در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

حسن صنوبری

در آن نیامده ایّام

ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ :
الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ
أَلَا وَ إِنِّی مُعَسْکِرٌ فِی یَومِی هَذَا
فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَى اللَّهِ
فَلْیَخْرُجْ .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات


http://bayanbox.ir/view/5105818524652050855/PoemBook.png

در سوال سوم این نظرسنجی من این پنج کتاب را به عنوان ۵ کتاب شعر خوب پیشنهادی برای بهار نوشتم:

۱- چقدر دیر رسیدم، عباس چشامی
۲- تبسم‎های شرقی، زکریا اخلاقی
۳-بی‎هم‎شدگان، بیژن ارژن
۴-حق‎السکوت، محمدمهدی سیار
۵- شمشیر و  جغرافیا، محمدکاظم کاظمی

این نظرسنجی‎ها خیلی خوبند. مخصوصاً وقتی رقابتی و دعوایی نباشند. اینکه همه به‎هم دیگر کتاب خوب پیشنهاد کنند. پیشنهاد می‎کنم حتما آن مطلب و پیشنهادهای دیگران (که همه از من بهتر و آدم حسابی و شاعر درست درمان هستند) را هم بخوانید. کتاب‎های خوبی معرفی شده. البته کتاب‎های بد هم معرفی شده. ولی خواندن و دانستن همه‎اش جالب است. مخصوصا دانستن پاسخ‎های همان پرسش سوم نظرسنجی خیلی جالب و جذاب است...

شاعران و کتاب‎های بهاری دیگری هم بودند از نظامی و سعدی گرفته تا خود بهار. اما می‎خواستم حتماً معاصر بگویم. همچنین می‎خواستم حرفم هم تازه باشد هم موثر. مثلا سهراب سپهری واقعا بهاری است. مرتضی امیری اسفندقه در خیلی از کتاب‎هایش. شفیعی کدکنی هم. قربان ولیئی و ... خیلی‎ها هستند. اما در مجموع به نظرم آمد این‎ها را معرفی کنم. این پنج شاعر همه هم عالی هستند هم خیلی کمتر از حدشان مطرح شده‎اند. و البته معیارم بیشتر از بهاری‎بودن خوب بودن بوده است برای انتخاب.


۱- چقدر دیر رسیدم، عباس چشامی (یا شاید: نامه‎های ننوشته)

یک مجموعه غزل خوب و باصفا و جمع‎وجور. الآن خیلی مطمئن نیستم کار درستی کردم این مجموعه را انتخاب کردم یا نه. چون این کتاب خیلی در دسترس نیست. از طرفی شاید مجموعه‎های دیگرش خیلی بهتر باشند. مثل «نامه‎های ننوشته» که واقعا مجموعۀ بهاری و شگفتی است. علی‎ای‎حال این شاعر یک غزل‎سرای بسیار موفق است و بسیار بسیار بهاری و بسیار گمنام، فروتن، بی‎ادعا و قدرنادیده نسبت به توانایی بالایش در سرایش و اهمیتش در غزل امروز. واقعا با درخشش شعری او در عین فروتنی‎اش نمی‎دانم چطور اینهمه شاعرنمای درب و داغان و آب‎بند به استناد پرت‎وپلانویسی‎هایشان و حضورشان در شبکه‎های اجتماعی، ادعای شاعر، آن‎هم غزل‎سرا، آن‎هم غزل امروزی‎سرا می‎کنند.

زین‎رو «چشامی» از آن‎هاست که همواره دوست داشتم درموردش مقاله‎ای بنویسم یا برایش نشستی تدارک ببینم یا دست‎کم یک پرترۀ خوب ازش بگیرم، و همواره به دلائلی نشده است. فقط چندباری شده شعر یا کتابش را این‎طرف آن‎طرف پیشنهاد و تبلیغ کنم.

اینجا مطلع تعدادی از غزل‎های زیبا و فراموش‎ناشدنی‎اش را می‎نویسم، اگر دوست داشتید سرچ کنید شعر کامل را بخوانید و اگر دیدید واقعا دوست داریدشان زود بروید کتاب‎هایش را بخرید. مخصوصا همین «نامه‎های ننوشته» که کتاب آخر است.

این دوازده بیت، بیت آغازین دوازده شعر او هستند که دوستشان دارم بسیار:


  1. من از اهالی عالم نمی‎شوم هرگز
    ذلیل این غم و آن غم نمی‎شوم هرگز

    *
  2. لبت این حرف‎ها را -کی بلد بودم؟- نشانم داد
    کجا از خویش بیرون می‎زدم؟ چشمت تکانم داد

    *
  3. خیابان‎ها به رفتن زنده می‎مانند
    نشستن‎ها ولی این را چه می‎دانند؟

    *
  4.  دورم افکنده است از هم صحبتی‎ها، کم صدایی
    شهر را مشکل تحمّل می‎تواند روستایی
    *
  5. چراغ خانه را روشن کنید، آواز بگذارید
    کسی دارد می‎آید، لای در را باز بگذارید

    *
  6. عمری است تا چیزی نباریده است بر رویم
    باران بیاید، می‌شکوفد دست و بازویم

    *
  7. زنده‌ها راه بر اجداد شما می‌گیرند
    مرد‌ه‌ها قهقهه از یاد شما می‌گیرند

    *
  8. دل واماندۀ من باز هم تنگ است، زندان است
    نگفته خوب می‌فهمم که تنگ مرد میدان است

    *
  9. ماییم پاره‎ای نفس بر نیامده
    اینجا هنوز زندگی از در نیامده

    *
  10. نه داد از زمانه نه فریاد از آسمان
    شادم به آنچه سهم من افتاد از آسمان

    *
  11. نام تو را زیاد شنیدیم، در حسرت مرام تو مانده
    ای اوّلی که سکّۀ مردی تا همچنان به نام تو مانده

    *
  12. ای من، زبانِ دل‎شکنی از خدا بخواه
    روحِ سوار بر بدنی از خدا بخواه

این آخری را همیشه برای خودم با «ای دل» شروع می‎کنم. خیلی این شعرها را دوست دارم. توانایی ادبی، تمایز در نگاه و معنا و مضمون و همچنین ذوق و قریحۀ او را کمتر کسی از شاعران غزل‎سرا دارد.


۲- تبسم‎های شرقی، زکریا اخلاقی

بهترین نمونۀ غزل عرفانی امروز. این شاعر (که اتفاقا ایشان هم فروتن و بی‎ادعاست و در این خصلت کمتر شاعری با او برابری می‎کند) با نبوغ و توانایی هنری و تمایز سبکی و ساختاری‎اش بیش از هرکی توانست از میراث سهراب استفاده کند. اکثر کسانی که به سهراب نظر داشته‎اند شاعران سست و مقلد و ضعیفی از آب درآمدند. اما اخلاقی حافظ‎وار و با متانت از خیلی‎ها از جمله سهراب بهره برده است و به یک ساختار نو در غزل و عوالم معنایی تازه‎ای رسیده است. حال و هوای این کتاب هم بهاری است. بهار عرفانی. خدا او را حفظ کناد و به عالم سرایش و انتشار کتاب برگرداناد.



۳-بی‎هم‎شدگان، بیژن ارژن

بیژن ارژن بی‎تعارف و به اذعان همگان برترین رباعی‎سرای امروز است. یک نابغۀ شگفت و مهارناشدنی. ما امروز رباعی‎سرای خوب زیاد داریم نسبت به گذشته، مثل آقای میلاد عرفان‎پور که ذوق، قریحه، صفا و مضمون‎پردازی فوق‎العاده‎ای دارد. اما جایگاه ارژن هنوز بی‎بدیل است. این کتاب هم کتاب مهم و جریان‎سازی است. شاید از مهم‎ترین کتاب‎ها در جریان تاریخ رباعی امروز و رباعی مدرن (مدرن را با تسامح به کار می‎برم). هنر ارژن این است که تصویرپردازی، روایت‎گری و تفکر در شعر (یعنی سه مولفه‎های شگفت و دشوار) را هم‎عنان با هم در آثار خود به اوج رساند. این مرد هم با همۀ نبوغ و شگفتی‎اش بسیار فروتن است. البته شاید کتابی از این بهتر داشته باشد.



۴-حق‎السکوت، محمدمهدی سیار

یکی از بهترین مجموعه‎غزل‎های آقای دکتر محمدمهدی سیار که با انتشارش عیار غزل دهۀ هشتاد را بالا برد. این کتاب -به حق- برگزیدۀ کتاب سال جمهوری اسلامی شد. هرچند این جایزه عموما فشل عمل کرده و خیلی از کتاب‎های خوب را نادیده گرفته؛ اما افتخار شناسایی و شناساندن این مجموعه‎غزل بی‎نظیر را -استثنائاً- از دست نداده است. همان وقت که این کتاب منتشر شد یادداشت معرفی خیلی کوتاهی را با سرعت درباره‎اش نوشتم (در مجله پنجره). الآن یادداشت خودم را خیلی دوست ندارم، اما هنوز سر انتخابم هستم و خوشحالم زودتر از دیگران از این کتاب تعریف کردم و به‎مرور همه بر توفیقش اذعان کردند. بالاخره من قبل از جایزه‎ها این کتاب را شناختم و شناساندم :) لینک به آن یادداشت قدیمیم: «بهاری می‎رسد از راه».



۵- شمشیر و جغرافیا، محمدکاظم کاظمی

هرچه این لیست کوتاه را پایین‎تر آمدیم از گمنامی شاعر و همچنین عذاب وجدان من برای ادا نشدن حق او کمتر شد. آقای کاظمی بحمدلله شناخته شده‎هستند، هرچند قدر شعری ایشان به اندازۀ قدر پژوهشی ایشان دانسته نمی‎شود. پیش از این یادداشت مفصلی را درمورد ایشان و این کتابشان نوشته‎ام: «درآمدی بر شعر محمدکاظم کاظمی»




*خدا دایی باصفای من و رفتگان شما را بیامرزاد، به حق صلوات بر محمد و آل محمد