعر سخته و زیبا را «سُست» و «شتا‎بزده» خوانده‎اند. از طرف من به ایشان سلام برسانید بگویید آقای کاکایی شما یک نفر دیگر لطفا درمورد ساختار و ادبیت متون نظر ندهید! شما لطفا فقط درمورد محتوا اظهار نظر بفرمایید، ما می‎شنویم، بالاخره هرکس در کاری استاد است، فلذا نقد را به اهلش بسپارید، شما همان فحشتان را بدهید طبق معمول. یا دست‎کم بگذارید چندسالی از خاطرۀ «کجا رفته بودی که از رد تو | یه رویای نزدیک با من نماند » در ذهن اهالی ادبیات بگذرد، بعد وارد گود نقد دیگران شوید!)


پنج

زین‎پیش چندبار پیش آمده بود که یک مداح به خاطر خطایی کوچک یا بزرگ مورد فحاشی و توهین و انتقادهای فراوان قرار گیرد، راستش را بخواهید در اکثر آن موارد، جدا از انتقادهای نامنصفانه و فحاشی‎ها، من خود مداح را مقصر می‎دانستم، چه اینکه کسی که قرار است زبانِ ذکرِ اهلِ بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) باشد، باید بسیار پاکیزه‎سخن، منصف و اخلاق‎مدار باشد و هیچ قصوری از او در این‎باب نباید سر بزند. اما امروز فهمیدم بسیاری از آن انتقادها و فحاشی‎ها علیه فلان مداح، واقعا به خاطر اشتباه آن مداح نبوده، بلکه برخاسته از حنجرۀ افراد، جریان‎ها و قدرت‎هایی‎ بوده‎است که می‎خواستند صدای مکتب اهل بیت (علیهم اسلام) و حنجرۀ یادآوری‎کنندۀ تعالیم ایشان در جامعه خاموش شود. چون این گروه حتی مداح فرهیخته، اهل ادب و اخلاقی چون میثم مطیعی را که همواره از حاشیه‎آفرینی و حتی وابستگی به یک حزب سیاسی خاص دوره بوده است را هم نمی‎توانند تحمل کنند و انتقادهای برادرانه و نصیحت‎های دیروز او را فحاشی و توهین عنوان کردند. در حالیکه در متن شعرخوانی او این اتفاق نیفتاده است. یادمان نرود، میثم مطیعی یک مداح بی‎چاک و دهان و چاله میدانی نیست، میثم مطیعی، میثم مطیعیِ مناجات‌خوانِ مرحومِ آیت‎الله حاج‎‌آقامجتبی تهرانی است، میثم مطیعیِ فرهنگ‎سازِ مراسم بزرگ اربعین است، میثم مطیعی استاد و مدرس مسلط دانشگاه با دکترای علوم قرآن و حدیث است، میثم مطیعی حماسه‎خوان علیه تهدیدهای داعش و اسرائیل و دشمنان این سرزمین است؛ کسی که در هیچ انتخاباتی از هیچ نامزدی حمایت نکرد، وابسته و بلندگوی هیچ حزب خاصی نشد و همواره صدای گویای مردم ایران و انقلاب اسلامی در بیان رنج‎های مستضعفین و در مواجهه با دشمنان خارجی بوده است. تحقیر و تحریف کردن چنین سرمایه‎های ارزشمندی برای یک جامعۀ ایمان‎گرا و انقلابی، البته از سوی دشمنانش طبیعی است اما از سوی دوستانش بی‎گمان ناشی از جهالت و کوته‎فکری است. کسانی که از دین، این حنجرۀ متین و منطقی را هم نتوانند تحمل کنند، با این مداح و آن مداح و این حزب و آن حزب مشکل ندارند، می‌خواهند صدای اسلام و اخلاق در جامعه خفه شود.


شش

چه با نگاه «تحلیل محتوا» و چه از منظر «نشانه‎شناسی» این شعر را بی پیش‎داوری و غرض مطالعه و بررسی کنیم می‎بینیم گوینده سه خطاب و دیالوگ اصلی دارد. یکی خطاب معنوی و عرفانی است که با مخاطب نفس و خدا و برادر ایمانی است و عموما با تمنا و تحسر همراه است، در این خطاب گوینده خود و دیگران را به معنویت و اخلاق دعوت می‎کند، دوم خطابی اجتماعی و ناظر به سیاست داخل است که مخاطبش عموم مسئولان قوا است و در بعضی موارد به‌طور اختصاصی دولت‌مردان است، در این خطاب گوینده از زبان یک فرد مسلمان در جامعه اسلامی مسئولان را نصیحت می‎کند و به آنان در قبال خطرات و اشتباهات تذکر می‎دهد؛ و سوم که خطابی حماسی است و مخاطبش دشمن خارجی به ویژه تکفیری‎ها، داعش و حامیان آن‎هاست، در این خطاب گوینده با تلخی و تندی با مخاطب خود سخن می‎گوید و رجزگونه به آنان در قبال تجاوز و بدخواهی‎شان هشدار می‎دهد. وقتی این سه خطاب را در کنار هم بگذاریم، مخصوصا در چنین عید فرخنده و روز مهمی، می‎توانیم سیر اصلی شعر در درون‎مایه و محتوا و پیام اصلی آن را تفسیر و تحلیل کنیم. با کنار هم قراردادن این دیالوگ‎ها پیام اصلی شعر «رفع مشکلات فردی و داخلی و سرانجام اتحاد و استحکام در برابر دشمن خارجی» است. یعنی نوک حملۀ اصلی، لحن تند و هشدارهای ناهمدلانۀ شعر به سوی دشمن خارجی، به ویژه داعش است (البته پیش از شروع تحلیل‎های سریع و زنجیره‎ای رسانه‎های مغرض و به تبع آن چهره‎های سیاسی یا سیاست‎زده که با بهترین احتمال از سر بی‎اطلاعی آن تحلیل‎ها را ادامه دادند) حال اگر کسی (ولو با بهانۀ حمایت از دولت و اهتمام به مظلوم‎ساختن آقای روحانی) نوک همۀ این حملات نشانه رفته به دشمن خارجی را به سمت داخل برگرداند و لحن تند ضد داعش را ضد آقای روحانی تفسیر کند، به نظر شما دارد از آقای روحانی حمایت می‎کند؟

یا در حقیقت دارد از داعش حمایت می‎کند؟!

اتفاقی که امروز افتاد چنین بود. چند انتقاد معمول از دولت‌مردان انجام شد و چند موشک به سمت داعش شلیک شد، اما گروهی با ادعای حمایت از آقای روحانی و نفرت از تفرقه، مسیر موشک‎ها را از دیرالزور به سمت پاستور هدایت کردند! کاری نداریم که آیا این موشک‎ها به آقای روحانی اصابت می‎کند یا نه (در حالیکه در متن شعر هیچ توهینی نسبت به رئیس جمهور حضور ندارد) مهم این است که قطعا دیگر تعدادی از این موشک‎ها به داعش نمی‎خورد و اتفاقا موجب تفرقۀ داخلی می‎شود! حال به من حق بدهید درمورد مبدأ داعشی-اسرائیلی آغاز این تحلیل‎های مبتنی بر دروغ، افترا و تحریف مطمئن باشم.


هفت

و قال الله فی کتابه:

«من الذین هادوا یحرّفون الکلم عن مواضعه»

صدق الله العلی العظیم


نظرات  (۱۰)

سلام.
اینکه می فرمایید جناب مطیعی وابستگی حزبی ندارند، اسماً قبول، اما رسما خنثی که نیستند، به یک طرف بخواهند اگر غش کنند، مسلما به طرف دولت کنونی غش نمی کنند. در این جناح بندی ها، منتقد و مخالف دولت کنونی اند، حالا هر کجای این طیفِ منتقدِ مخالف که می خواهند باشند. منظور اینکه، فحاشانِ به جناب مطیعی، به انتقاداتِ محترمانه ی یک فرد بی طرف، فحاشی نمی کنند، به فردی منتقد و مخالف دولت که در روزی خاص و مراسمی خاص، صاحب تریبونی است پر مخاطب، فحاشی می کنند، گلایه نیز هم. این هم حرفی است بالاخره، معتقدم کمی هم طرف مقابل را میشود و باید درک کرد.
و مساله ی دیگری که هست، موقعیت زمانی، و نوع مخاطبی است که به او انتقاد می کنی. بخشی از مخاطبت که انتقادت را متوجه او می کنی کیست؟ عده ای غوغاسالار، کم منطق و بی حوصله برای شنیدن حرف حق. موقعیت زمانی چه؟ روزهایی که همان غوغاسالاران کم منطق، دادِ مظلومیت روحانی ای را سر می دهند که چند روز قبلش در روز قدس، مورد خطاب عده ای تندروی اصولگرای نادانِ مخالف دولت قرار گرفته.
نتیجه ی این مداحی چه می شود؟ هیچ!
چه چیز عایدِ چه کسی شد؟ هیچ چیز عاید هیچ کس.
بر ایمانِ خودی های منتقد دولت که چیزی اضافه نشد با این مداحی ( شد؟ )، عایدی غوغاسالاران اما، موقعیتی شد، برای مظلوم تر کردن دولتی که مظلوم نیست، خوراکی شد برای هشتگ های توییت هایشان.
باید به میزان اثرگذاری هر اقدامی فکر کرد، وگرنه عقده گشایی صرف، ولو بالحق، کاری از پیش نمی برد، و منتقد دولت را عالِم تر نمی کند، و اثری هم روی غوغاسالاران ندارد.
سلام اخوی

به نظر حقیر مهمترین اشکال این شعر و مداحی «تبعیض در صف اول» بود. در حالی که در صف اول بسیاران نشسته بودند از رؤسای قوا و مسئولان کشوری و لشکری چرا فقط خطاب برادرمان به رییس جمهور بود؟ مگر فقط رییس جمهور در این کشور «خطا» کرده یا کم‌کاری می‌کند؟ یک سری به دادگاه‌ها بزنید تا وضعیت قوه محترم قضاییه با مدیریت جناب آملی لاریجانی دستتان بیاید. اصلاح این وضعیت خیلی کاردشواری است یا اساساً اراده‌ای برای اصلاح وجود ندارد؟ سازمان تبلیغات اسلامی با آن همه بودجه و کارنامه‌ای که اصلاً برای مردم ارائه نمی‌شود که داوری کنند، چرا در شعر برادران ارزشی‌مان غایب است؟ سپاه چطور؟ بسیج چه؟ نیروی انتظامی؟ مجلس شورای اسلامی؟ صدا و سیما؟ فقط دولت کارنامه‌اش پراشتباه است یا سایرین هم در همین حدودند؟ اگر دومی است که قطعا همین است، چرا هیچ اشاره‌ای به دیگران نشده است؟ چرا فقط برجام و بیست‌سی؟ چرا وضعیت فضاحت‌بار فرهنگ کشور که بخش عمده‌اش محصول سازمان فخیمه صدا و سیماست نه؟ چرا وضعیت دادگاهها و زندانیان نه؟ چرا کمیته امداد نه؟ چرا ستاد اجرایی فرمان امام نه؟ چرا بنیاد مستضعفان نه؟ مطمئن باشید اگر مردم در کلام این حضرات صداقت می‌دیدند، ایمان می‌آوردند. اما چه کنیم که اوضاع چنین است که هست!
سلام
ممنون از شرافت تون بابت نوشتن این حرف ها...

اون شعر خوانی حدود چهارده دقیقه است...
بارها گوش دادم،میتونستم فقط بخونم شعر رو ولی بارها از زبان جناب مطیعی گوش کردم و دیدم و هربار بیشتر از قبل لذت بردم...

من زیاد نخوندم حملات این افراد رو به جناب مطیعی اما بنطرم نمیاد قسمت داعشی رو نسبت داده باشن به روحانی!
این ها همون انتقادات بخش سیاسیه شعر رو که خطاب به دولتیا بود تاب نیاوردن و نمیارن!!

روحانی ادبیات هوچی گرایانه و کولی بازی رو وارد سیاست ما کرد، شایدم از قبل بوده این ادبیات و سن من قد نمیده!!
و این ترسناکه...
چون مردم ما اونچه که مشخصه و داریم میبینیم، چشم و گوششون به ظواهره..!
بعدم من یک نوشته ای واسه عکس پروفایل تلگرامم نوشتم با این مضمون که جناب روحانی خودت بیا و بگو کجای کارات طبق اسلامه!
واقعا کجای اسلام و در کدوم سیره و روش و منش اهل بیت انتقاد کردن از حکام اشتباه بوده یا همچین برخوردی میشده؟!
خدا کنه دنیا طلب نباشیم هیچ کدوممون...
با روحانی فقط میشه ترس رو تجربه کرد و لاغیر...
خب اینجا مسائل زیادی مطرحه. هر بار که یه اتفاقی میفته، زخم کهنه است که سر باز می کنه. بهتره دیدتون رو وسیع تر کنین و دقیق تر نگاه کنین. همه چی شعر همین یک شعر نیست.
میخوان انتقاد کنن، باشه. قبول. اما سوال اینه که آیا تا به حال یک مورد - تاکید موکد می کنم- یک مورد بوده که در انتقاد از جناح مخالف باشه و از تریبون نماز جمعه یا تریبون های رسمی خونده شده باشه؟
بحث تاب آوردن نیست. بحث یک طرفه به قاضی رفتنه، بحث اینه که تریبون فقط دست یه جناح خاصه. جناح مقابل که به سلامتی اصلا هرگز تریبون رو به طرف دیگه ندادن که بخواد انتقاد کنه که حالا بخوایم مقایسه کنیم کی تاب میاره، کی نمیاره؟!
کما اینکه البته کم هم ندیدیم کسایی که شعر خوندن و روانه ی زندان شدن. شما یه گوش به شعرهای آقای هالو بدین، من تا الان هرگز توهینی ندیدم و شعرهای ایشون به نظر من همه اش انتقاده. اما خب ایشون مدام باید سوال جواب بشن و تو زندان باشن به خاطر انتقاداشون. ولی خب جناح مقابل هر جور دلش بخواد و با هر ادبیاتی دلش بخواد حق انتقاد داره.
وگرنه اگه همون جا اجازه بدن تو همون نمازجمعه یه نفر هم بیاد کل نظام رو نقد منصفانه کنه (به همین شکل آقای مطیعی که فرمودین، کوبنده و قوی) (بالاخره امیدوارم معتقد نباشین که نظاممون هییییییچ عیب و نقصی نداره)، من بهتون قول میدم هیچ کس هیچ حرفی نمی زنه. ولی تا کسی حرف بزنه علیه اون جناح، میگن خون شهدا پایمال شد، شما به نظام توهین کردین، اقدام علیه امنیت ملی و جای طرف هم که معلومه دیگه کجاست!!
دقت کنین من میگم از تریبون های رسمی. وگرنه الان خیلی ها میان میگن خب این همه تو فیس بوک و توئیتر دارن نقد می کنن و فحش هم میدن. تو تریبون رسمی هر وقت یه میکروفن دادین یکی بیاد نظام رو به همین کوبندگی نقد کنه، بعدا حق دارین نقد آقای مطیعی رو مجاز بشمرین.
منم هنوز نتونستم هتاکی و توهین به دولتو تو متن این شعر پیدا کنم
قبلا بی بی سی بود، باز اعتبارش بیشتر بود
الان خیلی ها فقط منتظرند ببینند تو امثال آمدنیوز چی نوشته تا کورکورانه اونو تکرار کنند

فکر میکنم این بحثها بی فایده است. دولت میگه همه تریبونها دست مخالفان منه و میگه باید تریبون عید فطر هم دست من باشد، تا منتقدان را منفعل کند. در حالیکه پس ازا ین شعرخوانی با چهارتا نقد خیلی ساده و حداقلیش، از ده هزار تریبون بهش شلیک شد تا صدای هر انتقادی خفه شه

بحث این شعرخوانی نیست. نباید ساده باشیم. دولت میخواد بساط دیکتاتوری محضشو در کشور گسترش بده

سلام
من بعید میدونم جناب صنوبری قصد پاسخگویی به نظرات این پست رو داشته باشن اگرنه سکوت میکردم خودشون بیان بگن.
دوستان عزیز چرا بحث رو جناحیش میکنید؟!
اینجا جناح مطرح نیست اصلا، اینجا بحث سر تخطی از اصول اسلام و انقلابه.. و تذکر هم بجاست
فرقی نمیکنه کی سر کار باشه اگر فرق موافق با ما هم سر کار بود و خطا میرفت قطع به یقین بدونین که تذکرات داده میشد کما اینکه یادمون نرفته و داده شده.
اما حجم و نوع تخطی افراد با هم متفاوته!!
در سیستم حکومت داریه ائمه این انتقاد وجود داشته و بهش تاکیید شده..
اگه قرار باشه سکوت کنیم و روشنگری نکنیم که ما هم جزو همین افراد خاطی هستیم.
از ترس ناراحت شدن یک عده از حق دفاع نکنیم که قرقی با فرد خاطی نداریم...
حقیقتا شما خودتون کلاه تون رو قاضی کنید از تخطی هایی که جناب رئیس جمهور دارن انجام میدن و با ادبیات هوچی گرایانه شون قصد مظلوم نمایی دارن
که بدونید افراد ضعیف هستن که این حرکات رو میکنن... سعی میکنن خودشون رو گوسفند جلوه بدن
کارنانه ی روحانی قابل دفاع نیست چه موافقش باشید چه مخالفش
هرکس هم جای روحانی بود و این عملکرد رو داشت قطعا به همین نحو انتقاد میشد ازش
جناب روحانی به جای کولی بازی بیاد جواب بده به عملکردش و به انتقادات‌...
چرا به جای جواب دادن فقط دنبال حاشیه سازیه؟
جز اینه که کارنامه اش خالیه و حرفی برای گفتن نداره؟!!
  • ضربان قلم
  • من هم یک چیزی نوشتم صبح. در برابر این خیلی فشل است البته. البته مطلب اخیر کانالتان را هم ندیده بودم یا نگذاشته بودید
  • شبنم بیقرار
  • سلام
    اگر نقد آقای مطیعی غیر محترمانه بود حتما به جای هوچی گری رسانه ای با ایشون برخورد قضایی میشد. چه طور که برای چندتا شعار ساده با مردم عادی و عوام کوچه و بازار این برخورد شد(البته من هیچ بعید نمیدونم که اونم کار خود دولت نبوده باشه!برای مظلوم نمایی.. وگرنه چه قدر احتمال داره که دقیقا رییس جمهور همون جایی بره پیاده بشه برای راهپیمایی، که مردمی منتظرن تا شعار موهن بدن؟!! مسیر راهپیمایی که یه ذره و دو ذره نبوده...بماند) و قبلا هم توی این دولت همچین برخوردایی با رسانه های منتقد انجام شده.(برخورد قضایی)

    +در ضمن یواش یواش داره کار به جایی میرسه که گمان کنم باید به خفقان دوره هاشمی سلام درود بفرستیم!
  • دچـــــ ـــــار
  • سلام 1 و2و3 رو خوندم:) ولی نظری راجع به موضوع مذکور ندارم .

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">